تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

Eurovision 2012 In – Baku – HD

 

مسابقات با شکوه و فوق العاده زیبای و دیدنی Eurovision 2012 باکو با لینک مستقیم را می توانید از این قسمت دریافت کنید

پنجاه و هفتمین دوره سالانه مسابقات یورو ویژن به میزبانی جمهوری آذربایجانبه تاریخ ۲۶ می برگزار شد. که درپایان مسابقات خواننده کشور سوئد به عنوانبرنده نهایی این مسابقات باشکوه انتخاب شد

شامل مراسم فینال و نیمه نهایی

ادامه مطلب ...

Adam Lambert – Never Close Our Eyes

 

آهنگ جدید و بسیار زیبا Adam Lambert به نام Never Close Our Eyes با ۳ کیفیت متفاوت…

(این ورژن جدید آهنگ می باشد و Beruno Mars در این ورژن وجو ندارد – کیفیت اورجینال)

ادامه مطلب ...

روانشناسی رنگ ها

تا به حال شده است برای این که احساس آرامش بیشتری کنید خودتان را بین ملحفه های سبزرنگ بپیچانید تا به خواب روید؟
آیا برایتان پیش آمده هنگام انجام یک مصاحبه شغلی لباسی به رنگ قرمز بپوشید و آن را عامل موفقیت خود بدانید؟
آیا رنگهایی که در لباس و دکوراسیون خانه شما به کار رفته اند می توانند رفتار و سطح انرژی یا زندگی شما را بهبود بخشند؟ می توانید امتحان کنید.



سبز لیمویی:
پوشیدن لباسی به این رنگ یا استفاده از آن در تزیین و دکوراسیون منزل می تواند توانایی منطقی و پیگیر بودن شما را بیفزاید.
سبز لیمویی به شما این امکان را می دهد که بفهمید برای پیشرفت بیشتر خود به چه چیزی نیاز دارید.

سبز:
لباس یا دکوراسیون سبزرنگ کمک می کند احساس نزدیکی بیشتری با طبیعت داشته باشید و نیز باعث می شود به دیگران احساس راحتی و آرامش بیشتری ببخشید.
استفاده از این رنگ همانند یک خاک حاصلخیز باعث می شود دنیایی پربار برای شما به وجود آید. طبیعت ذاتی این رنگ که نوعی توازن و تعادل در خود دارد، شما را تشویق می کند به نجوای درون خود گوش دهید و بفهمید برای این که شما و دیگران از احساس راحتی بیشتری برخوردار باشید به چه چیزی نیاز دارید.



سبز کله اردکی:
این رنگ توانایی شما را در قدرت انتقال فکر افزایش می دهد. همچنین باعث می شود سیاست بیشتری در زندگی تان داشته باشید.
استفاده از این رنگ که نوعی آبی آمیخته با سبز است به شما این باور را القا می کند که می توانید با دست خود آینده ای دلخواه بسازید.



آبی:
لباس و آرایش آبی رنگ ، شما را بیشتر رویایی می کند و الهامات شما را افزایش می دهد. این رنگ بسیار آرامش بخش بوده و باعث متمرکز شدن افکارتان می شود.
اثر آرامش بخش این رنگ باعث می شود برنامه ها و افکار مغشوش از ذهنتان خارج شوند و رویاها و اهدافتان نظم و ترتیب بیشتری بگیرند.



نیلی:
رنگ لباس یا تزیینات و آرایشی که به رنگ نیلی باشد می تواند قدرت خطرپذیری شما را افزایش دهد. نیلی اعتماد به نفس بیشتری به شما می دهد تا به نقشه هایی که در سر می پرورانید جامه عمل بپوشانید.
استفاده از رنگ نیلی که نوعی آبی آمیخته با قرمز است ، کمک می کند آینده ای خوب و برنامه ریزی شده را برای خودتان ایجاد کنید.
این رنگ به شما کمک می کند دلواپسی هایتان را به کارهایی مثبت تبدیل کنید.



بنفش:
رنگ بنفش بر خیالپردازی شما می افزاید و کمک می کند احساس قدرت و اختیار بیشتری کنید.این رنگ همچنین سبب تقویت کردن عمق احساسات شما می شود و شما را صاحب اراده ای مصمم تر می کند و توانایی تان را در ارائه راهبردهای جدید در زندگی افزایش می دهد.



بنفش تیره:
این رنگ اشتیاق و خوشبینی شما را افزایش می دهد. استفاده از این رنگ به شما الهام می کند باید کاری جدید را آغاز کنید.
اگر لباسی به این رنگ بپوشید یا در دکور منزلتان از این رنگ بهره گیرید بد گمانی شما را کاهش می دهد و فرصتهای جدیدی را برای شما می گشاید.



قرمز:
لباس و آرایش قرمزرنگ شما را بیشتر اهل عمل می کند و پرمایه و مبتکر می سازد. استفاده از قرمز آتشین به شما علم و قدرت این را می دهد که حرف دلتان را براحتی بزنید و آنچه را دوست دارید به دنیا بگویید.



نارنجی پررنگ:
استفاده از این رنگ در لباس و دکور منزلتان کمک می کند به شخصیت خود احترام بیشتری بگذارید. نارنجی پررنگ شما را تشویق می کند تا خودتان را قبول داشته باشید و آنها را که دوستشان دارید، تحسین کنید.



نارنجی:
رنگ نارنجی به شما احساس شهامت و بیباکی می دهد. این رنگ که گرمترین رنگ اتمسفر است نظم و ترتیبی را که نیاز دارید تا انتظارات غیرواقعی را از خود دور کنید به شما می بخشد.



طلایی:
استفاده از رنگ طلایی در لباس و آرایش یا وسایل منزل باعث می شود احساسات و سرزندگی شما بیدار شود. استفاده از رنگ طلایی به شما نیرویی می بخشد تا آن چیزی را که باعث خرسندی و رضایت خاطرتان می شود، پیدا کنید.



زرد:
رنگ زرد باعث می شود ذهنتان بیشتر باز شود. استفاده از رنگ زرد که روشن ترین رنگ در طیف است ذهنی سیال تر و بازتر را برای شما خلق می کند.
این رنگ سبب می شود نقطه نظرات دیگران را بهتر بفهمید و سیاست بیشتری در زندگی خود اعمال کنید.



سیاه:
استفاده از این رنگ باعث می شود توانایی بیشتری در تمرکز کردن داشته باشید. استفاده از رنگ مشکی ، یعنی غیبت نور، ناشناخته ها را به شما نشان می دهد.
در تاریکی ، افکار شما باطنی و درونی شده و بهتر می توانید برروان و احساسات درست خود تمرکز کنید.



قهوه ای:
لباس قهوه ای رنگ یا اتاقی که به این رنگ تزیین شده باشد، آگاهی و هوشیاری شما را افزایش می دهد. این رنگ به شما کمک می کند واقعیت هر موقعیتی را بهتر دریابید و بدانید چه چیزی برای شما بهترین خواهد بود.



سفید:
لباس یا دکوراسیون سفیدرنگ قدرت تحلیل شما را افزایش می دهد. استفاده از رنگ سفید که اصل همه رنگهاست ، به شما احساس آزادی و رهایی بیشتری می بخشد.
این رنگ هر موقعیت یا ارتباطی را که باعث می شود بتوانید از حل مشکلاتتان برآیید برای شما روشن می کند.
رنگ قرمز

این رنگ نشان میل شدید نسبت به چیزی یا کاری و نمادی از حسرت، تمایل و اشتیاق است .قرمز رنگ عشق و خون است. قرمز رنگ جنگ و جرات و جسارت است. قرمز رنگ نفسانیات و اعلام خطر است و سمبل عشق و تحرک. در بسیاری از کشورها از جمله ستانهندو رنگ لباس عروسی قرمز است. وبسیاری از کشو رها هم رنگ قرمز را رنگ شادی می‌‌دانند.
روانشاسی رنگ قرمز

انسان‌هایی که علاقه وافری به رنگ قرمز دارند در رده تیپ روانشاسی قرمز قرار می‌‌گیرند. قرمزها انسان‌های قدرتمندی هستند و از انرژی سرشاری برخوردارند.به گونه‌ای که ذخیره انرژی انها نا تمام به نظر می‌‌رسد. انها هیچگاه در ابتدا از سختی و سهولت کار پرسشی نمی‌کنند بلکه بی درنگ دست به کار می‌شوند. انان مدیرانی قوی، سر سخت، جاه طلب، حکم فرما و خواستار اولویت و ارجحیت هستند به گونه‌ای که هیچ ایراد و انتقادی هر چند کوچک نمی‌پذیرند. سبک رهبری آنان سلطه جویانه، ارباب گونه، ریاست طلبانه و گاه ستیزه جویانه و تجاوز کارانه است. انسان قرمز با کمال علاقه مدیریت و رهبری را به دست گرفته و نقشی تعیین کننده ایفا می‌کند. در اجتماع رخدادها قرار می‌گیرد و این کار رانیز با علاقه و تمایل انجام می‌‌دهد .

تیپ قرمز بسیار رک و صادق است. همسر مناسب این افراد. فردی از تیپ آبی است. یک زندگی خانوادگی آرام و هارمونیک برای این افراد تنها با تیپ آبی قابل درک است. چرا که آبی‌ها عقب می‌‌نشینند و فرمان پذیری می‌کنند تیپ قرمز در درون خود تصور اثبات شده نادرستی دارد و گمان می‌کند که هیچ مشکلی با دیگران ندارد. دلیل این واقعیت پنهان است که او معمولاً به نظرها و عقاید اطرافیانش گوش نمی‌سپارد و علاقه‌ای به شنیدن آنها ندارد.




قانون زندگی قرمزها می‌‌گوید: انسان می‌تواند هر آنچه را می‌‌خواهد بدست آورد. و خواستن توانستن است. شعار قرمز هاست .

قرمز رنگ انسان‌های تند خو و آتشین مزاج است که با کمی ناراحتی از کوره در میروند

قرمز رنگ متولدین فرودین است. تعداد بسیار کمی از متولدین برج قوچ رنگ قرمز را رنگ مورد علاقه خود نمی‌دانند

روانشناسی فصل

بهار

افرادی که در بهار به دنیا آمده اند، دارای رنگ های طلایی است. بعضی از متولدین این فصل چهره ای عاجی رنگ همراه با لک و کک و مک دارند و بقیه دارای پوستی شفاف و گندمگون می باشند. حتی با وجود کک و مک نیز پوست چهره ی آنها شفاف و درخشان بوده و در برابر نور آفتاب قهوه ای رنگ و برنزه می گردد. رنگ چشمهای این افراد معمولاً روشن با رگه هایی طلایی است.

رنگ های بهاری

نارنجی های روشن، هلویی، انواع رنگ قرمز، زنگاری روشن، صورتی های مایل به هلویی، قرمزهای روشن و درخشان متمایل به نارنجی، طلایی روشن و درخشان، زرد طلایی، خاکستری سایه روشن، قهوه ای متمایل به طلایی، قهوه ای مسی، آبی روشن و درخشان، آبی فیروزه ای، آبی دریایی، و آبی لاجوردی روشن تا سبزهای روشن و درخشان متمایل به زرد رنگ های متولدین فصل بهار است. مشکی و شرابی رنگ متولدین این فصل نیست.


تابستان

پوست متولدین تابستان دارای زمینه ی رنگ های آبی متمایل به صورتی است. و معمولاً پوست صورت اینگونه افراد صاف و شفاف و مهتابی بوده و رنگ موها نیز از بور بسیار تند یا خاکستری یا قهوه ای با زمینه رنگ قهوه ای متمایل به قرمز یا خاکستری متغیر است. رنگ چشمهای متولدین این فصل روشن یا خاکستری ملایم می باشد.

رنگ های تابستانی

انواع صورتی های کمرنگ و صورتی های متمایل به شرابی، تمشکی، قرمزهای متمایل به آبی، آبی، بلوطی، زرد لیموی کمرنگ، بنفش تیره و کمرنگ، بنفش مایل به ارغونی سیر، سفید ملایم، بژ متمایل به آبی، قهوه ای گوزنی، آبی تیره متمایل به خاکستری، آبی روشن متمایل به خاکستری، سبزهای متمایل به آبی رنگ های متولدین فصل تابستان است. نارنجی، طلایی، مشکی از رنگ های این فصل نمی باشد.

پاییز


پوست افرادی که در فصل پاییز به دنیا آمده اند، دارای زمینه ی رنگ های طلایی است و رنگ موهایشان قرمز یا قهوه ای متمایل به قرمز بوده و پوست چهره ی آنها لطیف و شفاف، گلگون رنگ یا طلایی تیره می باشد. افراد متعلق به این فصل، با چشمهایی روشن و کمرنگ، در رنگ های تیره ی پاییزی بهتر به نظر خواهند رسید.

رنگ های پاییزی

انواع نارنجی، هلویی تیره، زنگاری، قرمز متمایل به قهوه ای، قرمزهای تیره و متمایل به نارنجی، طلایی، طلایی متمایل به زرد، طلایی متمایل به کرم، بژ متمایل به طلایی، انواع قهوه ای، آبی، فیروزه ای، انواع سبز رنگ های متولدین فصل پاییز است. صورتی، شرابی، ارغوانی، خاکستری و مشکی جزء رنگ های این فصل به حساب نمی آید.


زمستان

پوست زمستانی ها دارای زمینه ی رنگ های آبی متمایل به صورتی است. رنگ موهای اغلب افراد متولد در این فصل تیره بوده و رنگ چهره ی آنها بژ متمایل به خاکستری یا زرد رنگ می باشد. تضاد بین سفیدی چشم و عنبیه در چشمهای این افراد بیشتر از افراد متولد فصل تابستان است.

رنگ های زمستانی

اکثر رنگ های روشن و درخشان، صورتی های متمایل به آبی روشن و تیره، قرمزهای روشن و درخشان، قرمزهای متمایل به آبی، زردهای روشن، ارغوانی متمایل به قرمز تیره، سفید، بنفش مات، خاکستری متمایل به قهوه ای، خاکستری، مشکی، آبی تیره، آبی روشن، آبی مات، فیروزه ای روشن، سبزهای روشن از رگ ها متعلق به متولدین فصل زمستان است. نارنجی و طلایی از رنگ های زمستانی نمی باشند.

روانشناسی میوه ها

فرض کنید ظرفى پر از انواع میوه هاى مختلف جلو شماست. میوه مورد علاقه تان را بردارید ولى دقت کنید! ممکن است با انتخاب این میوه اسرار و رموز شخصیت شما به سرعت فاش شود. در حقیقت این تست روانشناسى به سادگى نشان مى دهد که شخصیت افراد مختلف نسبت به انتخاب میوه مورد علاقه شان چگونه است.



سیب

اگر سیب میوه مورد علاقه شماست فردى افراطى هستید که از روى انگیزه آنى و بدون فکر قبلى کارى را انجام مى دهید. رک گو هستید و از مسافرت لذت مى برید. مى توانید خیلى خوب رهبرى یک گروه را به عهده بگیرید و کارها را پیش ببرید. اشتیاق زیادى براى زندگى کردن دارید که این انگیزه شما از نظر اطرافیانتان بى همتاست.


 



پرتقال

فردى صبور و پر طاقت هستید که اراده تان بسیار قوى است. دوست دارید کارها را به آهستگى ولى بطور جدى انجام دهید. خجالتى هستید و نزد اطرافیانتان قابل اعتمادید. شریک زندگى خود را با دقت و تمام احساس قلبى تان انتخاب مى نمایید و از هر گونه مشاجره و ناسازگارى اجتناب مى کنید.


 

 


هلو

رفتار دوستانه اى دارید. رک گو و پر حرف هستید که به جذابیت شما مى افزاید. رفتار ناشایست دیگران را خیلى سریع مى بخشید و فراموش مى کنید. براى رفاقت ارزش زیادى قائلید و رگه هایى از استقلال طلبى و بلند پروازى در شخصیت شما دیده مى شود که باعث شده شخصى زرنگ و فعال جلوه کنید. کمال طلب، احساساتى، صادق و با وفا هستید. به هر حال دوست ندارید همه امیال خود را در مقابل دیگران نشان دهید.

 

 

 


گلابى

اگر تمام توجه تان را به کارى معطوف کنید مى توانید آن را با موفقیت انجام دهید. گاهى در انجام کارهایتان بى ثبات و متغیر هستید و مایلید که از نتایج سعى و تلاش خود خیلى سریع مطلع شوید. از شرکت در بحث هاى خوب و مفید لذت مى برید. بى طاقت هستید و زود هیجان زده مى شوید. با توجه به اینکه به سرعت دوستى هاى خود را بر هم مى زنید نگهدارى رفقا براى شما چندان ساده به نظر نمى رسد.

 

 

 


گیلاس

اگر گیلاس میوه مورد علاقه شماست زندگى همیشه برایتان شیرین نیست و اغلب با فراز و نشیب هاى زندگى مواجه مى شوید. به جاى داشتن درآمد جزیى به شیوه اى براى دریافت مقدار زیادى پول فکر مى کنید. ذهن خلاقى دارید و به دنبال فعالیت هاى خلاقانه هستید. یک شریک زندگى صادق و باوفا محسوب مى شوید ولى ابراز احساسات برایتان کار ساده اى نیست. خانه شما در حکم پناهگاهتان است و از هیچ چیز به اندازه اینکه در کنار فامیل هاى نزدیک و افراد موردعلاقه تان باشید، لذت نمى برید.

 

 

 


موز

فردى با محبت، ملایم، خونگرم و دلسوز هستید. اغلب اوقات از کمبود اعتماد به نفس رنج مى برید و کمى احساس ترس در شما دیده مى شود. برخى مواقع مردم از اخلاق خوب شما سوءاستفاده مى کنند. شریک زندگى خود را تحت هر شرایطى که از نظر روحى و جسمى داشته باشید، مى پرستید و ارتباطات شما با دیگران در وضعیت متعادلى قرار دارد.

 

 

 



نارگیل

جدى، متفکر و اندیشمند هستید. اگرچه از روابط اجتماعى تان لذت مى برید ولى در انتخاب شریک زندگى بسیار سخت گیر هستید. در کارهایتان سرسختى و سماجت دارید ولى لزوماً بى پروا نیستید. زیرکى، تیزهوشى و گوش به زنگ بودن از دیگر خصوصیات شخصیتى شماست. باید مطمئن شوید که در هر زمینه اى و بویژه از لحاظ شغلى در رأس امور قرار دارید. شریک زندگى شما باید فرد باهوشى باشد. احساسات در زندگى براى شما مهم است ولى بطور حتم برایتان همه چیز نیست!


 

 



انگور سیاه

بطور کلى فرد مؤدبى هستید. به سرعت عصبانى مى شوید ولى خیلى سریع به حالت اولیه باز مى گردید. از زیبایى در هر نوع آن لذت مى برید. فرد محبوبى هستید شما سرشت خونگرم و سخاوتمندى دارید. میل زیادى براى زندگى در شما موج مى زند و از انجام هر کارى که مى کنیم لذت مى برید. شریک زندگیتان باید در هیجانات شما سهیم شود و از پیشنهاداتتان لذت ببرد.


 

 


آناناس

به سرعت تصمیم مى گیرید و در انجام کارهایتان سریع و چابک هستید. تغییرات شغلى شما را نمى ترساند که این موضوع یکى از برترى هاى شخصیت شماست. توانایى استثنایى در سازماندهى کارهایتان دارید و از حجم زیاد وظایف اطرافتان نمى هراسید. سعى دارید در روابط خود با دیگران متکى به نفس، صادق و درستکار باشید.
دوستان خود را خیلى سریع انتخاب نمى کنید ولى اگر شخصى را برگزینید تا آخر عمر با شما خواهد بود. به ندرت احساساتى مى شوید و شریک زندگیتان اغلب تحت تأثیر یکرنگى شما قرار مى گیرد ولى اجازه ندهید که به دلیل عدم توانایى شما در ابراز محبت نا امید شود.


تست روانشناسی مخصوص مجرد ها

در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح می دهند هر چه زودتر تشکیل خانواده بدهند، اما در این بین هستند اشخاصی که ترجیح می دهند همچنان مجرد بمانند و یا دیر تر ازدواج کنند. باید اشاره داشت در بیشتر افرادی که تشکیل خانواده می دهند میل به ازدواج احساس می شود، یعنی زمانی که این احساس در آنها به وجود آمد تشکیل خانواده می دهند... حال شاید شما بپرسید، این نیاز را چگونه باید در وجود خودمان بشناسیم تا ازدواج کنیم... آیا اصلاً چنین احساسی در ما به وجود می آید یا نه؟ تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟

1- آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید، غبطه می خورید؟
الف) بله ب) خیر ج)گاهی اوقات


2- آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید، افسوس می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

 
3-آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


4- زمانی که در جمع دوستان متاهل هستید،به خود می گویید که ای کاش من هم متاهل بودم؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

 

 


5-آیا شده که تا به حال حضور شخصی از جنس مخالف، شما را دگرگون کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


6- آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که تنهایی دیگر بس است؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


7-آیا تا کنون برایتان پیش آمده که شادی تان را بخواهید به کسی از جنس مخالف، انتقال دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


8- آیا شما موسقی های آرام گوش می دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


9- آیا شده زمانی که پشت ویترین یک فروشگاه هستید، احساستان به شما بگوید برای کسی هدیه ای بخرید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


10- آیا رنگ زندگی برای شما تغییر کرده است؟ امیدواریم که حضور شخصی زندگی تان را دگرگون کند.
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


11- آیا شده در چند ماه اخیر، لبخند فردی، امید را در دلتان زنده کند و نگاه شما به زندگی تغییر کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

 


12- زمانی که پدر مادرتان می گویند، دیگر زمان ازدواج فرا رسیده است، اخم نمی کنید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


13- آیا به تازگی در خیالتان مراسم خواستگاری را مرور می کنید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات


14- آیا اخیرا برایتان پیش آمده عاشق کسی شده باشید، اما حجب و حیا اجازه ندهد، آن را با او در میان بگذارید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات

 

 


نتیجه:
اگر از 14 پرسش بالا به ده گزینه پاسخ بلی داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج در وجودتان احساس شده است و اگر به ده گزینه پاسخ خیر داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج هنوز در وجودتان احساس نشده است و اگر به هفت گزینه پاسخ گاهی اوقات داده اید به این معنی است که هنوز سر در گم هستید و نمی دانید که باید ازدواج کنید یا نه، همچنان مجرد بمانید

تست روانشناسی>نگرش شما به ازدواج چیست؟

پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات
دهید، کدام را انتخاب میکنید؟

الف : خرگوش
ب : گوسفند
پ : گوزن
ت : اسب


2- به آفریقا رفتهاید. به هنگام بازدید از یکی از قبیلهها، آنها اصرار
میکنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را
انتخاب میکنید؟

الف : میمون
ب : شیر
پ : مار
ت : زرافه


3- فرض کنید خطای بزرگی انجام دادهاید و خداوند برای مجازات شما تصمیم
گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد.
کدام را انتخاب میکنید؟

الف : سگ
ب : گربه
پ : اسب
ت : مار


4- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین
نابود کنید، کدام را انتخاب میکردید؟

الف : شیر
ب : مار
پ : تمساح
ت : کوسه


5- یک روز، با حیوانی برخورد میکنید که میتواند با شما به زبان خودتان
صحبت کند. دلتان میخواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟

الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش
ت : پرنده


6- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه
شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب میکنید؟

الف : انسان
ب : خوک
پ : گاو
ت : پرنده


7- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دستآموز کنید. کدامیک از
حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب میکردید؟

الف : دایناسور
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ


8- اگر قرار بود برای 5 دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در میآمدید،
کدامیک را انتخاب میکردید؟

الف : شیر
ب : گربه
پ : اسب
ت : کبوتر


پاسخ ها در ادامه مطلب....

ادامه مطلب ...

تست روانشناسی>نگرش شما به ازدواج چیست؟

پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات
دهید، کدام را انتخاب میکنید؟

الف : خرگوش
ب : گوسفند
پ : گوزن
ت : اسب


2- به آفریقا رفتهاید. به هنگام بازدید از یکی از قبیلهها، آنها اصرار
میکنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را
انتخاب میکنید؟

الف : میمون
ب : شیر
پ : مار
ت : زرافه


3- فرض کنید خطای بزرگی انجام دادهاید و خداوند برای مجازات شما تصمیم
گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد.
کدام را انتخاب میکنید؟

الف : سگ
ب : گربه
پ : اسب
ت : مار


4- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین
نابود کنید، کدام را انتخاب میکردید؟

الف : شیر
ب : مار
پ : تمساح
ت : کوسه


5- یک روز، با حیوانی برخورد میکنید که میتواند با شما به زبان خودتان
صحبت کند. دلتان میخواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟

الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش
ت : پرنده


6- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه
شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب میکنید؟

الف : انسان
ب : خوک
پ : گاو
ت : پرنده


7- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دستآموز کنید. کدامیک از
حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب میکردید؟

الف : دایناسور
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ


8- اگر قرار بود برای 5 دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در میآمدید،
کدامیک را انتخاب میکردید؟

الف : شیر
ب : گربه
پ : اسب
ت : کبوتر


پاسخ ها در ادامه مطلب....

ادامه مطلب ...

کوروش کبیر...

کوروش بزرگ (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیان‌گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است؛
ایرانیان، کوروش را پدر و یونانیان، که وی سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می‌نامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح ‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.

واژهٔ کوروش

نام کوروش در زبان‌های گوناگون باستانی به‌گونه‌های مختلف نگاشته شده‌است:
پارسی باستان: Kūruš
در کتیبه‌های عیلامی: Ku-rash
درکتیبه‌های بابلی: Ku-ra-ash
در زبان یونانی باستان: Κoρος
در زبان عبری: کورِش Koresh
در زبان لاتین: سیروس Cyrus؛

"صورت لاتین نام کوروش به فارسی بازگشته و به عنوان نام پسران در ایران استفاده می‌شود"

دورهٔ جوانی

تبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می‌رسد که برای چند نسل بر " آنشان " (شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حکومت کرده بودند. کوروش درباره خاندانش بر سفالینهٔ استوانه شکلی، محل حکومت آن‌ها را نقش کرده‌است؛ بنیانگذار سلسلهٔ هخامنشی، شاه هخامنش انشان بوده که در حدود ۷۰۰ می‌زیسته ‌است؛ پس از مرگ او، فرزندش "چا ایش پیش" به حکومت انشان رسید. حکومت چا ایش پیش نیز پس از مرگش توسط دو نفر از پسرانش کوروش اول شاه انشان و آریارامن شاه پارس دنبال شد. سپس، پسران هر کدام، به ترتیب کمبوجیه اول شاه انشان و آرشام شاه پارس، بعد از آن‌ها حکومت کردند. کمبوجیه اول با شاهدخت ماندانا دختر ایشتوویگو (آژی دهاک یا آستیاگ) پادشاه ماد ازدواج کرد و کوروش بزرگ نتیجه این ازدواج بود؛
تاریخ نویسان باستانی از قبیل هرودوت، گزنفون و کتزیاس درباره چگونگی زایش کوروش اتفاق نظر ندارند. اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه می‌باشد. تاریخ نویسان نامدار زمان ما همچون ویل دورانت و پرسی سایکس و حسن پیرنیا، شرح چگونگی زایش کوروش را از هرودوت برگرفته‌اند؛ بنا به نوشته هرودوت، آژی دهاک شبی خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که همدان و کشور ماد و تمام سرزمین آسیا را غرق کرد. آژی دهاک تعبیر خواب خویش را از مغ‌ها پرسش کرد. آنها گفتند از او فرزندی پدید خواهد آمد که بر ماد غلبه خواهد کرد. این موضوع سبب شد که آژی دهاک تصمیم بگیرد دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زیرا می‌ترسید که دامادش مدعی خطرناکی برای تخت و تاج او بشود. بنابر این آژی دهاک دختر خود را به کمبوجیه اول شاه آنشان که خراجگزار ماد بود، به زناشویی داد؛
ماندانا پس از ازدواج با کمبوجیه باردار شد و شاه این بار خواب دید که از شکم دخترش تاکی رویید که شاخ و برگهای آن تمام آسیا را پوشانید. پادشاه ماد، این بار هم از مغ‌ها تعبیر خوابش را خواست و آنها اظهار داشتند، تعبیر خوابش آن است که از دخترش ماندانا فرزندی بوجود خواهد آمد که بر آسیا چیره خواهد شد. آستیاگ بمراتب بیش از خواب اولش به هراس افتاد و از این رو دخترش را به حضور طلبید. دخترش به همدان نزد وی آمد. پادشاه ماد بر اساس خوابهایی که دیده بود از فرزند دخترش سخت وحشت داشت، پس زادهٔ دخترش را به یکی از بستگانش بنام هارپاگ، که در ضمن وزیر و سپهسالار او نیز بود، سپرد و دستور داد که کوروش را نابود کند. هارپاگ طفل را به خانه آورد و ماجرا را با همسرش در میان گذاشت؛ در پاسخ به پرسش همسرش راجع به سرنوشت کوروش، هارپاگ پاسخ داد وی دست به چنین جنایتی نخواهد آلود، چون اولاً کودک با او خوشایند است. دوم چون شاه فرزندان زیاد ندارد دخترش ممکن است جانشین او گردد، در این صورت معلوم است شهبانو با کشنده فرزندش مدارا نخواهد کرد. پس کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به‌ نام مهرداد (میترادات) داد و از از خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد.
چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سپاکو از موضوع با خبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. مهرداد شهامت این کار را نداشت، ولی در پایان نظر همسرش را پذیرفت. پس جسد مرده فرزندش را به ماموران هارپاگ سپرد و خود سرپرستی کوروش را به گردن گرفت.
روزی کوروش که به پسر چوپان معروف بود، با گروهی از فرزندان امیرزادگان بازی می‌کرد. آنها قرار گذاشتند یک نفر را از میان خود به نام شاه تعیین کنند و کوروش را برای این کار برگزیدند. کوروش همبازیهای خود را به دسته‌های مختلف بخش کرد و برای هر یک وظیفه‌ای تعیین نمود و دستور داد پسر آرتم بارس را که از شاهزادگان و سالاران درجه اول پادشاه بود و از وی فرمانبرداری نکرده بود تنبیه کنند. پس از پایان ماجرا، فرزند آرتم بارس به پدر شکایت برد که پسر یک چوپان دستور داده‌است وی را تنبیه کنند. پدرش او را نزد آژی دهاک برد و دادخواهی کرد که فرزند یک چوپان پسر او را تنبیه و بدنش را مضروب کرده‌است. شاه چوپان و کوروش را احضار کرد و از کوروش سوال کرد:

تو چگونه جرأت کردی با فرزند کسی که بعد از من دارای بزرگ‌ترین مقام کشوری است، چنین کنی؟

کوروش پاسخ داد:

در این باره حق بامن است، زیرا همه آن‌ها مرا به پادشاهی برگزیده بودند و چون او از من فرمانبردارینکرد، من دستور تنبیه او را دادم، حال اگر شایسته مجازات می‌باشم، اختیار با توست

آژی دهاک از دلاوری کوروش و شباهت وی با خودش به اندیشه افتاد. در ضمن بیاد آورد، مدت زمانی که از رویداد رها کردن طفل دخترش به کوه می‌گذرد با سن این کودک برابری می‌کند. بنابراین آرتم بارس را قانع کرد که در این باره دستور لازم را صادر خواهد کرد و او را مرخص کرد. سپس از چوپان درباره هویت طفل مذکور پرسشهایی به عمل آورد. چوپان پاسخ داد: «این طفل فرزند من است و مادرش نیز زنده‌است.» اما شاه نتوانست گفته چوپان را قبول کند و دستور داد زیر شکنجه واقعیت امر را از وی جویا شوند؛
چوپان ناچار به اعتراف شد و حقیقت امر را برای آژی دهاک آشکار کرد و با زاری از او بخشش خواست. سپس آژی دهاک دستور به احضار هارپاگ داد و چون او چوپان را در حضور پادشاه دید، موضوع را حدس زد و در برابر پرسش آژی دهاک که از او پرسید: «با طفل دخترم چه کردی و چگونه او را کشتی؟» پاسخ داد: «پس از آن که طفل را به خانه بردم، تصمیم گرفتم کاری کنم که هم دستور تو را اجرا کرده باشم و هم مرتکب قتل فرزند دخترت نشده باشم» و ماجرا را به طور کامل نقل نمود؛ آژی دهاک چون از ماجرا خبردار گردید خطاب به هارپاگ گفت: امشب به افتخار زنده بودن و پیدا کردن کوروش جشنی در دربار برپا خواهم کرد. پس تو نیز به خانه برو و خود را برای جشن آماده کن و پسرت را به اینجا بفرست تا با کوروش بازی کند. هارپاگ چنین کرد. از آنطرف آژی دهاک مغان را به حضور طلبید و در مورد کورش و خوابهایی که قبلاً دیده بود دوباره سوال کرد و نظر آنها را پرسید. مغان به وی گفتند که شاه نباید نگران باشد زیرا رویا به حقیقت پیوسته و کوروش در حین بازی شاه شده ‌است پس دیگر جای نگرانی ندارد و قبلاً نیز اتفاق افتاده که رویاها به این صورت تعبیر گردند. شاه از این ماجرا خوشحال شد. شب هنگام هارپاگ خوشحال و بی خبر از همه جا به مهمانی آمد. شاه دستور داد تا از گوشتهایی که آماده کرده‌اند به هارپاگ بدهند ؛ سپس به هارپاگ گفت می‌خواهی بدانی که این گوشتهای لذیذ که خوردی چگونه تهیه شده‌اند.سپس دستور داد ظرفی را که حاوی سر و دست و پاهای بریده فرزند هارپاگ بود را به وی نشان دهند. هنگامی که ماموران شاه درپوش ظرف را برداشتند هارپاگ سر و دست و پاهای بریده فرزند خود را دید و گرچه به وحشت افتاده بود. خود را کنترل نمود و هیچ تغییری در صورت وی رخ نداد و خطاب به شاه گفت: هرچه شاه انجام دهد همان درست است و ما فرمانبرداریم. این نتیجه نافرمانی هارپاگ از دستور شاه در کشتن کوروش بود؛
کوروش برای مدتی در دربار آژی دهاک ماند سپس به دستور وی عازم آنشان شد. پدر کوروش کمبوجیه اول و مادرش ماندانا از وی استقبال گرمی به عمل آوردند. کوروش در دربار کمبوجیه اول خو و اخلاق والای انسانی پارس‌ها و فنون جنگی و نظام پیشرفته آن‌ها را آموخت و با آموزش‌های سختی که سربازان پارس فرامی‌گرفتند پرورش یافت. بعد از مرگ پدر وی شاه آنشان شد؛

دورهٔ قدرت

تندیس ۴ متری کورش در پارک المپیک سیدنی از سال ۱۹۴۴

نیاکان ما از چند هزار سال پیش دریافته بودند که هر انسان زنده از تن، جان، روان، وجدان و فروهر (Fravahr) سرشته شده که پویندگی و بالندگی انسان از کوشش و جوشش آنهاست.
فروهر از دو واژهی "فره" به معنی جلو، پیش و "وهر" یا ورتی به معنی برنده و کشنده درست شده است و شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر بزرگترین و باارزشترین جزء وجود انسان است ، چون پرتوی از هستی بیپایان اهورامزداست که انسان را بهسوی رسایی رهنما میشود و وظیفهی پیشبری و فرابری، برای انسان به برترین پایهی هستی را داراست. و پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود (اهورامزدا) میپیوندد.

بعد از آنکه کوروش شاه آنشان شد در اندیشه حمله به ماد افتاد. دراین میان هارپاگ نقشی عمده بازی کرد. هارپاگ بزرگان ماد را که از نخوت و شدت عمل شاهنشاه ناراضی بودند بر ضد آژی دهاک شورانید و موفق شد، کوروش را وادار کند بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کند و او را شکست بدهد. با شکست کشور ماد به‌وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش به این شیوه در ۵۴۶ پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.کوروش پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید. اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزل‌ایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشور وی و ماد بود گذراند و کوروش هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژسارد که آنرا تسخیر ناپذیر می‌پنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیواره‌های آن، سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید. نکته قابل توجه رفتار کوروش پس از شکست قارون است؛ کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردم سارد علیرغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.

شکوه تخت جمشید


پس از لیدی، کوروش نواحی شرقی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود در آورد و به ترتیب گرگان (هیرکانی)، پارت، هریو (هرات)، رخج، مرو، بلخ، زرنگیانا (سیستان) و سوگود (نواحی بین آمودریا و سیردریا) و ثتگوش (شمال غربی هند) را مطیع خود کرد. هدف اصلی کوروش از لشکرکشی به شرق، تأمین امنیت و تحکیم موقعیت بود وگرنه در سمت شرق ایران آن روزگار، حکومتی که بتواند با کوروش به معارضه بپردازد وجود نداشت. کوروش با زیر فرمان آوردن نواحی شرق ایران، وسعت سرزمین‌های تحت تابعیت خود را دو برابر کرد. حال دیگر پادشاه بابِل از خیانت خود به کوروش و عهد شکنی در حق وی که در اوائل پیروزی او بر ماد انجام داده بود واقعاً پشیمان شده بود. البته ناگفته نماند که یکی از دلایل اصلی ترس «نبونید» پادشاه بابِل، همانا شهرت کوروش به داشتن سجایای اخلاقی و محبوبیت او در نزد مردم بابِل از یک سو و نیز پیش‌بینی‌های پیامبران بنی اسرائیل درباره آزادی قوم یهود به دست کوروش از سوی دیگر بود.

آزادسازی یهودیان دربند و اجازهٔ بازگشت و بازسازی اورشلیم توسط کوروش بزرگ

بابل بدون مدافعه در ۲۲ مهرماه سال ۵۳۹ ق.م سقوط کرد و فقط محله شاهی چند روز مقاومت ورزیدند، پادشاه محبوس گردید و کوروش طبق عادت، در کمال آزاد منشی با وی رفتار کرد و در سال بعد (۵۳۸ ق.م) هنگامی که او در گذشت عزای ملی اعلام شد و خود کوروش در آن شرکت کرد. با فتح بابل مستعمرات آن یعنی سوریه، فلسطین و فنیقیه نیز سر تسلیم پیش نهادند و به حوزه حکومتی اضافه شدند. رفتار کوروش پس از فتح بابل جایگاه خاصی بین باستان‌شناسان و حتی حقوقدانان دارد. او یهودیان را آزاد کرد و ضمن مسترد داشتن کلیه اموالی که بخت النصر (نبوکد نصر) پادشاه مقتدر بابِل در فتح اورشلیم از هیکل سلیمان به غنیمت گرفته بود، کمک‌های بسیاری از نظر مالی و امکانات به آنان نمود تا بتوانند به اورشلیم بازگردند و دستور بازسازی هیکل سلیمان را صادر کرد و به همین خاطر در بین یهودیان به عنوان منجی معروف گشت که در تاریخ یهود و در تورات ثبت است علاوه بر این به همین دلیل دولت اسرائیل از کوروش قدردانی کرده و یادش را گرامی داشته‌است؛

فرزندان کوروش

پس از مرگ کورش، فرزند بزرگ او، کمبوجیه به سلطنت رسید. وی، هنگامی که قصد لشگرکشی به سوی مصر را داشت، از ترس توطئه، دستور قتل برادرش بردیا را صادر کرد؛ در راه بازگشت کمبوجیه از مصر، یکی از موبدان دربار به نام گئومات مغ، که شباهتی بسیار به بردیا داشت، خود را به جای بردیا قرار داده و پادشاه خواند. کمبوجیه با شنیدن این خبر در هنگام بازگشت، یک شب و به هنگام باده‌نوشی خود را با خنجر زخمی کرد که بر اثر همین زخم نیز درگذشت. کورش بجز این دو پسر، دارای سه دختر به نام‌های آتوسا و آرتیستون و مروئه بود که آتوسا بعدها با داریوش اول ازدواج کرد و مادر خشایارشا، پادشاه قدرتمند ایرانی شد.
آتوسا دختر کوروش است. داریوش بزرگ با پارمیدا و آتوسا ازدواج کرد که داریوش بزرگ از آتوسا صاحب پسری بنام خشیارشا شد؛

آخرین نبرد

آرامگاه کوروش بزرگ

هر قومی که نخواهد
من پادشاهشان باشم من مبادرت به جنگ با آنها نمیکنم؛

این به معنی دمکراسی و حق انتخاب است؛ پس نمی‌توان دلیل جنگ کوروش با سکا‌ها را نوعی دلیل شخصی بین ملکه و کوروش دید چون این مخالف دمکراسی کوروش هست و اما جنگ با سکا به دلیل تعرض سکاها به ایران و غارت مال مردم بود. هنگامی که کورش به این رودخانه رسید، تهم‌رییش ملکه سکاها به او پیغام داد که برای جنگ دو راه پیش رو دارد. یا از رودخانه عبور کند و در سرزمین سکاها به نبرد بپردازند و یا اجازه دهند که لشگریان سکا از رود عبور کرده و در خاک ایران به جنگ بپردازند. کورش این دو پیشنهاد را با سرداران خود در میان گذاشت. بیشتر سرداران ایرانی او، جنگ در خاک ایران را برگزیدند، اما کرزوس امپراتور سابق لیدی که تا پایان عمر به عنوان یک مشاور به کورش وفادار ماند، جنگ در سرزمین سکاها را پیشنهاد کرد. استدلال او چنین بود که در صورت نبرد در خاک ایران، اگر لشگر کورش شکست بخورد تمامی سرزمین در خطر می‌افتد و اگر پیروز هم شود هیچ سرزمینی را فتح نکرد. در مقابل اگر در خاک سکاها به جنگ بپردازند، پیروزی ایرانیان با فتح این سرزمین همراه خواهد بود و شکست آنان نیز تنها یک شکست نظامی به شمار رفته و به سرزمین ایران آسیبی نمی‌رسد. کورش این استدلال را پذیرفت و از رودخانه عبور کرد. پیامد این نبرد کشته شدن کورش و شکست لشگریانش بود. تهم‌رییش سر بریده کوروش را در ظرفی پر از خون قرار داد و چنین گفت: "تو که با عمری خونخواری سیر نشده‌ای حالا آنقدر خون بنوش تا سیراب شوی"؛ پس از این شکست، لشگریان ایران با رهبری کمبوجیه، پسر ارشد کورش به ایران بازگشتند؛

منشور حقوق بشر کوروش

راز مثلث برمودا

راز مثلث برمودا

در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.



در حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانویه 1948 هواپیمای بزرگ چهار موتوره بریتانیا موسوم به « استار تایگر» هنگامی که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث برمودا» پرواز می کرد، ناگهان به طرز اسرارامیزی ناپدید شد و دیگر هیچ خبری از آن به دست نیامد.
چند دقیقه قبل، تنها یک پیام رادیویی از خلبان هواپیما دریافت شده بود که اعلام کرده بود « هوا خوب است و هیچ مانعی وجود ندارد»

با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد.
در ساعت 45/7 دقیقه بامداد روز 17 ژانویه 1949 کاپیتان با هواپیمای خود از فرودگاهی در جزیره « برمودا» به هوا برخاست تا به «کینگستون» واقع در « جامائیکا» برود، ولی این هوایما نیز هنگام عبور از فراز « مثلث برمودا» به سرونوشت هواپیمای قبلی دچار گردید.
کاپیتان 40 دقیقه پس از پرواز، طی یک تماس رادیویی، وضع هوا را عالی توصیف کرد و با اطمینان گفت که به موقع به « جامائیکا» خواهد رسید.
ولی این آخرین پیامی بود که از خلبان هواپیما دریافت شد و پس از آن، فقط سکوتی اسرار آمیز بر قرار گردید.
برای یافتن این هواپیما، قطعات شکسته آن، و یا حتی آثار روغن و بنزین بر سطح آب که می توانست سرنخی به دست دهد، جستجوی گسترده ای به عمل آمد، لیکن این جستجو کاملا بی فایده بود.
پیش از ناپدید شدن این دو هواپیما، حادثه شگفت انگیزی در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد و در حقیقت وجه تسمیه «مثلث برمودا» از آنجا ناشی شد.
وجه تسمیه «مثلث برمودا»
در روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام یک پرواز تمرینی که پرواز شماره 19 نامیده می شد، از پایگاه نظامی « فورت لودردیل» واقع در « فلوریدا» به هوا برخاستند . طبق برنامه ، آنها می بایستی یک مسیر مثلث شکل را طی کنند و دوباره به پایگاه بازگردند.

The image “http://www.yafanet.com/site/images/articles/2008_08/5927/u1_bermudastamp13.gifâ€‌ cannot be displayed, because it contains errors.


قبلا جندین بار جنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادندم. و همه هواپیماها مجهز به بهترین دستاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند.
در ساعت 10/2 دقیقه آن روز، هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرایشی زیبا و سرعتی در حدود 200 مایل در ساعت به سوی خاور به پرواز در آمدند.
در ساعت 45/3 دقیقه، حادثه وحشتناکی رخ داد. ستوان «تایلو» فرمانده این اسکادران طی تماس رادیویی با برج مراقبت فریاد زد:
- برج مراقبت ... وضع اضطراری پیش آمده ... انگار ما از مسیر خود منحرف شده ایم... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم... تکرار می کنم ... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم.
مسئول برج مراقبت پرسید:
- حالا در چه موقعیتی هستید؟
- موقعیت خود را به درستی نمی دانیم ... اصلا نمی دانیم کجا هستیم . به نظر میرسد راه را گم کرده ایم.
مسئول برج مراقبت از این سخن بر خود لرزید. چگونه ممکن بود پنج هواپیما، با سرنشینان پر تجربه خود، در شرایطی که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم کنند.
برج مراقبت گفت:
- طاقت داشته باشید. به سوی غرب پرواز کنید.
ستوان « تایلور» پاسخ داد:
- ما اصلا نمی دانیم غرب کجاست... همه دستگاه ها از کار افتاده ... همه چیز شگفت انگیز است. هیچ جهتی را نمی توانیم تشخیص دهیم.
حتی اقیانوس شکل دیگری به خود گرفته است...
چند لحظه بعد، دوباره صدای ستوان« تایلور» به گوش ریسید که دیوانه وار فریاد زد:
- ما وارد آب های سفید می شویم ... خطر همچون دشنه ای به سوی ما می آید... کمک ... کمک ...
و این آخرین پیام ستوان « تایلور» بود و صدای او برای همیشه خاموش شد.
مسئولان فرودگاه، وضع اضطراری اعلام کردند و یک هواپیمای « مارتین مرینر» با 13 سرنشین و مجهز به کلیه وسایل نجات از زمین برخاست تا به جستجوی پنج هواپیمای بمب افکن بپردازد، ولی شگفت اینکه این هواپیما نیز به همان سرنوشت پنج بمب افکن دچار گردید و برای همیشه ناپدید شد.
در ساعت 4/7 دقیقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نیروی دریایی در « اوپالوکا» پیام ضعیفی دریافت کرد که مربوط به یکی از هواپیماهای پرواز شماره 19 بود. عجیب آن بود که به موجب پیش بینی، موجودی بنزین آخرین هواپیما می بایستی تقریبا دو ساعت پیش تمام شده باشد، در حالی که هنوز در آسمان بود.

سپیده دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند.

هرگاه فرض کنیم که این پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادم کرده اند، می بایستی قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادم پیدا می شد و از سوی دیگر هنگامی که ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه هواپیما می توانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشک های بادی و جلیقه های نجات استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت نگرفت . هواپیمای « مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود، به گونه ای ساخته شده بود که می توانست روی آب بنشیند، در حالی که این هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید شد.
واقعیت حادثه تا به امروز کشف نشده و این ماجرا همچنان در شمار یکی از اسرار حل نشده عالم، باقی مانده است. پس از این رویداد، تعداد زیادی هواپیما و کشتی همراه با سرنشینان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپدید شده اند که تا کنون اثری از آنها به دست نیامده است و این حوادث موجب شده که دانشمندان نظریات گوناگون در رابطه با « مثلث برمودا» ارائه دهند.
نظرات دانشمندان در ارتباط با مثلث برمودا

موقعیت مثلث برمودا

مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.

وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. »

مشاهدات و گزارشات

در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.

این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.

در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.

در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.

The image “http://i32.tinypic.com/117slqv.jpgâ€‌ cannot be displayed, because it contains errors.

علل واقعه

علل فرضی طبیعی

توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:

جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.

علل فرضی غیر طبیعی

دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.

یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.

ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.

گذشته و آینده برمودا

به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.

اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.

  • آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری می‌گیرد؟

  • آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟

و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.


پاره ای از این دانشمندان بر این اعتقادند که از مثلث برمودا، دریچه ای به دنیای دیگر گشوده می شود و این کشتی ها و هواپیماها از آن دریچه به بعد دیگری که برای ما ناشناخته است منتقل می شوند.
و گروهی دیگر گناه این حوادث را به گردن موجودات فضایی می اندازند و می گویند که ساکنان کرات دیگر، کشتی ها و هواپیماها را با سرنشینانش برای تحقیق به کرات خود می برند.
برخی دیگر نیز با توجه به فرضیه فرو رفتن قاره افسانه ای آتلانتیس به زیر آب ، بر این باورند که در اعماق آب های مثلث برمودا، بلور عظیمی وجود دارد که اشعه ای قوی تر از لیزر از آن ساطع می شود و این اشعه کشتی ها و هواپیماها را ذوب می کند. در نقشه های قدیم یقاره ای به نام « آتلانتیس» به چشم می خورد که امروزه اثری از این خشکی وجود ندارد، و دانشمندان حدس می زنند بر اثر وقوع فاجعه ای که ماهیت آن هنوز بر بشر معلوم نیست، در منطقه «مثلث برمودا» به اعماق اقیانوس فرورفته باشد
.

قدرتمندترین لامبورگینی دنیا!!

آونتادور، قدرتمندترین لامبورگینی جهان

لامبورگینی Aventador، پیشتاز نسل پنجم خودروهای این شرکت، پرقدرت‌ترین لامبورگینی است که وارد بازار خواهد شد. این ابرخودرو با قدرت 691 اسب‌بخار و حداکثر سرعت 350 کیلومتربرساعت که در زمانی کوتاهتر از 2.9 ثانیه به سرعت 100 کیلومتربرساعت می‌رسد، می‌تواند رقیب مطرحی برای بوگاتی ویرون و پاگانی C9 هیورا باشد، با این تفاوت که خریداران آونتادور، تنها 370هزار دلار پرداخت خواهند کرد.

http://salijoon.info/mail/891215/aks/11-3-5-750471.jpg

به گزارش آتوبلاگ، این لامبورگینی جدید که فناوری‌های به کار گرفته‌شده در آن با تقریب بسیار بالایی منحصربه‌فرد هستند و دیگر نمی‌توان آنرا تقلیدی از نمونه‌های اسپرت آئودی به‌شمار آورد، رنگی اختصاصی دارد که نارنجی Argos نامیده می‌شود و از نام شهری به این اسم در یونان باستان اقتباس شده است.

این خودرو که اواخر تابستان آینده وارد بازار خواهد شد تا جایگزین مورسیه‌لگو LP-640 شود از شاسی سه تکه، بدنه فیبر کربنی تقویت‌شده فوق‌العاده سبک با مقاومتی 2 برابر خودروهای فعلی، موتور 12 V و گیربکس 7 سرعته تشکیل شده است.

http://salijoon.info/mail/891215/aks/11-3-5-751392.jpg

آونتادور که ماه‌های گذشته 834 نامیده شده بود، از بدنه فیبر کربنی یکپارچه‌ای تهیه شده که حاصل همکاری شرکت هواپیماسازی بوئینگ با لامبورگینی است. این بدنه یکپارچه و مقاوم تنها 147 کیلوگرم وزن دارد، این در حالی است که شاسی پایه این اتومبیل شامل بخش آلومینیومی جلوی خودرو و سپر عقب آن بیش از 230 کیلوگرم وزن دارد. ساخت این بدنه یکپارچه را یک کارخانه تازه تأسیس در بلونیا به عهده خواهد داشت که سالانه می‌تواند بین 700 تا 800 عدد از آنرا تولید کند. بالاترین رقم تحویل سالانه مورسیه‌لگو که جای خود را به آونتادور خواهد داد، 613 عدد در سال 2007 بوده است.

http://salijoon.info/mail/891215/aks/11-3-5-755193.jpg

موتور بزرگ و قدرتمند V12 و 6.5 لیتری این خودرو با توان 691 اسب‌بخار بیش از 18 کیلوگرم وزن دارد. این موتور که نسبت به موتور موسیه‌لگو باز هم سبک‌تر است، 7 سانتیمتر پایین‌تر درون شاسی تعبیه شده، 9درصد قویتر است و تا 20درصد بهره‌وری سوخت بالاتر خواهد داشت.

وزن کل این خودرو 1575 کیلوگرم است که در مقایسه با مورسیه‌لگو 5درصد کاهش یافته است. وزن این خودرو به نسبت 43 و 57 در جلوی آونتادور و عقب خودرو توزیع شده است. نسبت عالی وزن به توان این خودرو با خودروهای 1.3میلیارد تومانی پاگانی هیورا و بوگاتی ویرون برابری می‌کند، در حالیکه که قیمت آن 370هزار دلار پیش‌بینی شده است.

http://salijoon.info/mail/891215/aks/11-3-5-757224.jpg

در بخش کنترل و هدایت خودرو نیز تغییرات چشمگیری به چشم می‌خورد. دسترسی به کنترل‌ها بسیار ساده‌تر شده و ابزارهای هدایت نیز در دسترس و کارا هستند. این خودرو مجهز به ترمز دستی الکتریکی است و می‌توان با انتخاب سه حالت جاده، اسپرت و بزرگراه قدرت و سرعت آنرا تغییر داد.

قطر چرخ‌های جلوی این خودرو 48.3 سانتیمتر و قطر چرخ‌های عقب 50.8 سانتیمتر است. نیروی موتور هر 4 چرخ آونتادور را به حرکت در خواهد آورد و دیسک ترمز 40 سانتیمتری این خودرو به سادگی می‌تواند آنها را متوقف کند.

http://salijoon.info/mail/891215/aks/11-3-5-82106.jpg

آونتادور از اواخر تابستان آتی وارد بازارهای اروپا می‌شود و اوایل پاییز آینده در ایالات متحده در دسترس خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود این خودروی استثنایی از اقبال خوبی در بازارهای جهانی برخوردار باشد.

شگفت انگیز ترین اماکن دنیا از دیدگاه گردشگران.

ناگفته پیداست، همه ما می‌خواهیم در طول زندگی خود،‌ برای یک بار هم که شده، مناطق دلخواه خود را از نزدیک ببینیم یا سفری به این مناطق داشته باشیم.

این خواسته و تمایل، آرزوی همه انسان‌ها است. اما در این میان، این خواسته برای بسیاری در حد آرزو باقی می‌ماند و برای گروهی نیز جامه عمل می‌پوشد.

در این میان شاید داشتن اطلاعاتی هر چند اندک، تاحدودی عطش افرادی را که فرصت و زمان مناسب برای مسافرت به اماکن مورد علاقه خود ندارند را فرو نشاند.

آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از چند مکان و شهر پرجاذبه‌ جهان است، که سال‌ها شهرت جهانی داشته اما همچنان در صدر فهرست خواسته‌های گردشگران قرار دارند.

گرند کانیون:

گرند کانیون گلوگاهی شیب‌دار است که به وسیله رودخانه کلورادو در ایالت آریزونای آمریکا به دو تکه تقسیم شده است.

باد و آب دو عنصر و عامل مهمی هستند که روز به روز بر فرسایش این منطقه می‌افزایند. تقریباً پنج میلیون بازدید‌کننده، هر ساله این دره عمیق یک مایلی را بازدید می‌کنند. بهترین زمان برای مسافرت به این منطقه تابستان، پائیز و اوایل بهار عنوان شده اما اکثر کسانی که در شهرهای نزدیک این منطقه زندگی می‌کنند،‌ زمستان را بهترین زمان برای سفر به این منطقه می‌دانند.

از اینرو می‌توان اردوگاه‌های تفریحی متعددی را در این منطقه دید که در سرتاسر دره گرندکانیون قرار داشته و گردشگران را به سمت خود جلب می‌کنند.

کیپ‌ تاون:

کیپ‌ تاون در جنوبی‌‌ترین نقطه قاره آفریقا قرار دارد. تنها راه پی‌بردن و لذت بردن از زیبایی‌های این شهر مشاهده فرهنگ‌های مختلف و مناظر طبیعی موجود در اطراف آن است. در فصل تابستان، این شهر مملو از گردشگرانی است که از آب و هوای گرم سواحل آفتابی و مناظر زیبای آن لذت می‌برند. علاوه بر خود شهر، اماکن و مناطق مختلف دیگری وجود دارند که مسافران و گردشگران پیش از رسیدن به شهر می‌توانند از آن‌ها دیدن کنند.

معبد طلایی:

این معبد، مکانی مجلل و باشکوه است که در وسط دریاچه آبی بزرگ مقدس قرار دارد.

در این معبد دو طبقه، که سالانه میزبان گردشگران و زائران بسیاری است مراسم جذاب و در عین حال آرامی برپا می‌شود. بی‌شک می‌توان گفت، معبد طلایی یکی از بهترین جاذبه‌هایی است که مسافران هند،‌یقیناً مشتاق تماشای آن هستند.

تاج محل:

به گفته اکثر گردشگران، تاج محل، این بنای بسیار زیبای هند یکی از شگفت‌انگیزترین جاذبه‌‌های دیدنی است. تاج‌محل را می‌توان یکی از بناهایی نام گذارد که همه انواع طرح‌ها و معماری‌ها در آن به کار گرفته شده است. به گفته‌ای می‌توان چنین بیان کرد تماشای تاج محل، به معنای لذت بردن از تمامی کاخ‌های زیبای نزدیک آن است. یکی دیگر از جاذبه‌های این کاخ، دریاچه‌‌ای است که در پشت آن قرار داشته و محیطی جذاب را برای آن به وجود آورده است.

چیچن ایتزا:‌

چیچن ایتزا، کلمه‌ای باستانی و به زبان مایاها است. این شهر یکی از بزرگترین شهرهای باستانی مکزیک است که در فهرست عجایب هفتگانه دنیا نیز قرار دارد. این شهر را می‌توان یکی از جذاب‌ترین مناطق گردشگری این کشور نیز نام برد، اگر چه تماشای تمام جاذبه‌های این شهر نیازمند به صرف دو تا سه روز وقت است اما اکثر گردشگران این شهر را به عنوان مقصدی یک روزه می‌دانند.

ماچوپیچو:

ماچوپیچو نیز یکی از شهرهای موجود در فهرست عجایب هفتگانه جهان به شمار می‌رود. علاوه بر آن از این شهر به عنوان یکی از مناطق اسرارآمیز با جاذبه‌های روحانی و آسمانی یاد می‌‌کنند. ویژگی‌هایی این چنین برای این شهر منجر به آن شده است تا ماچوپیچو به پرجاذبه‌ترین مقصد گردشگری پرو تبدیل شود، از سویی دیگر ساکنان این شهر خود را خالقان خدایان نیز می‌دانند.

اما با وجود تمام این شگفتی و پیچیدگی‌ها، یک روز،‌برای دیدن کامل این شهر که در ارتفاع 2300 متری سطح دریا قرار دارد، کافی است.

آبشار نیاگارا:

گردشگران می‌توانند از دو کشور آمریکا و کانادا به آبشار نیاگارا دسترسی داشته باشند، اما بهترین منظره‌ای که می‌توان این آبشار را به صورت کامل مشاهده کرد، بخش کانادایی آن است.

از جمله جاذبه‌های مهم در هنگام مسافرت به منطقه آبشار نیاگارا، سواری روی قایق‌هایی است که مخصوص قایقرانی در نیاگارا ساخته شده‌اند.

پترا:

پترا، که آنرا هم می‌توان در فهرست عجایب هفتگانه جهان دید به شهر رز سرخ معروف بوده و یکی از نخستین شهرهای الانباط‌ ها است که در جنوب اردن قرار دارد. معمولاً شهر پترا، نخستین مکان و جاذبه‌ای است که گردشگران پس از ورود به اردن اشتیاق فراوانی به دیدن آن دارند. بناهای سنگی موجود در این شهر، نمونه‌ای از کمیاب‌ترین ساختمان‌هایی است که نمی‌توان هیچ‌گونه مشابهی از آن‌ها را در هیچ‌ کجای جهان مشاهده کرد.

یک روز کامل، مدت زمان مناسبی برای تماشای تمام جاذبه‌‌های آن است با این وجود هتل‌‌های متعددی در این شهر قرار دارد که مناسب با استطاعت گردشگران،‌آماده پذیرایی از آن‌ها است.

اهرام جیزه:

اهرام ثلاثه و معابد اعجاب‌انگیز اطراف آن،‌ لذت بخش‌ترین جاذبه‌هایی هستند که می‌توان در مصر دید. گردشگران در هنگام مسافرت به مصر علاوه بر اهرام جاذبه‌‌های دیگری همچون مشاهده گروه‌های مختلفی از پرندگان،‌غواصی زیر آب، ماهیگیری و مهمتر از همه بیابانگردی را نیز تجربه می‌کنند.

زمستان، همچنین ماه‌های مارس تا مه و سپتامبر تا نوامبر بهترین زمان برای مسافرت به این کشور و مشاهده اسرار نهفته در اهرام ثلاثه آن است.

دیوار بزرگ چین:

دیوار بزرگ چین یکی دیگر از عجایب هفتگانه جهان به شمار می‌رود که یکی از نمادهای مسافرت چین بوده و از جمله پرجاذبه‌ترین مقصدهای گردشگری جهان می‌باشد. یکی از بارزترین ویژگی‌های دیوار بزرگ چین، مدت زمان ساخته شدن آن است. زمانی چند صد ساله که در دوره امپراتوری‌های متعدد برای ساخت آن صرف شد، بنابراین می‌توان گفت این دیوار اولین جاذبه‌ای است که در برابر دیدگان گردشگران قرار می‌‌گیرد.

بیوگرافی کامل محسن یگانه

یگانه فرزند شهید است

این روزها در فضای موسیقی پاپ کمتر کسی است که درباره محسن یگانه حرف نزند. یگانه با اینکه سرگرم آماده کردن اولین کاست مجاز خودش است، از بسیاری خواننده‌ها که به اندازه انگشتان یک دست آلبوم در بازار دارند، محبوب‌تر شده و خیلی‌ها منتظر شنیدن کارهای جدیدش هستند.
از آنجا که محسن طی یک سال اخیر بی‌سروصدا جلو آمده، شایعات زیادی درباره‌اش به گوش می‌رسد و در عوض بسیاری از حقایق زندگی‌اش مخفی مانده است. با هم هفت پرده از زوایای مختلف زندگی، کار، هنر، شخصیت و آینده محسن یگانه را مرور می‌‌کنیم، مطمئن هستیم این هفت نکته را هرگز نه خوانده و نه شنیده‌اید. این شما و این نکات جالب از محسن یگانه.
● متولد اردیبهشت سال ۶۴
اگر بخواهیم سن و سال محسن یگانه را از روی غذای ترانه‌هائی که می‌سراید و پختگی آهنگ‌ها و ملودی‌هائی که می‌سازد حدس بزنیم، بدون دیدن چهره این خواننده محبوب تصور می‌کنیم یگانه باید لااقل در مرز ۳۰ سالگی باشد اما این خواننده خوش‌صدا هنوز ۲۲ ساله هم نشده و همین که در سن و سال پائین آثار پرمغزی را می‌سازد، نشان می‌دهد خواننده مستعدی است و به ‌درستی توانسته استعدادهای خود را در مسیر پیشرفت قرار دهد. محسن یگانه متولد ۲۳/۲/۱۳۶۴ است. او که در شهرستان گنبد متولد شده، می‌گوید مثل اغلب متولدین اردیبهشت آدمی احساساتی است. به شما توصیه می‌کنیم تاریخ تولد یگانه را به خاطر بسپارید چرا که به زودی ۲۳ اردیبهشت یکی از روزهای ماندگار خواهد شد؛ روز تولد یک ستاره پاپ
● فرزند یک شهید بسیجی
محسن یگانه زیاد دوست ندارد درباره پدر شهیدش صحبت کند چرا که می‌ترسد عده‌ای به اشتباه فکر کنند او دنبال بهره‌بردرای از موفقیت ”پدر هیمشه زنده در یاد“ خودش است. یگانه که زیاد اهل مصاحبه نیست، حتی در صحبت‌های خصوصی با دوستانش هم فرزند شهید بودن خود را مخفی می‌کند اما به هر حال محسن فرزند یک شهید بسیجی است. شهیدی که زمان دفاع مقدس، جذب نیروهای بسیج شد و داوطلبانه به جبهه‌های حق علیه باطل رفت تا کنار هم‌سنگرانش حافظ این مملکت مقدس باشد. یگانه می‌گوید: ”می‌خواهم طوری در موسیقی فعالیت کنم که روح پدر بزرگوارم از من راضی باشد“. جالب است بدانید وقتی به یگانه پیشنهاد شد به لس‌آنجلس برود، جواب داد: ”مملکتی که پدرم در راهش شهید شد را ترک نمی‌کنم“.
● اهل موسیقی در محیط دانشگاهی و پزشکی
محسن یگانه در حالی به موسیقی روی آورده و آهنگساز و ترانه‌سرا و خواننده پاپ شده که در خانواده‌اش هیچ‌گونه گرایشی به موسیقی وجود ندارد. او که در دوران کودکی و نوجوانی گرایش شدیدی به نمایش و کارهای هنری داشته، بعدها جذب موسیقی می‌شود بدون آنکه مشوقی در خانواده داشته باشد. البته حالا دیگر او موفق شده رضایت خانواده‌اش را جلب کند. مادر محسن استاد دانشگاه است و خواهران بزرگش هم پزشک و دندانپزشک هستند. در چنین خانواده‌ای طبیعی است خود محسن هم علاوه بر کار موسیقی، دنبال تحصیل در دانشگاه باشد. محسن یگانه دانشجوی مهندسی صنایع است و با اینکه این اواخر به شدت سرش در دنیای موسیقی گرم شده، قصد ترک تحصیل ندارد و نمی‌خواهد تحصیلات دانشگاهی را نیمه‌کاره رها کند.
● چراغعلی مدیر برنامه‌های یگانه است
خیلی از جوانان بااستعداد در عرصه موسیقی و هنر به این دلیل که مشاور خوبی نداشتند و راه درست پیشرفت را پدا نکردند، خیلی زود از خاطره‌ها محو شدند. یگانه برای آنکه پدیده‌ای نباشد که زود ناپدید می‌شود، یک مدیر برنامه حرفه‌ای برای خودش انتخاب کرده به نام علی چراغعلی. یگانه می‌گوید در دنیای موسیقی آدم سالم، حرفه‌ای و خوش‌فکر مثل چراغعلی کم پیدا می‌شود. چراغعلی به لطف تجاربی که در عرصه هنر دارد، این روزها در حال برنامه‌ریزی برای آلبوم مجاز یگانه و همچنین برگزاری کنسرت‌های داخلی و خارجی ین خواننده محبوب است. با تلاش چراغعلی جلوی سوءاستفاده‌هائی که تا به حال عده‌ای از اسم و آثار یگانه می‌کردند، گرفته شده است. چراغعلی به فکر رو کردن پدیده‌هائی دیگر در عرصه موسیقی است، جوانانی مثل رهام‌بخشیان.
● چشم‌های خیس من، بهار ۸۶ در بازار
محسن یگانه با آلبوم با آلبوم ”سال کیسه“ که به‌طور غیرمجاز به بازار آمد و خیلی زود ترانه‌هایش بر سر زبان‌ها معروف شد، شهرت یافت. یگانه اصلاً دوست نداشت وارد بازار غیرمجاز شود اما وقتی چند اثر او به سرقت رفت و یگانه متوجه شد عد‌ه‌ای در حال سوءاستفاده هستند و می‌خواهند کارها او را به اسم خودشان به مردم عرضه کنند، ناچار شد خیلی فوری کارهایش را جمع و جور کند و در آلبوم سال کبیسه به بازار بفرستد. یگانه این بار قصد ورود به بازار مجاز پاپ را دارد و با کمک مدیر برنامه‌هایش در حال گرفتن مجوز است و خوشبختانه در این راه موفق بوده و می‌توان امیدوار بود اولین آلبوم مجاز این آهنگساز خوش‌ذوق و خواننده خوش‌صدا، بهار ۸۶ در بازار باشد. نام آلبوم جدید محسن یگانه به احتمال فراوان ”چشم‌های خیس من“ خواهد بود.
 

بیوگرافی محسن یگانه از زبان خودش:

به نام او...
من محسن یگانه هستم.متولد ۲۳/۲/۱۳۶۴ هستم.کار موسیقی رو به صورت حرفه ای از سال 79 با نواختن گیتار شروع کردم.اما در همون ابتدای کار وقتی با سختی های این کار روبرو شدم برای مدتی قصد داشتم به کلی موسیقی رو ادامه ندم.

اما مایوس نشدم و از اون به بعد کار رو جدی دنبال کردم و خیلی زود تر از اون چیزی که فکرشو می کردم نواختن گیتار رو به صورت حرفه ای فرا گرفتم و 2 سال بعد کیبورد رو هم شروع کردم تا امروز که قطعات گیتار آلبوم محسن چاوشی رو اجرا کردم.اما آهنگسازی رو که به نظر خودم بهترین شاخه ی موسیقیه از 2 سال پیش به صورت جدی شروع کردم.تا امروز که برای دیگر خواننده ها هم آهنگ می سازم و شعر میگم.

از جمله محسن چاوشی (تراک آهای خبر نداری) .حامد هاکان(چون آلبوم ایشون هنوز به بازار نیومده ترجیح میدم نگم)و فرزاد باقری که به زودی آلبومش به بازار میاد...

اما طی این دو سال حدود 30 تا شعر گفتم و حدود 40 آهنگ که هر کدوم برای من تک تک ارزش چند بار گوش کردن رو داره ساختم. اما آشنایی من با محسن چاوشی منو به سطح کاری بالایی رسوند و از اون به بعد قدرت آهنگهام بیشتر و بیشتر شد که جاداره از محسن تشکر کنم.



 




محسن یگانه







محسن یگانه