تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

101 واقعیت درمورد نیمه گم شده زندگی

قصد داریم واقعیت‌های مربوط به تجربیات شما از نیمه گمشده زندگیتان را در اختیارتان قرار دهیم. امیدواریم پس از خواندن از مطلب، بفهمید که نیمه گمشده واقعاً یعنی چه و بتوانید از این اطلاعات برای یافتن شادی و خوشبختی در روابطتان استفاده کنید.

واقعیت 1:

برخلاف آنچه از کودکی به شما قبولانده‌اند، شما بیش از یک نیمه گمشده دارید.

واقعیت 2:

شما برای شاد بودن به نیمه گمشده‌تان نیاز ندارید.

واقعیت 3:

قبل از اینکه اجازه دهید کسی دوستتان بدارد، باید اول یاد بگیرید که چطور موجبات شادی خودتان را فراهم کنید.

واقعیت 4:

نیمه گمشده برای رسیدن به تعادل وارد زندگی ما می‌شوند.

واقعیت 5:

نیمه گمشده برای کمک به ما برای پیدا کردن خودِ درونیمان وارد زندگی ما می‌شوند.

واقعیت 6:

نیمه گمشده بین جنسیت‌ها، ملیت‌ها، مذاهب یا دیدگاه‌های سیاسی مختلف تبعیضی قائل نیستند.

واقعیت 7:

نیمه گمشده شما ممکن است همانی باشد که درست کنار گوشتان خوابیده است.

واقعیت 8:

دلیلش این است که عشق به شکل‌ها و اندازه‌های مختلف می‌آید.

واقعیت 9:

ارتباط شما با نیمه گمشده‌تان به خصوصیات ظاهری متکی نیست. مهم نیست که چه ظاهری داشته باشند، مهم درون آنهاست که پیوند شما را مستحکم می‌کند.

واقعیت 10:

ظاهر انسان‌ها فقط یک پوسته است و نیمه گمشده شما درون این پوسته خوابیده است. وضعیت ظاهری شما DNA شماست؛ همان چیزی که پدر و مادرتان موقع تولد به شما بخشیده‌اند. اما هیچ ارتباطی با خودِ روحانی و معنوی شما ندارد. و با کمک این خود است که نیمه گمشده‌تان را می‌یابید.

واقعیت 11:

وقتی برای اولین بار نیمه گمشده‌مان را می‌بینیم، جاذبه‌ای فوری به او حس خواهید کرد.

واقعیت 12:

این یک جاذبه روحانی است که دو روح را به هم متصل می‌کند.

واقعیت 13:

با روی آوردن به خودی درونیتان، فوراً نیمه گمشده‌تان را تشخیص خواهید داد.

واقعیت 14:

نیمه گمشده به دلایل مشخص وارد زندگی ما می‌شود.

واقعیت 15:

نیمه گمشده برای تحسین ما وارد زندگیمان می‌شود.

واقعیت 16:

نیمه گمشده برای کامل کردن ما وارد زندگیمان می‌شود.

واقعیت 17:

نیمه‌ گمشده انواع مختلف دارد و آنها را می‌توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد.

واقعیت 18:

این سه دسته‌بندی از این قرارند: کارما، همراه و دوقلو.

واقعیت 19:

حتی ممکن است یک گروه چهارمی هم باشد که شریک گروهی نامیده می‌شود.

واقعیت 20:

نیمه گمشده کارما به زندگی شما می‌آید تا کمکتان کند مشکلی را حل کنید یا شما به او کمک کنید مشکلی را حل کند.

واقعیت 21:

نیمه گمشده کارما ممکن است همکار، یکدوست نزدیک یا یکی ازاعضای خانواده شما باشد.

واقعیت 22:

نیمه گمشده کارما ممکن است حتی حیوان خانگی شما باشد که ارتباطی روحانی با او برقرار کرده‌اید.

واقعیت 23:

نیمه گمشده کارما یکی از متداولترین نوع روابط است و ممکن است در طول زندگی چندین مورد از آن را داشته باشید.

واقعیت 24:

بین دو شریک کارما معمولاً هیچ رابطه جنسی وجود ندارد.

واقعیت 25:

نیمه گمشده همراه کسی است که برای صمیمیت و بچه‌دار شدن به زندگی شما پا می‌گذارد.

واقعیت 26:

این نیمه گمشده کسی است که نهایتاً یا با او ازدواج می‌کنید و یا تا پایان عمر یک رابطه معنوی با او دارید.

واقعیت 27:

اما نیمه گمشده همراه قرار نیست که تا پایان عمر کنار شما باشد و احتمال طلاق وجود دارد.

واقعیت 28:

نیمه گمشده همراه به دلیلی وارد زندگی شما شده است و یکی از این دلایل رشد فردی شماست.

واقعیت 29:

برخلاف نیمه گمشده کارما و دوقلو، رابطه نیمه همراه مستلزم تلاش بیشتر از هر دو جانب است تا رابطه‌ای سالم و دوست‌داشتنی ایجاد شود.

واقعیت 30:

حتی اگر شما و نیمه همراهتان از هم جدا شوید، او هیچوقت به طور کامل از زندگی شما بیرون نخواهد رفت.

واقعیت 31:

سومین گروه نیمه دوقلو است که بیشترین هواخواه را دارد.

واقعیت 32:

نیمه دوقلو هم به دلیلی مشخص وارد زندگی شما می‌شود.

واقعیت 33:

شما نیمه دوقلویتان را طوری تشخیص می‌دهید که انگار او را همه عمر می‌شناخته‌اید.

واقعیت 34:

نیمه دوقلو همتای الهی شماست.

واقعیت 35:

روح همتای دوقلو منعکس‌کننده روح شماست، آن را شناخته و با آن پیوند می‌خورد.

واقعیت 36:

هیچکس نمی‌تواند شما را از همراه دوقلویتان جدا کند.

واقعیت 37:

اما اگر زمان مناسب نباشد، ممکن است همراه دوقلویتان شما را ترک کند و بعدها در یک زمان دیگر برگردد. اما این پیوند هیچوقت شکسته نمی‌شود.

واقعیت 38:

مهمترین و متداولترین عامل پیوند نخوردن با نیمه دوقلو در یک زمان این واقعیت است که هر دو طرف یا یکی از آنها در یک رابطه متعهد هستند.

واقعیت 39:

اما اگر زمان مناسب باشد و هر دو طرف قوی باشند، رابطه با نیمه دوقلو شکل خواهد گرفت.

واقعیت 40:

مهم نیست که کدام دسته از این نیمه‌های گمشده وارد زندگی شما می‌شوند، مسئله مهم این است که هرکدام از آنها به دلیلی می‌آیند و هیچیک مهمتر از دیگری نیست زیرا همه آنها باعث می‌شوند بتوانیم خودِ والاترمان را پیدا کنیم.

واقعیت 41:

مهم نیست که چه نوع نیمه گمشده‌ای وارد زندگی شما شود، همه آنها به دلیلی در زندگیتان هستند و معمولاً مهمتر از بقیه هستند زیرا کمکمان می‌کنند به خودِ والاترمان برسیم.

واقعیت 42:

همه ما در زندگی ماموریتی داریم و این به خودمان بستگی دارد که آن ماموریت را پیدا کنیم. نیمه گمشده ما می‌تواند برای رسیدن به آن کمکمان کند.

واقعیت 43:

بعضی‌اوقات نیمه گمشده ما به این دلیل وارد زندگیمان می‌شوند که مشکلی را باید حل کنیم.

واقعیت 44:

اما برای اینکه بتوانیم نیمه گمشده‌مان را پیدا کنیم، باید از درون کامل باشیم. به این معنی نیست که ما نیاز یا مشکلی نداریم. معنی آن این است که می‌دانیم از زندگی چه می‌خواهیم و برای رسیدن به آن هدف تلاش می‌کنیم. نیمه گمشده‌مان ما را در این راه همراهی می‌کند.

واقعیت 45:

نیمه گمشده کسی است که کمکتان می‌کند از نظر معنوی و روحانی رشد کنید تا بتوانید در زندگی به تعادل برسید.

واقعیت 46:

می‌دانید که به این دلیل با نیمه گمشده‌تان ملاقات کرده‌اید که در سطحی کاملاً متفاوت با کسانی که قبلاً دیده‌اید با او ارتباط برقرار کرده‌اید.

واقعیت 47:

نمی‌توانید پیوند با نیمه گمشده‌تان را به اجبار ایجاد کنید. این پیوند یا خودبه‌خود ایجاد می‌شود یا نمی‌شود.

واقعیت 48:

اگر بخواهید به اجبار اینکار را بکنید، راه معنوی شما به سمت یافتن خودِ درونیتان برهم می‌خورد و ظاهر رابطه با مشکلاتی روبه‌رو خواهد شد.

واقعیت 49:

اگر از یافتن نیمه گمشده‌تان دلسرد و ناامید شده‌ باشید، هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد.

واقعیت 50:

اگر برای برآوردن نیازهایتان به دنبال نیمه گمشده‌تان هستید، این اتفاق نمی‌افتد.

واقعیت 51:

یک نفر خاص نیست که نیمه گمشده شما باشد. شما نیمه‌های گمشده مختلفی دارید و هرکدام برای وارد شدن به زندگی شما دلیل خاصی دارند.

واقعیت 52:

حتی می‌توانید در اینترنت هم با نیمه گمشده‌تان آشنا شوید. اما درمورد این رویکرد کمی مراقب باشید.

واقعیت 53:

دلیل آن؟ تنها راه درست برای تشخیص نیمه گمشده‌تان از طریق آشنایی و شناخت است.

واقعیت 54:

نیمه گمشده‌تان شما را در پروژه‌ها و مسئولیت‌های مختلفی که در آن شرکت دارید ترغیب می‌کند.

واقعیت 55:

نیمه گمشده‌تان شما را همانگونه که هستید می‌پذیرد.

واقعیت 56:

نیمه گمشده‌تان در مواقع ناراحتی از شما مراقبت می‌کند و وقتی موفق می‌شوید تحسینتان می‌کند.

واقعیت 57:

نیمه گمشده شما بهترین دوستتان است.

واقعیت 58:

شما با نیمه گمشده‌تان مکالماتی خواهید داشت که شب تا صبح طول خواهد کشید. هر دو شما به حرف‌هایی که طرف‌مقابل می‌زند گوش می‌دهید و انتقاد نمی‌کنید.

واقعیت 59:

در رابطه‌ با نیمه گمشده‌تان باید کارهای مثبت داشته باشید تا رابطه‌تان موفق شود.

واقعیت 60:

اگر خودتان را در شر کارهای بد خلاص نکنید، رابطه‌تان موفق نخواهد بود.

واقعیت 61:

باید به همدیگر احترام بگذارید.

واقعیت 62:

اعتماد یکی از مهمترین خصوصیات رابطه و پیوند با نیمه گمشده است.

واقعیت 63:

اگر اعتماد و اطمینان بین شما نباشد، هیچ چیز نخواهید داشت و بهتر است جدا شوید.

واقعیت 64:

نیمه گمشده‌تان به شما عشقی بدون شرط می‌دهد.

واقعیت 65:

آمار نشان می‌دهد که 53 درصد از افراد یک بار یا بیشتر در زندگیشان خیانت می‌کنند.

واقعیت 66:

یکی از دلایل آن این است که یکی از نیمه‌های گمشده‌شان به دلیلی وارد زندگی آنها شده است.

واقعیت 67:

دلیل آن باید ایجاد شود تا از آن درس گرفته شود.

واقعیت 68:

زندگی یک کلاس درس بزرگ است.

واقعیت 69:

از حدود 10 میلیون ایرانی 40 ساله و بالاتر، بیشتر از یک سوم رابطه‌ای ندارند.

واقعیت 70:

از این 10 میلیون نفر، برخی ترجیح می‌دهند تنها زندگی کنند تا شاید نیمه‌گمشده‌شان را پیدا کنند.

واقعیت 71:

اینها کسانی هستند که شما آنها را "مرحله تجدید قوا" می‌نامید.

واقعیت 72:

کاملاً طبیعی است که در "مرحله تجدید قوا" باشید زیرا در این زمان است که خودی درونیتان را پیدا می‌کنید و می‌فهمید در این مقطع زندگی چه کسی هستید.

واقعیت 73:

پس از "مرحله تجدید قوا"، برای پیدا کردن نیمه گمشده‌تان آماده خواهید بود.

واقعیت 74:

دویست و پنجاه میلیون زن در سراسر دنیا مجرد هستند.

واقعیت 75:

اکثر انسان‌ها کار را دلیل اصلی تنهاییشان می‌دانند. دلیل دوم این است که از جستجو برای عشق خسته شده‌اند.

واقعیت 76:

اولین تبلیغات شخصی آنلاین در سال 1995 انجام شد.

واقعیت 77:

براساس تحقیقی در آمریکا که روی 4600 نوجوان (12 تا 17 ساله) انجام گرفت، بیشتر از 12 درصد از نوجوانان در حال حاضر در روابطی هستند که بیشتر از یکسال از آن می‌گذرد.

واقعیت 78:

براساس همان آمار، بیشتر از نیمی از آنها در عین حال با کسان دیگر هم ارتباط دارند.

واقعیت 79:

براسا همان آمار، حدود 71 درصد از آنها به عشق در نگاه اول اعتقاد دارند.

واقعیت 80:

براساس همان آمار مهمترین مسئله برای آنها شخصیت طرف‌مقابل بوده است.

واقعیت 81:

براساس همان آمار، بی‌وفایی و خیانت مهمترین دلیل بر هم خوردن رابطه‌ها بوده است.

واقعیت 82:

براساس وبسایت SearchYourLove.com، اکثر مردان و زنان مجرد به یافتن فردی خاص علاقه‌مند هستند و حاضرند منابع خود را برای یافتن آن گسترش دهند.

واقعیت 83:

67 درصد از مردان مجرد و 86 درصد از زنان مجرد دریافته‌اند که کسی که زیاد لبخند می‌زند نسبت به کسی که از نظر ظاهری جذابیت بیشتری دارند اما شخصیت ندارد، جذاب‌تر است.

واقعیت 84:

از نظر آماری اثبات شده است که در رابطه بودن سالم‌تر از مجرد بودن است.

واقعیت 85:

مرهایی که تنها زندگی می‌کنند در خطر بیشتری برای مردن دراثر بیماری هستند تا آنهایی که ازدواج کرده‌اند.

واقعیت 86:

تحقیقات نشان می‌دهد که 85 درصد از مردان و زنانی که در رابطه هستند، به دلایل اشتباه با هم هستند.

واقعیت 87:

دلایل اشتباه شامل پدر شدن بدون آمادگی و دلایل مالی است.

واقعیت 88:

68 درصد از مردان اگر در برخورد اول از کسی خوششان نیاید، وقت خود را صرف رابطه نمی‌کنند. 56 درصد از زنان در این رابطه به طرف‌مقابل فرصت بیشتر می‌دهند.

واقعیت 89:

97 درصد از افراد اگر در برخورد اول از کسی خوششان بیاید برای ملاقات دوم طی 72 ساعت با فردمقابل تماس می‌گیرند.

واقعیت 90:

51 درصد از مردان در سال گذشته بیش از 6 آشنایی جدید داشته‌اند درحالیکه 58 درصد از زنان فقط چهار آشنایی جدید داشته‌اند.

واقعیت 91:

و یک واقعیت تایید شده آماری است که بیش از 50 درصد از ازدواج‌ها در سراسر جهان به طلاق ختم می‌شود.

واقعیت 92:

زوج‌های متاهل اعتقاد دارند که بعد از گذشت 4 سال اول، رابطه آنها سردتر می‌شود.

واقعیت 93:

براساس وبسایت DivorceMagazine.com، مجموع طلاق‌ها در سال 1997 در امریکا 1،163،000 بوده است. سن متوسط طلاق در مردان 30 سال و زنان 29 سال بوده است.

واقعیت 94:

براساس آمار 94 درصد از افراد دوست دارند تا پایان عمر با یک نفر باشند.

واقعیت 95:

طبق تحقیقی که در دانشگاه لویزیانا انجام گرفت، 88 درصد از مردان و زنان امریکایی بین 20 تا 29 سال اعتقاد دارند که نیمه گمشده‌ای دارند که منتظر آنهاست.

واقعیت 96:

حقیقت این است که چون سنشان کم است، نیمه‌های گمشده زیادی وجود دارند که منتظر آنها هستند.

واقعیت 97:

براساس مجله عروس، سن متوسط ازدواج برای زنان در امریکا 27 سال است.

واقعیت 98:

براساس آمار همان مجله، 66 درصد از زنان و مردان قبل از ازدواج با هم دوست هستند..

واقعیت 99:

مسئله مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که بهترین و بادوام‌ترین رابطه رابطه‌ای است که عشق شما به هم فراتر از نیاز شما به یکدیگر باشد.

واقعیت 100:

یافتن نیمه گمشده‌تان نیازمند صبر و توانایی دیدن فرای داستان پریان است که در آن نیمه گمشده حتماً به سراغ شما می‌آید.

واقعیت 101:

داشتن زندگی با عشق هدیه‌ای است که هر کسی می‌تواند به خود بدهد. یافتن کسی که آن عشق را با او تقسیم کنید آن را غنی‌تر هم می‌کند.

بااینکه این آمار ممکن است به نظر نگران‌کننده بیاید و باعث شود که احساس کنید رواط ارزش آنهمه استرس احساسی را ندارند، واقعیات نشان خواهند داد که رسیدن به یک رابطه شاد و هماهنگ آنقدرها که تصور می‌کنید دشوار نیست. بله نیازمند تلاش و صبر است. اکثر اوقات وقتی عاشق می‌شوید محو مسائل ظاهری و شور اشتیاق اولیه می‌شوید ولی می‌بینید که بعد از مدتی دیگر خبری از آن شور و شوق نیست و به این نتیجه می‌رسید که آن فرد نیمه‌ گمشده شما نبوده است.

باید به درونتان گوش دهید. تلاش کنید که جزء این آمارها نباشید.

برگرفته از سایت مردمان

چگونگی انقراض نسل ایرانی! (خنده)

بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح تفکیک جنسیتی در سراسر اماکن خصوصی و عمومی کشور ؛ به بررسی روند رشد و نمو یک کودک (پسر) از مهد کودک تا پیری میپردازیم :

اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت از مهد کودک است.

1)
در مسیر برگشت از مهد کودک :

لضا لضا (همان رضا ) مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها !

رضا : مامان چیه ؟!


2)
3 سال بعد در مسیر رفت به مدرسه داخل سرویس مدرسه

راننده رو به بچه های داخل سرویس : همه زود چشاشونو ببندن داریم از کنار یه مدرسه دخترانه رد میشیم!

جواد : رضا رضا ، دختر چیه ؟


3 )
5 سال بعد از 3 سال ؛ زنگ تفریح ؛ مدرسه راهنمایی

رضا : جواد من دیشب از بالای پشت بوم یه چیزی تو حیاط خونه همسایه دیدم.

جواد : چی ؟

رضا : دختر ! دختر ! بالاخره دیدم

جواد : جون مادرت ؟! یالاه بگو چه شکلی هستن اینا !


4)
4 سال بعد از قبلی! سرکوچه جواد اینا

رضا : جواد چیکار داشتی گفتی زود بیا

جواد : رضا دیشب یکی به گوشیم زنگ زد.صداش خیلی عجیب غریب بود.یواشکی حرف میزد و میگفت یه دختره و از من میپرسید آیا پسرم ؟!

رضا : تو چی گفتی ؟

جواد : گفتم آره پسرم و بعدش دختره غش کرد !


5 )
6 سال بعد ؛ دانشگاه

جواد : رضا راسته میگند پشت این دیواره پر از دختره ؟!

رضا : آره منم شنیدم.میشنوی دارن میخندن! مگه اونا هم میخندن ؟


6 )
چند سال بعد ، شب خواستگاری

جواد : ببخشید یعنی الان شما واقعا یه دخترید ؟!


7 )
چند ماه بعد ، شب ازدواج

جواد : خوب الان باید چیکار کنیم ؟!

خانم : هیچی دیگه ،خسته ایم باید بخوابیم.شما هم برو تو اتاق خودت بخواب!


8 )
خیلی سال بعد ، دوران کهولت

جواد : دیشب مادر خدا بیامرزم به خوابم اومد گفت نمیخواهید بچه بیارید ؟

خانم : از کجا بیاریم.تو جهیزیه من که بچه نبود ، تو چرا نخریدی یه دونه ؟


9)
خیلی سال بعد

نسل ایرانی منقرض شد...

برگرفته از گل آقا

تست میزان اعتیاد شما به اینترنت

تست اعتیاد به اینترنت (IAT) یکی از معتبرترین تست‌های مربوط به سنجش اعتیاد اینترنتی است.


. در تست IAT هرچه امتیاز شما بیشتر باشد، اعتیاد شما به اینترنت شدیدتر است. امتیازها به ترتیب از یک تا پنج هستند که در جلوی هر پاسخ مشخص شده است. در پایان، باید مجموع امتیازاتی را که به بیست پرسش زیر می دهید، جمع بزنید و میزان اعتیاد به اینترنت خود را مشخص کنید :

۱٫ چقدر بیشتر از آنچه که قصد دارید، در اینترنت می مانید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۲٫ چقدر بخاطر آنلاین ماندن، اعضای خانواده را نادیده گرفته اید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۳٫ چقدر اینترنت را به بودن با همسرتان ترجیح می دهید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۴٫ چقدر از طریق اینترنت، با کاربران دیگر رابطه برقرار می کنید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۵٫ چقدر دیگران از شما، بخاطر میزان آنلاین بودن تان شاکی هستند؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۶٫ چقدر بخاطر اینترنت، نمرات و کارهایتان در مدرسه اُفت کرده است؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۷٫ چقدر ایمیل هایتان را پیش از کارهای ضروری دیگرتان چک می کنید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۸٫ چقدر عملکرد کاری و بهره وری شما، بخاطر اینترنت آسیب دیده است؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۹٫ وقتی از شما می پرسند که چه کارهایی آنلاین انجام می دهید، چقدر در موضع تدافعی یا پنهان کاری قرار می گیرید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۰٫ چقدر افکار آزار دهنده در زندگی را با افکار آرام بخش در اینترنت خنثی می کنید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۱٫ چقدر وقتی در اینترنت هستید، احساس می کنید توان پیش بینی امور را دارید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۲٫ چقدر فکر می کنید که زندگی بدون اینترنت، چیزی کسالت بار؛ تهی و بی لذت است؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۳٫ چقدر وقتی کسی هنگام آنلاین بودن مزاحم شما می شود، غُر می زنید؛ فریاد می زنید یا عصبانی می شوید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۴٫ چقدر بخاطر قطع نکردن اینترنت، دچار بی خوابی هستید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۵٫ چقدر فکر می کنید در حالت آفلاین، حواس پرتی دارید؛ ولی در حالت آنلاین بهتر هستید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۶٫ چقدر وقتی آنلاین هستید این جمله را بکار می برید: فقط چند دقیقه مونده، الان میام.

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۷٫ چقدر سعی کرده اید از میزان آنلاین بودن خود بکاهید و موفق نشده اید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۸٫ چقدر سعی دارید میزان آنلاین بودن تان را از دیگران مخفی کنید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۱۹٫ چقدر میزان آنلاین بودن را به بیرون رفتن با دیگران ترجیح می دهید؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

۲۰٫ چقدر وقتی آفلاین هستید، احساس افسردگی و عصبیت دارید که با آنلاین شدن از بین می رود؟

الف. به ندرت (۱ امتیاز)
ب. گاه گاهی (۲ امتیاز)
پ. غالباً (۳ امتیاز)
ت. خیلی زیاد (۴ امتیاز)
ث. همیشه (۵ امتیاز)

نتیجه تست :

- جمع نمرات بین ۲۰ تا ۴۹ = شما یک کاربر معمولی هستید.
- جمع نمرات بین ۵۰ تا ۷۹ = دارید دچار مشکل اعتیاد اینترنتی می شوید، مراقب باشید.
- جمع نمرات بین ۸۰ تا ۱۰۰ = شما به اکثر پرسش ها، نمرات ۴ یا ۵ داده اید. شما دچار اعتیاد اینترنتی هستید و باید مشکل تان را در اسرع وقت حل کنید. واقعاً فکر کنید که اگر در پرسش دوم، جواب شما با کسب ۴ ی ۵ امتیاز بوده است؛ چه بر سَر خودتان آورده اید؟!

انار و 50 خاصیتش...!

۵۰ خاصیت میوه معروف پاییزی

خداوند متعال در هر فصلی میوه‌های متناسب با آن فصل را آفرید تا آدمی بر اساس نیازهای جسمی خود از میوه‌ها استفاده کند. محققان طب قرآنی بر این عقیده‌اند که انار به عنوان یک میوه بهشتی از این جهت در فصل پاییز به بار می‌نشیند که فصل پاییز فصل خزان درختان و گرفتگی آسمان است و برای جلوگیری از افسردگی و نگرانی دانه‌های انار بسیار مفید بوده و موجب شادابی می‌شوند.

همچنین پزشکان و متخصصان تغذیه خواص انار را به ۵۰ مورد تقسیم کرده‌اند:

۱. پوست و ریشة انار ضدکرم

۲. انار معتدل، مقوی، ملین، ادار آور و ضد تشنگی

۳. اگر بعد از غذا انار شیرین خورده شود رنگ چهره زیبا و غذا آسان هضم می‌شود.

۴ کسانی که لاغر هستند خوردن انار برای آن‌ها مفید است البته نوع شیرین آن

۵ انار شیرین برای کسانی که یرقان دارند مفید است، یک ساعت قبل یا بعد از غذا میل شود.

۶ انار شیرین سرفه را تسکین می‌دهد و صدا را باز می‌کند (برای کسانی که آواز می‌خوانند)

۷. انار شیرین خارشهای بدن را تسکین می‌دهد.

۸. طبع انار ترش سرد است.

۹. مقوی معده و کبد است، البته انار شیرین

۱۰. کسانی که زخم معده دارند انار ترش ممنوع است. به طور کلی زیاده‌روی در مصرف انار ترش امکان به وجود آمدن زخم معده را دارد.

۱۱. جهت درمان زخمهای دهان روزی چندبار آب انار ترش را در دهان نگه داشته و مزمزه نمایید.

۱۲. جهت درمان زخم داخل بینی یا گوشت اضافی روی زخم‌ها آب انار ترش را بجوشانید تا غلیظ شود، سپس با عسل مخلوط نمایید و بر روی آن‌ها بمالید.

۱۳. رب انار مقوی بدن و چاق کننده است.

۱۴. رب انار یبوست می‌آورد.

۱۵. خوردن انار غم و اندوه را از بین می‌برد.

۱۶. کسانی که میل به خوردن خاک و چیزی دیگر دارند با خوردن رب انار از بین می‌رود.

۱۷. خانمهای حامله اگر در دوران حاملگی رب انار بخورند ویار آن‌ها از بین می‌رود.

۱۸. برای از بین بردن ترشحات سادة زنانگی از دمکردة گل انار روزی ۲ استکان استفاده شود. ۵ گرم گل خشک در ۲۰۰ سی‌سی آب جوش ۲۰ دقیقه دم کرده، بنوشید.

۱۹. برای کسانی که خروج مقعد دارند پوست انار خشک یا تازه را در آب بجوشانند صاف کرده و بعد از هر بار اجابت مزاج در داخل آب نیمگرم یا سرد آن بنشینند. برای کسانی که بواسیر دارند این عمل مفید است.

۲۰. کسانی که کرم دارند حدود سه یا چهار گرم پوست انار را با یک لیوان آب گرم میل نمایند. بهتر است یبوست نداشته باشند اگر چنانچه یبوست دارند یک روز قبل از خوردن پودر پوست انار مسهل یا سوپ‌های ملایم بخورند و ۲ ساعت بعد از خوردن پودر پوست انار مقداری سوپ میل شود.

۲۱. کسانی که کم خون هستند یا احساس خستگی زیاد می‌کنند از دم کرده یا جوشاندة برگ انار به عنوان چای استفاده (۱۰ گرم در ۲۵۰ سی‌سی آب) کنند.

۲۲ دم کردة برگ انار می‌گرن را برطرف می‌نماید. ۵ عصر و آخر شب یک لیوان میل شود. ۵ گرم گل انار در یک لیوان آب جوش دم کرده.

۲۳. برای درمان کرم کدو بین ۶۰ تا ۹۰ گرم پوست خشک کردة ریشه با ساقة انار را در ۲ لیوان آب به مدت ۲ شبانه روز خیس کرده سپس با حرارت ملایم آن را جوشانده تا آب به یک لیوان برسد، سپس صاف نموده در ۲ یا ۳ نوبت با کمی عسل مخلوط کرده میل شود. بعد از آن بیمار هنگام اجابت مزاج بر روی یک ظرف آب نیم گرم بنشیند تا کاملاً کرم کدو که همانا سر آن می‌باشد دفع گردد زیرا اگر سر آن باقی بماند مجدداً رشد می‌نماید. اما برای از بین بردن کرم کدو داروهای شیمیایی البته زیر نظر پزشک بهتر است.

۲۴. در موقع خوردن جوشانده پوست انار از خوردن روغن کرچک خودداری شود. زیرا ممکن است ایجاد مسمومیت نماید.

۲۵. جوشاندة پوست انار جهت ترشحات سفید خانم‌ها مفید است.

۲۶. از ترکیب گلهای له شدة انار با روغن کنجد برای سوختگی استفاده می‌شود.

۲۷. طبع انار سرد و‌ تر است.

۲۸. پوست آن سرد و خشک است.

۲۹. انار شیرین طبیعت سرد، معتدل و کمی‌تر دارد.

۳۰. انار تولید کنندة اخلاط صالح است. همانا دو گونه خلط وجود دارد یکی مفید و دیگر غیر مفید که انار تولید کننده نوع مفید آن است.

۳۱. برای رفع درد سینه یا سرفه خشک سر انار را سوراخ کرده سپس روغن بادام شیرین داخل آن ریخته و روی آتش بگذارند تا روغن جذب شود آن‌گاه بخورند بسیار خوب است.

۳۲. انار ترش نیروی جنسی را کاهش می‌دهد.

۳۳. عصارة گل انار و گلاب برای ورم چشم مفید است. بصورت ضماد با احتیاط مصرف شود.

۳۴. گل انار با آب بارهنگ برای زخمهای آلات تناسلی آقایان مفید است. گل انار + عرق بید + عرق بیدمشک + عرق کاسنی + بارهنگ سپس زخم را بشویید.

۳۵. به جای گل ما می‌توانیم از پی سفید داخل انار استفاده کنیم. (مورد شماره ۳۴)

۳۶. کسانی که می‌خواهند نوزادی زیبا داشته باشند در دوران حاملگی در فواصل غذا و ظهر و شب انار بخورند.

۳۷. خوردن انار مستی را رفع می‌کند.

۳۸. انار جهت صفرا و تب صفراوی مفید است. قبل از غذا میل شود.

۳۹. بهترین موقع خوردن انار صبح ناشتا با کمی گلپر است.

۴۰. جوشاندة گل انار درمان کنندة پیوره و خون ریزی لثه می‌باشد.

۴۱. پودر پوست انار برای التیام زخمهای کهنه مفید است.

۴۲. کسانی که مزاج گرم دارند انار ترش برای آن‌ها مفید است.

۴۳. اگر انار با دانه خورده شود از صدا کردن شکم جلوگیری می‌کند.

۴۴. امام صادق (ع) می‌فرمایند: بخورید انار را با پرده‌های وسط آن تا معده را صیقل دهد و هوش را زیاد کند.

۴۵. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: به کودکان خود انار دهید تا زود‌تر به سخن آیند.

۴۶ کسانی که بیماری قند دارند از انار استفاده کنند.

۴۷. اگر آب انار را با شکر و نشاسته و صمغ عربی و روغن بادام بجوشانیم و نیم گرم میل شود باز کنندة ادرار و تقویت کنندة دستگاه ادرار و مثانه است.

۴۸. انار دفع کنندة مضرات دخانیات می‌باشد.

۴۹. اگر انار را با پوست و دانه به طور سالم بپزند و سپس کوبیدة آن را در محل خارش بگذارند خارش را برطرف می‌کند.

۵۰. اشخاصی که دارای طبع سرد و‌تر هستند بعد از خوردن انار کمی زنجبیل با نبات بخورند.

۱۲ نکته برای فکر کردن مانند افراد موفق

۱۲ نکته برای فکر کردن مانند افراد موفق

نارنجی: استیو جابز، لری پیچ، بیل گیتس و… همه اینها افراد موفق و هوشمند در دنیای فناوری به حساب می آیند. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این افراد چگونه فکر کرده اند و چطور توانسته اند به موفقیت شان برسند؟

شاید شما هم جزو کسانی باشید که علاقمند هستند پا به درون این دنیای بزرگ برای رقابت و پیشرفت بگذارید. اگر چنین است بد نیست با ۱۲ فرمول مهم برای پیشرفت در این مسیر آشنا شوید.

برای فکر کردن وقت بگذارید:
اگر می خواهید بهتر فکر کنید باید روی آن کار کنید و وقت بگذارید. باید در هفته یک زمان مشخص برای فکر کردن داشته باشید. اکثر افراد موفق و مدیران خوب بخشی از زمان شان را به فکر کردن اختصاص می دهند. برای مثال آقای دن کتی هر دو هفته یک بار، یک زمان نیم روز را به فکر کردن اختصاص میدهد و هر ماه یک روز کامل را به این کار اختصاص می دهد. همچنین او هر سال هم دو یا سه روز را به صورت کامل به فکر کردن اختصاص می دهد.

انرژی تان را در جای درست مصرف کنید:
از قانون ۸۰/۲۰ استفاده کنید. باید هشتاد درصد از انرژی تان را روی ۲۰ درصد کارهای مهم تر صرف کنید. فراموش نکنید که شما نمی توانید به همه چیز و همه کار برسید و مهم این است که درست انتخاب کنید.

مهم ترین کارها و اهداف را در زندگی تان مشخص کنید و هشتاد درصد از وقت و انرژی تان را به آن اختصاص دهید.

افراد باهوش خودشان را در مقابل تفکرات متفاوت قرار می دهند:
این مهم است که خودتان را در مقابل تفکرات و عقاید مخالف خودتان قرار بدهید. سعی کنید با کسانی ارتباط داشته باشید که تفکرات و ایده های شما را به چالش می کشند و با آنها مخالفت می کنند. این موضوع سبب می شود که اشکلات کار خودتان را بهتر پیدا کنید و تفکر منطقی تری داشته باشید.

ایده داشتن و عمل کردن: تفاوت از زمین تا آسمان
داشتن فکر خوب و ایده های زیاد شاید سخت نباشد. اما تمام آنها زمانی ارزش دارند که به آنها عمل کنید. رویا پردازی به تنهایی ارزش زیادی ندارد و کار شما وقتی ارزشمند است که به آنها عمل کنید. در طرف دیگر باید بدانید که هر ایده ای طول عمر خودش را دارد. اگر دیر برای اجرایش بجنبید ممکن است تاریخ مصرف اش گذشته باشد.

ایده های خام نیاز به پخته شدن دارند:
هیچ وقت دنبال ایده ای که ناگهانی به ذهن تان رسیده، نروید. کمی زمان بگذارید و روی آن فکر کنید. بسیاری از ایده های ناگهانی که در ابتدا طلایی به نظر میرسند، با ساعاتی تفکر به نظر خنده دار و غیر منطقی می آیند. هر ایده ای را باید تحت بررسی قرار بدهید و نکات مثبت و منفی اش را بررسی کنید. اگر در نهایت نتیجه مثبت بود آن وقت می توانید دنبالش بروید.

افراد باهوش با افراد باهوش می چرخند!
اگر می خواهید خوب فکر کنید سعی کنید در ارتباطات اجتماعی تان با افرادی زندگی کنید و سروکار داشته باشید که آنها هم خوب فکر می کنند و انسان های باهوش به شمار می آیند. کمک آنها سبب می شود که شما هم ایده ها و تفکرات بهتری را پرورش بدهید.

این جمله معروف را شنیده اید که «هر انسانی را می توان از روی دوستش شناخت؟» واقعیت این است که اطرافیان روی فکر کردن شما تاثیر می گذارند بنابراین آنها را با دقت انتخاب کنید.

عقاید عمومی را قبول نداشته باشید:
اگر عموم مردم چیزی را قبول داشته باشند دلیل نمی شود که شما هم آن را قبول کنید. در بسیاری از موارد اکثرا مردم موردی را بدون فکر کردن قبول می کنند چون افراد زیادی آن عقیده را قبول دارند. (که آن هم نتیجه فکر نکردن است) بسیاری از ایده های نو و محصولات با قبول نکردن تفکرات عامه به موفقیت رسیده اند. بنابراین در مورد هر ایده و عقیده ای خودتان فکر کنید و به تفکرات عامه توجه نداشته باشید.

برای اینکه متفاوت فکر کنید کارهای متفاوت انجام بدهید:
روش های متفاوتی برای انجام کارهایتان امتحان کنید. با افراد جدیدی آشنا شوید و کتاب های مختلفی بخوانید. حتی کتاب هایی که ممکن است به نظرتان خسته کننده بیایند. نکته در اینجا است که خودتان را در برابر جریان ایده ها و تفکرات مختلف قرار بدهید تا یک بعدی فکر نکنید.

ایده های شما همیشه درست نیست:
نباید این تفکر را داشته باشید که همیشه درست فکر می کنید و کار درست را انجام می دهید. برای نظرات دیگران هم ارزش قایل شوید و سعی کنید از اشتباه هایتان درس بگیرید. همه ما در زندگی مرتکب اشتباه های زیادی می شویم.

برای روزتان برنامه ریزی کنید:
افراد زیادی برای هر روزشان برنامه ریزی می کنند. اما افراد باهوش برای روز، هفته، ماه و آینده طولانی مدت شان برنامه مشخص دارند. کسی که دارای هدف و برنامه است هیچ کاری را بدون دلیل انجام نمی دهد. آنها حتی در مهمانی و تفریح هم به دنبال یادگیری و نزدیک شدن به هدف هایشان هستند.

«انجام میدهم» و «می توانم» افعال شما هستند
افراد خلاق خودشان را صرف ایده ها می کنند آنها از سختی کشیدن لذت می برند. از شکست ترسی ندارند و سعی می کنند با دیگر افراد خلاق ارتباط داشته باشند. می توان روی حرف آنها حساب کرد و منفی فکر نمی کنند. از نظر آنها مشکلات به راحتی قابل حل شدن است. هنری فورد جمله مشهوری دارد که می گوید: «انجام دادن هیچ کاری واقعا سخت نیست. اگر آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنی»

افراد خوشبین واقع گرا نیستند:
اگر ذاتا انسان خوشبینی باشید باید مراقب خودتان باشید. اگر فکر کنید که همه چیز به خوبی و درستی پیش میرود کاملا در اشتباه اید و وقتی متوجه می شوید که اتفاق های جبران ناپذیری افتاده است.

داشتن یک دیدگاه واقع گرا سبب می شود که هر چه سریع تر مشکلات را پیدا کنید و برای رفع آنها بکوشید. برا اینکه انسان واقع گرایی باشید باید ۱-واقعیت ها را قبول کنید ۲-به سختی تلاش کنید ۳-به مزایا و معایب هر چیزی فکر کنید ۴-به بدترین حالت ممکن در هر کاری فکر کنید و برایش برنامه ریزی کنید و نهایت ۵-بر اساس منابع موجود و واقعیت ها فکر کنید و برنامه ریزی کنید.

اشتهای شما چه رنگی است؟

دانشمندان عقیده دارند رنگ نارنجی، اکسیژن رسانی به مغز را افزایش می‌دهد، نیروبخش است و فعالیت ذهن را تحریک می‌کند.
رنگ‌ها نقش مهمی در دنیای ما بازی می‌کنند. رنگ‌ها می‌توانند افکار ما را تحت سلطه خویش درآورند، اعمال ما را تغییر دهند و واکنش هایی را سبب شوند. رنگ‌ها می‌توانند چشم‌های شما را آزار داده یا آرام کنند، فشار خون را بالا ببرند و بر درجه سیری یا گرسنگی ما تأثیر بگذارند. در واقع آنچه که ما از آن خواهیم نوشت، تأثیر رنگ‌ها بر اشتهای ماست.

بازی با رنگها

رنگ‌ها نقش مهمی در دنیای ما بازی می‌کنند. رنگ‌ها می‌توانند افکار ما را تحت سلطه خویش درآورند، اعمال ما را تغییر دهند و واکنش هایی را سبب شوند. رنگ‌ها می‌توانند چشم‌های شما را آزار داده یا آرام کنند، فشار خون را بالا ببرند و بر درجه سیری یا گرسنگی ما تأثیر بگذارند. در واقع آنچه که ما از آن خواهیم نوشت، تأثیر رنگ‌ها بر اشتهای ماست. برخی رنگ‌ها اشتها را سرکوب می‌کنند (که این مورد برای کسانی که قصد کم کردن کالری را دارند سودمند است) در حالی که سایرین سرعت تنفس و ضربان قلب را بالا می‌برند.


جذابیت رنگ

اما چرا؟ اصولا دو نکته در غذا هست که اشتهای ما را تحریک می‌کند؛ رنگ و بو. رستوران‌دارها و مدرسان آشپزی سال‌هاست که می‌دانند جذابیت غذاهای گوناگون با رنگ آنها ارتباط تنگاتنگی دارد. وقتی که در مجله‌‌ای مثل پردیس صفحات آشپزی را مرور می‌کنید، احساس گرسنگی به شما دست می‌دهد و این دلیلی ندارد جز اینکه شکل غذا موجب خروج نورون‌ها از هیپوتالاموس می‌شود و حس گرسنگی در ما بیدار می‌شود.


رنگ های خوراکی و غیرخوراکی

بسیاری از رنگ‌های سرد به طور طبیعی در طبیعت وجود ندارند و متخصصان به تازگی موفق به ساخت آن شده‌اند. با این حال شما کمتر خوراکی‌ای پیدا می‌کنید که رنگ‌هایی مثل آبی را در خود داشته باشد. این رنگ با توجه به تربیت ذهنی ما به هیچ وجه اشتها برانگیز نیست و این موضوعی است که فراریان از چاقی باید به آن توجه کنند و رژیم خود را به نوعی رنگ سرد بزنند.

نارنجی: از آبگوشت تا آب پرتقال

دانشمندان عقیده دارند رنگ نارنجی، اکسیژن رسانی به مغز را افزایش می‌دهد، نیروبخش است و فعالیت ذهن را تحریک می‌کند. نارنجی جزء رنگ‌های گرم و مطلوبی است که به شما احساس راحتی می‌بخشد. مثلا برای وعده صبحانه استفاده از آب هویج یا آب پرتقال کاملا در خدمت کسانی است که دوست دارند صبحانه مفصل بخورند. زردچوبه به عنوان یکی از اصلی‌ترین ادویه‌ها، رنگ نارنجی را به غذا می‌دهد و همین مسأله غذا را خوشمزه‌تر نشان می‌دهد. تجربه خوردن آبگوشت، نشان‌دهنده این است که قوم ایرانی با این رنگ الفت دیرینه دارد.

سبز: شکموهای سالم

سبز رنگ طبیعت، سلامتی و فراوانی است و طرفداران بسیاری دارد. به دلیل ارتباط رنگ سبز با طبیعت اغلب از آن به عنوان رنگی آرامش بخش یاد می‌شود و خوراکی‌های سبز رنگ در باور عمومی سالم و مناسب برای خوردن هستند. اگر شما به رنگ سبز علاقه دارید، می‌توانید از ترکیبات انواع سبزی‌های خشک و تازه و انواع صیفی‌جات در سفره خود استفاده کنید و تا می‌توانید بدون نگرانی آنها را میل کنید. البته برای برخی از ایرانی‌ها خوراکی‌های سبزرنگ اشتهابرانگیز هستند و تازه بعد از قلع و قمع کردن غذای سبز نوبت به غذای اصلی می‌رسد.

زرد: شادی شیرین

مهمترین ادویه‌ای که رنگ زرد را به غذا تحمیل می‌کند، زعفران است که طیفی تند از این رنگ شاد محسوب می‌شود. به غیر از این روغن‌های معطر سنتی و کره هم این رنگ را در خود دارند. رنگ زرد محرک اشتهاست چون موجب برانگیختن احساس شادی می‌شود. جوجه‌کباب یکی از خوشمزه‌ترین خوراکی‌هایی است که به این طیف نزدیک است. این روزها استفاده از فلفل زرد نیز به شدت مورد توجه آشپزها قرار گرفته است چون ترکیب اشتهابرانگیزی به غذا می‌دهد.

خاکستری: حالم بد شد!

رنگ خاکستری اشتها را کم می‌کند و حتی موجب دلزدگی شما از غذا خوردن می‌شود. به گفته پزشکان متخصص نکته مثبت این رنگ آن است که موجب کاهش اضطراب - در کنار آن اشتها - می‌شود. اگر می‌خواهید خیلی به خودتان سخت بگیرید در محیط خاکستری غذا بخورید.
البته این کاری است که باعث می شود خیلی از غذاخوردنتان لذت نبرید. به هر حال خود دانید.

قرمز: رنگ گرسنگی

رنگ قرمز از لحاظ احساسی فوق العاده قدرتمند بوده و سرشار از انرژی است. این رنگ، سرعت تنفس و فشار خون را بالا می‌برد و همچنین اشتها را تحریک می‌کند. به دلیل همین تاثیر اغلب در رستوران‌ها از رنگ قرمز استفاده می‌شود. اصولا قرمز رنگی تند و اشتهابرانگیز است که طیف مختلفی از غذاها با آن ارتباط تنگاتنگی دارند. مهمترین رنگ‌های خوراکی هم از رنگ قرمز نشأت می‌گیرند. همچنین بسیاری از چاشنی‌ها سرخ‌رنگ‌اند. به نظر می‌رسد مغز ما دربرابر این رنگ کاملا تربیت شده است.

فیروزه‌ای: یار و یاور لاغرها

رنگ فیروزه‌ای اشتها را تحریک می‌کند. این روزها پاستاهای جدیدی به این رنگ تولید شده است اما بیش از آنکه این رنگ تعریف خوراکی داشته باشد، در دکور آشپزخانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر تصویری شامل دو رنگ فیروزه‌ای و نارنجی بر دیوار آشپزخانه آویزان کرده و هنگام صرف غذا به آن نگاه کنید، خیلی زود از شر هیکل لاغر و استخوانی خود خلاص خواهید شد.

آبی: لاغری همین جاست

سرمای رنگ آبی، در تضاد با اشتهاست. این رنگ موجب کند شدن متابولیسم شده و اثر آرامش بخش دارد. رنگ آبی قویا با احساس خونسردی و آرامش همراه است. به دلیل اینکه این رنگ به ندرت به صورت طبیعی یافت می‌شود، اغلب از آن به عنوان کاهش‌دهنده اشتها استفاده می‌کنند. بنابراین هنگام غذا خوردن یا آشپزی نباید از این رنگ استفاده کنید. بنا بر توصیه کارشناسان اگر قصد رژیم گرفتن دارید، بهتر است یک لامپ آبی روی سر یخچال قرار دهید تا میل به خوردن را در خود سرکوب کنید. همچنین می‌توانید از بشقاب یا رومیزی آبی استفاده کنید یا در یک فضای آبی رنگ غذا بخورید... البته اگر اضافه وزن دارید.

تابناک

خواص میوه ها با توجه به رنگ شان

اولین چیزی که در هنگام انتخاب یک میوه برای خوردن شما را جذب کرده رنگ و جلوه خاص آن میوه است،آیا می دانید میوه های مختلف با رنگ های متفاوت چه خواصی دارند؟

در اولین قدم این رنگ اشیا است که شما را به طرف آن شیء جذب و یا از آن دور می‌کند.در واقع احساس آرامش،لذت ناراحتی،تنش،صلح و دوستی و … همه و همه در پرتو رنگ‌هاست.رنگ‌ها تمامی محیط ما و حتی خود ما را نیز تسخیر کرده‌اند و در تمام جسم جان و روح ما تاثیر گذارند. مثلا در مورد رنگ سیب سرخ و زیبا علاوه بر لذتی که از رنگ آن در هنگام خوردن می‌بریم و در ما احساس شادابی و نشاط ایجاد می‌کند،در خواصش نیز تاثیر فراوانی دارد.تمامی سبزیجات و میوه‌هایی که روزانه مصرف می‌کنید با توجه به نوع رنگشان منافع خاصی برای شما دارند.شاید تعجب کنید،اما فراموش نکنید که رنگ‌ها بر همه وجود ما و در تمامی جوانب نفوذ دارند و این هم یک روش نفوذی آنهاست.
رنگ سبز
رنگی‌ است آرامش بخش و با دیدن این رنگ شما احساس آرامش می‌کنید و از وجودش لذت می‌برید و جالب اینجاست که همین رنگ زیبا و آرامش بخش علاوه بر این که شما را در ظاهر جذب می‌کند و شما از آن لذت می‌برید خواص درمانی بسیاری نیز دارد و برای جسمتان مفید است.در واقع هر چیز سبزی که شما می‌بینید این خاصیت را داراست و این در مورد میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ نیز صادق است.این رنگ برای افراد عصبی و نا ‌آرام بسیار مفید است.رنگ سبز خاصیت ضد عفونی‌کننده‌ دارد و مناسب برای بیماری‌های قلبی عروقی و بیماری‌های روده‌‌ای (یبوست)‌،معده (سوء‌هاضمه،زخم معده و…)،کلیه (سنگ کلیه و ناراحتی‌های مجاری ادراری)‌، ریه (مشکلات تنفسی،آسم و …) و رحم می‌باشد.

این رنگ برای درمان زخم‌های عمیق سوختگی‌های شدید نیز موثر است.این خواص در میوه‌ها و سبزیجاتی که سبز رنگ هستند به وفور یافت می‌شود.تحقیقات نشان داده میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ خاصیت ضدعفونی‌کنندگی دارند و در هضم غذا و جذب آن موثرند.

میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ برای افرادی که از بیماری‌های عصبی رنج می‌برند توصیه شده است. سبزیجات سبز رنگ همچنین در درمان زخم‌های عمیق و سوختگی ‌ها و بیماری‌ های ریوی و کلیوی بسیار موثر است و در بهبود بیماری‌های قلبی مصرف فراوان دارد.مثلا جعفری دارای خواص ضد عفونی‌کننده خون و دستگاه گوارش می‌باشد.جعفری موجب تحریک عضلات روده و رحم می‌شود و مناسب برای معده و هضم غذاست.برگ این گیاه مناسب برای زخم‌های عمیق است و جوشانده آن مناسب برای بیماری‌های کلیوی و مجاری ادرار است.
انگور سبز
این میوه مناسب برای بیماری‌های اعصاب است.مواد غذایی موجود در انگور به هضم غذا و جذب آن در معده کمک فراوانی می‌کند و در درمان بیماری‌های سوءهاضمه،سل ریوی،مشکلات کلیوی (سنگ کلیه)‌ و یبوست کمک فراوانی می‌کند.همچنین باعث دفع سموم و مواد زائد از بدن می‌شود.آب انگور مغذی عضله قلب است.انگور اختلالات قلبی حاصله از ازدیاد فشارخون را از بین می‌برد و دارای اثر تقویت‌کننده قلب است.
انگور موجب ازدیاد ترشح صفرا می‌شود و عمل هضم را تحریک و تسریع می‌بخشد و تخمیرهای روده‌ای را کاهش می‌دهد.
کاهو
کاهو در درمان تپش قلب و سرفه و مشکلات ریوی موثر است.همچنین آرام‌ کننده اعصاب است.کاهو برای دفع مواد زاید در روده‌ها و جلوگیری از یبوست مناسب است.از جوشانده کاهو می‌توان برای درمان سوختگی‌ها و زخم‌ها استفاده کرد.
لوبیا سبز
از لوبیا سبز برای درمان کسالت‌های شدید کلیوی استفاده می‌شود.این سبزی همچنین در درمان بیماری‌های قلبی نیز موثر است.وجود فسفر در لوبیا برای اعصاب مفید است.خرده شده و یا پوره شده دانه لوبیا به عنوان ضماد برای مواضع سوختگی و سایر التهابات پوستی و زخم‌ها موثر است.
ترخون
ترخون به دلیل داشتن اسانس‌های معطر در خود مجاری دستگاه گوارشی را ضدعفونی می‌کند و محرک مناسبی برای معده به شمار می‌رود.این سبزی برای بیماری‌های رحم و تسهیل جریان خون قاعدگی بسیار موثر است.
رنگ قرمز
رنگی‌است محرک و اشتهاآور.رنگی پر انرژی که همین خصوصیات در مواد غذایی قرمز رنگ هم دیده می‌شود.معمولا ما برای خوردن خوراکی‌هایی با رنگ قرمز بسیار راغب هستیم.
این رنگ و در واقع میوه‌ها و سبزیجات‌ قرمز رنگ علاوه بر این که افزایش‌ دهنده اشتها هستند،برای افراد کم خون و افرادی که کمبود آهن دارند بسیار مناسب است.همچنین در درمان عفونت‌‌ها و سوختگی‌های شدید بسیار موثر است و معمولا این ‌گونه میوه‌ها و سبزیجات در درمان بیماری‌‌های ریوی،مشکلات روده (یبوست)‌ و رحم به کار برده می‌شود.مواد غذایی قرمز رنگ بسیار پر انرژی بوده و در تقویت قلب و افزایش فشار خون و غلظت خون بسیار مفید و تقویت‌کننده روده و کبد است.
گیلاس
تقویت‌کننده و انرژی‌ زا.تنظیم ‌کننده کبد و مناسب برای رفع یبوست و اشتها ‌آور،دفع‌کننده مواد زائد و سموم از بدن.
توتفرنگی‌
در درمان سل ریوی بسیار سودمند است و همچنین در درمان عفونت‌های روده.
انار
جلوگیری از تنگی نفس.مناسب برای روده و تصفیه‌کننده خون.
انگور فرنگی‌
موثر در درمان تب‌های عفونی،محرک اشتها و رفع یبوست.
شاتوت
تصفیه‌کننده خون،مناسب برای بیماری‌های کم‌خونی و مشکلات ریوی.
فلفل‌قرمز
تحریک قوای هاضمه،مناسب برای خونریزی‌های رحم،رفع فلج،رفع یبوست و بیماری‌‌های روده.
رنگ نارنجی‌
رنگی جذاب و سر زنده و شاداب،که در نهایت جذابیت و جلب توجه احساس ‌زدگی ایجاد نمی‌کند. سبزیجات و میوه‌های نارنجی رنگ و کلا هر شی نارنجی رنگ در افزایش شیر مادران بسیار موثر است.مواد غذایی نارنجی رنگ بسیار انرژی‌ زا است و محرک مناسبی برای اعصاب و سودمند برای مشکلات تنفسی و ضد سرفه،ضد آسم و سل ریوی هستند و در درمان سنگ کلیه و کیسه صفرا و بیماری‌های معده و روده موثر هستند.
هویج
افزایش شیر مادر،مناسب برای درمان اختلالات شدید روده‌ای،بهبود دهنده زخم‌های دستگاه گوارش،رفع‌کننده یبوست،ضد عفونی‌کننده روده،تقویت‌کننده اعصاب و انرژی‌زا و موثر در بهبود عفونت‌های ریوی.
پرتقال و نارنگی‌
تقویت‌کننده دستگاه عصبی،عضلات و غدد،مناسب برای رفع اختلالات دستگاه گوارش،کبد و روده‌ها.
زالزالک
مناسب برای درمان بیماری‌های روده و رفع کم‌خونی.
رنگزرد
رنگی شادی‌آفرین،درخشان،زنده و محرک.سبزیجات و میوه‌های زردرنگ معمولا اشتها آور و در عین حال مناسب برای هضم غذا می‌باشند.میوه‌جات و سبزی‌های زرد‌رنگ تصفیه‌کننده کبد و روده‌ها و کلیه‌هاست.این مواد غذایی در درمان بیماری‌های معده (ورم معده)‌ کیسه صفرا یبوست و فشار خون و همین طور مشکلات ریوی مناسب هستند و در تقویت غدد لنفاوی قلب موثرند و بسیار انرژی‌زا می‌باشند و محرک اعصاب.
زردآلو
سرشار از انرژی،موثر در درمان یبوست،کاهش‌دهنده افسردگی و تقویت‌کننده اعصاب.
آناناس‌
تقویت‌کننده روده،نیرو بخش،مناسب برای هضم غذا و موثر در بیماری‌های ریه.
به
تقویت‌کننده اعصاب و قلب،موثر در درمان بیماری‌های ریوی و سل.همچنین در درمان ورم معده و روده از این میوه استفاده می‌شود.
گلابی‌
از بین برنده ضعف و بی‌حالی،تقویت‌کننده اعصاب،رفع تنبلی روده‌ها،رفع یبوست و بیماری‌های روده‌ای و معده،موثر در درمان سل ریوی،از بین برنده سنگ کلیه.
آلو
انرژی‌زا و از بین برنده کم‌خونی و ضعف و سستی،برطرف‌کننده یبوست،محرک اعصاب،مناسب برای کلیه‌ها.
سیب زرد
انرژی‌ساز،ضد عفونی ‌کننده قوی روده و مناسب برای تقویت روده‌ها و معده،محرک کلیه‌ها و مناسب برای سنگ کلیه و مجاری ادرار،تقویت‌کننده اعصاب،رفع‌کننده یبوست و اسهال، مناسب برای اختلالات تنفسی.

راست‌ مغزید یا چپ‌ مغز؟!

آیا سر کلاس مدام به ساعت‌تان نگاه می‌کنید یا وقتی زنگ می‌خورد تعجب می‌کنید که چه زود گذشت؟آیا به شما ایراد می‌گیرند که زیادی همه‌چیز را تحلیل می‌کنید یا می‌گویند خیال‌باف هستید؟این ویژگی‌های شخصیتی به نوع مغز بستگی دارند.

دانشمندان نظریه‌هایی راجع به دو نیمکره مغز دارند که نشان می‌دهد عملکرد و روش فرمان دادن به بدن در هر یک متفاوت است. فکر می‌کنید شما راست‌مغز باشید یا چپ‌مغز؟


ممکن است بعضی دانش‌آموزان یا دانشجویان با یک نوع خاص از امتحان یا تکلیف مشکل داشته باشند و مشکل‌شان هم هیچ ربطی به درس خواندن یا نخواندن نداشته باشد. بلکه موضوع فقط به نوع خاص مغز آنها برمی‌گردد. اگر بدانید راست ‌مغز هستید یا چپ مغز می‌توانید روش‌های مطالعه مناسب خود را برگزینید و برنامه‌ریزی درسی خود را براساس شخصیت و نوع مغزتان تنظیم کنید تا نتیجه بهتری عایدتان شود.

معمولاً رفتار چپ‌مغزها سازمان‌یافته‌تر است، گاهی به ساعت نگاه می‌کنند، اطلاعات را پردازش می‌کنند و این کار را به ترتیب انجام می‌دهند. این دسته از افراد معمولاً هوشیارند و قوانین و برنامه‌ها را دنبال می‌کنند. دانش‌آموزان چپ مغز در ریاضی و علوم قوی هستند و می‌توانند سریع به پرسش‌ها پاسخ بدهند. چپ مغزها رقیب‌های ریسک‌پذیری هستند.

راست‌مغزها خیال‌پرداز هستند. ممکن است خیلی باهوش و متفکر باشند که البته محتمل است که در دنیای کوچک خیال خود گم بشوند.این دسته در علوم اجتماعی و هنر خیلی خوب نتیجه می‌گیرند. بسیار شهودی هستند و مهارت بسیاری دارند که در دام دروغ یا نیرنگ نیفتند.

اما اگر کسی درست در میان این دو تیپ شخصیتی باشد چه؟ افراد با هم متفاوت‌اند و همه ویژگی‌هایی از هر دو نوع مغز را در خود دارند.

بعضی‌ها واقعاً ویژگی‌های برابر و یکسانی دارند. جهت‌گیری مغز این دانش‌آموزان و دانشجویان میانه بوده و ممکن است در کارورزی عملکرد بسیار خوبی داشته باشند، چون این افراد خصلت‌های قوی هر دو نیمکره را در خود دارند؛ بنابراین منطق را از نیمکره چپ و شهود را از نیمکره راست در اختیار دارند که فرمول بسیار مناسبی برای موفقیت در تجارت است.


توصیه هایی برای راست مغزها

*تنهایی تحقیق بنویسید.*مراقب خیال‌پردازی‌های خود باشید و آنها را مهار کنید.*بگذارید قوه تخیل‌تان شما را در هنر پیش براند.* بگذارید شهودتان در موقعیت‌های اجتماعی برایتان کار کند.*بگذارید تفکر عمیق‌تان در آزمون‌های تشریحی برایتان کار کند، اما در آن غرق نشوید.*در تحقیق‌ها خلاق باشید. می‌توانید از زبان شورانگیزتان خوب استفاده کنید.*هنگام درس خواندن از تصویر و نمودار کمک بگیرید.*دستورالعمل‌ها را بنویسید.*سعی کنید برنامه‌ریزی‌شده‌تر عمل کنید.*بیش از حد به دیگران مشکوک نباشید.* برای سازماندهی افکارتان نکات عمده را مشخص کنید.*در تکالیف ادبیات، ادبیات داستانی را انتخاب کنید.* شما خوب داستان می‌گویید؛ بعضی از آنها را بنویسید.

ویژگی‌های دانش‌آموزان راست‌مغز

آیا وقتی معلم یا استاد زیاد حرف می‌زند، خسته می‌شوید؟ آیا احساس می‌کنید می‌توانید مردم را به راحتی و فقط با نگاه کردن ارزیابی کنید. اگر این طور باشد امکان دارد که راست مغز باشید.

*جزوه برمی‌دارید، اما آنها را گم می‌کنید. دنبال کردن تحقیق برایتان کار سختی است.*سخت می‌توانید حواس‌تان را جمع کنید.*با مردم راحت هستید.*مثل بعضی مردم راحت دستاویز مسخره‌بازی دیگران نمی‌شوید.*به نظر خیالباف می‌آیید اما در واقع به فکر عمیق فرو می‌روید.*مردم می‌گویند ماورایی هستید و علم غیب دارید.*به نوشتن رمان، نقاشی یا نواختن موسیقی علاقه دارید.*ممکن است ورزشکار باشید.* از داستان‌های پررمز و راز خوش‌تان می‌آید.*زمانی را به تامل و تعمق اختصاص می‌دهید و فکر می‌کنید هر اتفاقی دوجنبه دارد.* ممکن است گذر زمان را فراموش کنید.*خودجوش و خودانگیخته هستید.*بذله‌گو و بامزه هستید.* نمی‌توانید دستورالعمل‌ها را کلمه به کلمه دنبال کنید.*پیش‌بینی‌ناپذیر هستید.*راحت گم یا سرگردان می‌شوید.

وظایف سمت راست مغز:

*به کارگیری احساسات*پردازش تصاویر سه‌بُعدی*تخیل و نوآوری*نمادها و سمبل‌ها* بیشتر سیر کردن در حال و آینده*فلسفه و دین*باورها و اعتقادات*پیشگویی و الهام*ادراک فضایی*تمایل به دانستن اهداف*خیال‌پردازی*حاضر‌جوابی*بی‌پروایی*خطرجویی یا ریسک‌پذیری

راست مغز​ها در کلاس درس

*در کلاس تاریخ می‌توانید تاریخ‌ها و روند امور را به یاد بیاورید.*در کلاس ریاضی از حل کردن مساله‌های طولانی لذت می‌برید.*از نظم علوم خوش‌تان می‌آید.*در ادبیات درک مناسبی از دستور زبان و ساختار جمله دارید.

توصیه‌هایی به دانش‌آموزان چپ‌مغز

*در اتاق آرام درس بخوانید.*برای درس دادن به دیگران پیشقدم نشوید،زیرا از توضیح دادن برای کسی که نمی‌فهمد، از کوره در می‌روید*عضو یک گروه مباحثه یا رقابت درسی شوید.* در نمایشگاه‌های علمی شرکت کنید. شما می‌توانید برنده مسابقه باشید.*از مهارت خود در ریاضی و علوم بهره بگیرید.*ادبیات غیرداستانی را انتخاب کنید.*می‌توانید جزوه‌هایتان را خوب سروسامان بدهید؛ این کار را بکنید.*اتاق‌تان را منظم نگه دارید.* تحقیق‌های تحلیلی را انتخاب کنید.*هر وقت امکان دارد تنهایی کار کنید، چون کسانی که مسخره‌بازی در می‌آورند، شما را خیلی خسته می‌کنند.*بیشتر خطر کنید. از خلاق بودن نترسید.


ویژگی‌های دانش‌آموزان چپ‌مغز

آیا خیلی سازمان‌یافته عمل می‌کنید؟ آیا عقیده دارید برای انجام هر کاری یک راه درست و یک راه غلط وجود دارد. اگر این طور است احتمالاً چپ‌مغز هستید.

*احتمالاً از روی فهرست، کارهایتان را انجام می‌دهید.*دوست دارید سر کلاس انتقاد کنید.*در ریاضیات و علوم قوی هستید.*منطقی و اهل استدلال هستید.*تحقیق شما دقیق و کاملاً مستند است.*برای خود هدف معین می‌کنید.*می‌توانید اطلاعات را خوب تعبیر و تفسیر کنید.*اتاق‌تان منظم است.*می‌توانید به سوالات بدون فکر جواب دهید.*دستورالعمل‌ها را اجرا می‌کنید و کلاً دستورالعمل‌ها را می‌خوانید.*احساساتی نیستید.*بدون این‌که کاسه صبرتان لبریز شود، می‌توانید به سخنرانی‌های طولانی گوش بدهید.*اجازه نمی دهید احساسات به درون‌تان رخنه کنند.*از فیلم‌های اکشن خوش‌تان می‌آید.*نشسته مطالعه می‌کنید.*کلمات‌تان دقیق هستند.

وظایف سمت چپ مغز:

*منطق و استدلال*علوم و ریاضیات* جزئیات آرایش‌یافته*پردازش واقعیات*کلمات و زبان*بیشتر سیر کردن در حال و گذشته*توانایی درک و فراگیری*زیرکی*قدردانی*قالب‌بندی منظم ادراک و احساسات*واقع‌بینی*استراتژی منظم*عمل‌گری*اعتماد و اطمینان

چپ مغز​ها در کلاس درس

*در کلاس تاریخ بیشتر از جنبه‌های اجتماعی لذت می‌برید. دوست دارید اتفاقاتی را که در تاریخ افتاده کشف کنید.

*اگر روش خودتان را به کار بگیرید، ممکن است عملکرد رضایت‌بخشی در کلاس ریاضی داشته باشید، اما از حل مساله‌های طولانی خسته می‌شوید.

*در کلاس ادبیات موفق هستید به خصوص هنگام روخوانی و انشا.

*علوم؟ خسته‌کننده است.


10 روش برای افزایش رضایت از زندگی


10 روش برای افزایش رضایت از زندگی

در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟

پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابت‌شده برای افزایش رضایت عبارتند از:

1. لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند.

2. از مقایسه بپرهیزید
چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.

3. بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.

4. اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.

5. در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.

6. دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً‌ خانواده دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.

7. لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.

8. طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.

9. از خانه بیرون بروید و ورزش کنید
تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.

10. بخشش را فراموش نکنید
نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند.

سه داستان استیو جابز در سخنرانی دانشگاه استنفورد !

رسانه‌های دنیا (بامداد پنج‌شنبه به وقت ما ) اعلام کردند که استیو جابز درگذشته است.

کمی نگذشت که شاهد گسترش این خبر در فضای اینترنت بودیم و شاهد واکنش کاربران به مرگ استیو جایز تا حدی که کاربران ایرانی عکس های فیس بوک خود را به عکس استیو جابز تغییر دادند حال بهتر است استیو جابز را کمی بهتر بشناسیم ....

در اعلامیه مختصری که از سوی اپل منتشر شده است، آمده است:

اپل یک نابغه خلاق و رؤیایی را از دست داده است و دنیا دچار فقدان یک انسان شگفت‌انگیز شده است.

آنهایی از ما که بخت کافی برای شناخت و کار با استیو جابز را داشتند، یک دوست عزیز و مربی مشتاق را از دست داده‌اند.

استیو از خود شرکتی به جای گذارد که فقط خود او می‌توانست، ایجادش کند و روح او برای همیشه در مؤسسه اپل خواهد بود.

در هنگام مرگ دوستان و خانواده جابز در کنارش بودند و او با آرامش درگذشت.

سه داستان استیو جابز در سخنرانی دانشگاه استنفورد !

استیو جابز در سال ۲۰۰۵ در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد شرکت کرد و یک سخنرانی مشهور در آنجا انجام داد. شاید بسیاری از شما قبلا این سخنرانی را دیده باشید اما در چنین روزی خواندن مجدد آن نکات زیادی را به ما یادآوری می کند و کسانی هم که تا به حال آن را ندیده اند می توانند از سخنان استیو جابز لذت ببرند.

من امروز خیلی خوشحالم که در مراسم فارغ‌التحصیلی شما که در یکی از بهترین دانشگاه‌های دنیا درس می‌خوانید هستم. من هیچ وقت از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده‌ام. امروز می‌خواهم داستان زندگی ام را برایتان بگویم. خیلی طولانی نیست و سه تا داستان است.

اولین داستان مربوط به ارتباط اتفاقات به ظاهر بی ربط زندگی است:
من بعد از شش ماه از شروع دانشگاه در کالج رید ترک تحصیل کردم ولی تا حدود یک سال و نیم بعد از ترک تحصیل به دانشگاه می‌آمدم و می‌رفتم و خب حالا می‌خواهم برای شما بگویم که من چرا ترک تحصیل کردم. زندگی و مبارزه‌ی من قبل از تولدم شروع شد. مادر بیولوژیکی من یک دانشجوی مجرد بود که تصمیم گرفته بود مرا در لیست پرورشگاه قرار بدهد که یک خانواده مرا به سرپرستی قبول کند. او شدیداً اعتقاد داشت که مرا یک خانواده با تحصیلات دانشگاهی باید به فرزندی قبول کند و همه چیز را برای این کار آماده کرده بود.

یک وکیل و زنش قبول کرده بودند که مرا بعد از تولدم ازمادرم تحویل بگیرند و همه چیز آماده بود تا اینکه بعد از تولد من این خانواده گفتند که پسر نمی خواهند و دوست دارند که دختر داشته باشند. این جوری شد که پدر و مادر فعلی من نصف شب یک تلفن دریافت کردند که آیا حاضرند مرا به فرزندی قبول کنند یا نه و آنان گفتند که حتماً. مادر بیولوژیکی من بعداً فهمید که مادر من هیچ وقت از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده و پدر من هیچ وقت دبیرستان را تمام نکرده است. مادر اصلی من حاضر نشد که مدارک مربوط به فرزند خواندگی مرا امضا کند تا اینکه آن‌ها قول دادند که مرا وقتی که بزرگ شدم حتماً به دانشگاه بفرستند.

اینگونه شد که هفده سال بعد من وارد کالج شدم و به خاطر این که در آن موقع اطلاعاتم کم بود دانشگاهی را انتخاب کردم که شهریه‌ی آن تقریباً معادل دانشگاه استنفورد بود و پس انداز عمر پدر و مادرم را به سرعت برای شهریه‌ی دانشگاه خرج می‌کردم بعد از شش ماه متوجه شدم که دانشگاه فایده‌ی چندانی برایم ندارد. هیچ ایده‌ای که می‌خواهم با زندگی چه کار کنم و دانشگاه چگونه می‌خواهد به من کمک کند نداشتم و به جای این که پس انداز عمر پدر و مادرم را خرج کنم ترک تحصیل کردم ولی ایمان داشتم که همه چیز درست می‌شود.

اولش کمی وحشت داشتم ولی الآن که نگاه می‌کنم می‌بینم که یکی از بهترین تصمیم‌های زندگی من بوده است. لحظه‌ای که من ترک تحصیل کردم به جای این که کلاس‌هایی را بروم که به آن‌ها علاقه‌ای نداشتم شروع به کارهایی کردم که واقعاً دوستشان داشتم. زندگی در آن دوره خیلی برای من آسان نبود. من اتاقی نداشتم و کف اتاق یکی از دوستانم می‌خوابیدم. قوطی‌های خالی پپسی را به خاطر پنج سنت پس می‌دادم که با آن‌ها غذا بخرم.

بعضی وقت‌ها هفت مایل پیاده روی می‌کردم که یک غذای مجانی توی کلیسا بخورم. غذا‌هایشان را دوست داشتم. من به خاطر حس کنجکاوی و ابهام درونی‌ام در راهی افتادم که تبدیل به یک تجربه‌ی گران بها شد. کالج رید آن موقع یکی از بهترین تعلیم‌های خطاطی را در کشور می‌داد. تمام پوستر‌های دانشگاه با خط بسیار زیبا خطاطی می‌شد و چون از برنامه‌ی عادی من ترک تحصیل کرده بودم، کلاس‌های خطاطی را برداشتم.

سبک آن‌ها خیلی جالب، زیبا، هنری و تاریخی بود و من خیلی از آن لذت می‌بردم. امیدی نداشتم که کلاس‌های خطاطی نقشی در زندگی حرفه‌ای آینده‌ی من داشته باشد ولی ده سال بعد از آن کلاس‌ها موقعی که ما داشتیم اولین کامپیوتر مکینتاش را طراحی می‌کردیم تمام مهارت‌های خطاطی من دوباره تو ذهن من برگشت و من آن‌ها را در طراحی گرافیکی مکینتاش استفاده کردم. مک اولین کامپیوتر با فونت‌های کامپیوتری هنری و قشنگ بود.

اگر من آن کلاس‌های خطاطی را آن موقع برنداشته بودم مک هیچ وقت فونت‌های هنری الآن را نداشت. هم چنین چون که ویندوز طراحی مک را کپی کرد، احتمالاً هیچ کامپیوتری این فونت را نداشت. خب می‌بینید آدم وقتی آینده را نگاه می‌کند شاید تأثیر اتفاقات مشخص نباشد ولی وقتی گذشته را نگاه می‌کند متوجه ارتباط این اتفاق‌ها می‌شود. این یادتان نرود شما باید به یک چیز ایمان داشته باشید، به شجاعتتان، به سرنوشتتان، زندگی تان یا هر چیز دیگری. این چیزی است که هیچ وقت مرا نا امید نکرده است و خیلی تغییرات در زندگی من ایجاد کرده است.

داستان دوم من در مورد دوست داشتن و شکست است:
من خرسند شدم که چیزهایی را که دوستشان داشتم خیلی زود پیدا کردم. من و همکارم «وز» شرکت اپل را درگاراژ خانه‌ی پدر و مادرم وقتی که من فقط بیست سال داشتم شروع کردیم ما خیلی سخت کار کردیم و در مدت ده سال اپل تبدیل شد به یک شرکت دو بیلیون دلاری که حدود چهارهزار نفر کارمند داشت.

ما جالب ترین مخلوق خودمان را به بازار عرضه کرده بودیم؛ مکینتاش. یک سال بعد از درآمدن مکینتاش وقتی که من فقط سی ساله بودم هیأت مدیره‌ی اپل مرا از شرکت اخراج کرد. چه جوری یک نفر می‌تواند از شرکتی که خودش تأسیس می‌کند اخراج شود؟ خیلی ساده. شرکت رشد کرده بود و ما یک نفری را که فکر می‌کردیم توانایی خوبی برای اداره‌ی شرکت داشته باشد استخدام کرده بودیم. همه چیز خیلی خوب پیش می‌رفت تا این که بعد از یکی دو سال در مورد استراتژی آینده‌ی شرکت من با او اختلاف پیدا کردم و هیأت مدیره از او حمایت کرد و من رسماً اخراج شدم.

احساس می‌کردم که کل دستاورد زندگی ام را از دست داده‌ام. حدود چند ماهی نمی دانستم که چه کار باید بکنم. من رسماً شکست خورده بودم و دیگر جایم در سیلیکان ولی نبود ولی یک احساسی در وجودم شروع به رشد کرد. احساسی که من خیلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خیلی تغییرش نداده بودند. احساس شروع کردن از نو.

شاید من آن موقع متوجه نشدم اخراج از اپل یکی از بهترین اتفاقات زندگی من بود. سنگینی موفقیت با سبکی یک شروع تازه جایگزین شده بود و من کاملاً آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقیت بود. در طول پنج سال بعد یک شرکت به اسم نکست تأسیس کردم و یک شرکت دیگر به اسم پیکسار و با یک زن خارق العاده آشنا شدم که بعداً با او ازدواج کردم.

پیکسار اولین ابزار انیمیشن کامپیوتر دنیا را به اسم توی استوری به وجود آورد که الآن موفقترین استودیوی تولید انیمیشن در دنیا ست. دریک سیر خارق العاده‌ی اتفاقات، شرکت اپل نکست را خرید و این باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تکنولوژی ابداع شده در نکست انقلابی در اپل ایجاد کرد. من با زنم لورن زندگی بسیار خوبی را شروع کردیم.

اگر من از اپل اخراج نمی شدم شاید هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد. این اتفاق مثل داروی تلخی بود که به یک مریض می‌دهند ولی مریض واقعاً به آن احتیاج دارد. بعضی وقت‌ها زندگی مثل سنگ توی سر شما می‌کوبد ولی شما ایمانتان را از دست ندهید. من مطمئن هستم تنها چیزی که باعث شد من در زندگی ام همیشه در حرکت باشم این بود که من کاری را انجام می‌دادم که واقعاً دوستش داشتم.

داستان سوم من در مورد مرگ است:
هفده ساله بودم که در جایی خواندم اگر هر روز جوری زندگی کنید که انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یک روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که توی آینه نگاه می‌کنم از خودم می‌پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام می‌دهم یا نه.

هر موقع جواب این سؤال نه باشد من می‌فهمم در زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم. به خاطر دانستن این که بالآخره یک روزی خواهم مرد برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کرد خیلی از تصمیم‌های زندگی ام را بگیرم چون تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند.

حدود یک سال پیش دکترها تشخیص دادند که من سرطان دارم. ساعت هفت و سی دقیقه‌ی صبح بود که مرا معاینه کردند و یک تومور توی لوزالمعده‌ی من تشخیص دادند. من حتی نمی دانستم که لوزالمعده چی هست و کجای آدم قرار دارد ولی دکترها گفتند این نوع سرطان غیرقابل درمان است و من بیشتر از سه ماه زنده نمی مانم. دکتر به من توصیه کرد به خانه بروم و اوضاع را رو به راه کنم. منظورش این بود که برای مردن آماده باشم و مثلاً چیزهایی که در مورد ده سال بعد قرار بود به بچه‌هایم بگویم در مدت سه ماه به آن‌ها یادآوری بکنم.

این به این معنی بود که برای خداحافظی حاضر باشم. من با آن تشخیص تمام روز دست و پنجه نرم کردم و سر شب روی من آزمایش اپتیک انجام دادند. آن‌ها یک آندوسکوپ را توی حلقم فرو کردند که از معده‌ام می‌گذشت و وارد لوزالمعده‌ام می‌شد. همسرم گفت که وقتی دکتر نمونه را زیر میکروسکوپ گذاشت بی اختیار شروع به گریه کردن کرد

چون که او گفت که آن یکی از کمیاب ترین نمونه‌های سرطان لوزالمعده است و قابل درمان است. مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آن‌هایی که می‌خواهند بمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترک در زندگی همه‌ی ما ست.

شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنه‌ها را از میان بر می‌دارد و راه را برای تازه‌ها باز می‌کند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن به جای زندگی بقیه هدر ندهید.

هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید.

موقعی که من سن شما بودم یک مجله‌ی خیلی خواندنی به نام کاتالوگ کامل زمین منتشر می‌شد که یکی از پرطرفدارترین مجله‌های نسل ما بود این مجله مال دهه‌ی شصت بود که موقعی که هیچ خبری از کامپیوترهای ارزان قیمت نبود تمام این مجله با دستگاه تایپ و قیچی و دوربین پولوراید درست می‌شد. شاید یک چیزی شبیه گوگل الآن ولی سی و پنج سال قبل از این که گوگل وجود داشته باشد.

در وسط دهه‌ی هفتاد آن‌ها آخرین شماره از کاتالوگ کامل زمین را منتشر کردند. آن موقع من سن الآن شما بودم و روی جلد آخرین شماره‌ی شان یک عکس از صبح زود یک منطقه‌ی روستایی کوهستانی بود. از آن نوعی که شما ممکن است برای پیاده روی کوهستانی خیلی دوست داشته باشید. زیر آن عکس نوشته بود:

stay hungry stay foolish

این پیغام خداحافظی آن‌ها بود وقتی که آخرین شماره را منتشر می‌کردند

stay hungry stay foolish

این آرزویی هست که من همیشه در مورد خودم داشتم و الآن وقت فارغ‌التحصیلی شما آرزویی هست که برای شما می‌کنم.

اگر به یوتیوب دسترسی دارید می توانید ویدیوی این سخنرانی را با زیرنویس فارسی اینجا ببینید.

ادامه مطلب ...

واکنش ها به خبر درگذشت استیو جابز

رفتن استیو جابز خبر ناراحت کننده ای است که ثاثیر عمیقی به جای خواهد گذاشت به همراه خودش واکنش های زیادی را هم به وجود آورده است. بد نیست نگاهی بیاندازیم به برخی از آنها:

بیل گیتس: رییس هیات مدیره مایکروسافت
من واقعا از خبر درگذشت استیو جابز متاسف شدم. من و ملیندا با خانواده استیو، دوستان و تمام علاقمندانش همدردی می کنیم.

من و استیو اولین بار حدود ۳۰ سال پیش همدیگر را ملاقات کردیم. ما در نیمی از طول زندگی مان همکار، رقیب و دوست بودیم. دنیا به ندرت افرادی را به خود دیده که به تاثیر گذاری استیو جابز باشند. تاثیری که در نسل های آینده هم حس خواهد شد.

برای کسانی که آنقدر خوش شانس بوده اند که با استیو جابز کار کنند این یک افتخار بزرگ است. من همین الان دلم برای استیو تنگ شده است.

باراک اوباما: رییس جمهور آمریکا
من و میشل از درگذشت استیو جابز متاسف شده ایم. او یکی از بزرگترین مخترعین آمریکا بود و آنقدر شجاع که متفاوت فکر کند.

با ساختن یکی از موفق ترین شرکت های روی کره زمین از گاراژ خانه اش و با شخصی کردن کامپیوترها و با آوردن اینترنت به جیب ما او انقلاب فناوری اطلاعات را در دسترس همه قرار داد و آن را لذت بخش کرد.

استیو جابز گفته بود طوری زندگی می کند که انگار هر روز اش آخرین روز زندگی اش است. او واقعا اینگونه زندگی می کرد. او زندگی ما را تغییر داد و تمام صنایع را تحت تاثیر خودش قرار داد.

استیو بالمر: مدیرعامل مایکروسافت
من می خوام تاسف عمیق ام را از درگذشت استیوجابز بیان کنم. او یکی از موسسان صنعت ما و یک آینده نگر به معنای واقعی بود. قلب من به همراه خانواده اش، تمام کسانی که در اپل کار می کنند و هر کسی است که تحت تاثیر کارهای او قرار گرفته.

مارک زوکر برگ: مدیرعامل فیسبوک
متشکرم استیو از اینکه یک مربی و دوست خوب برای من بودی. متشکرم از اینکه نشان دادی چیزی که ساختی می تواند دنیا را تغییر دهد. دلم برایت تنگ می شود.

لری پیچ: مدیرعامل گوگل
من به خاطر این خبر بسیار بسیار ناراحتم. استیو مرد بزرگی با دستاوردهای فوق العاده و هوش عالی بود. او همیشه می توانست در چند کلمه بگوید که شما به چه چیز باید فکر کنید قبل از اینکه بخواهید به آن فکر کنید.

تاکید او بر روی user experience همیشه برای من الهام بخش بوده است. او انسان مهربانی بود و همیشه با اطلاعات و نصحیت هایش به من کمک میکرد. حتی اخیرا و در زمانی که حال خوبی نداشت.

سرگی برین: موسس دوم گوگل
از نخستین روزهای گوگل هر زمان که من و لری به دنبال الهام، نگاه به آینده و مدیریت می گشتیم نیاز داشتیم که به سمت دفتر اپل نگاه کنیم.

تمایل استیو برای عالی بودن توسط هر کسی که با محصولات اپل کار کرده است، احساس می شود. مانند همین مکبوکی که من دارم این متن را با آن می نویسم. من با چشمان خودم این تمایل به کمال را از نزدیک و در ملاقات هایی که داشتم دیده ام.

روبرت مرداک: مدیرعامل News Corp
امروز ما یکی از بزرگ ترین متفکران، مبدعان و کارآفرینان تمام تاریخ را از دست دادیم. استیو جابز بزرگ ترین مدیرعامل نسل خودش به شمار می رود. من در حالی که عمیقا از مرگ او متاسف هستم به تاثیر بزرگ او بر نوع استفاده کاربران از رسانه ها فکر می کنم.

دیک کوستولو: مدیرعامل توییتر
در هر دوره و به ندرت فردی پیدا می شود که فقط مسیر را به جلو نمی برد. بلکه یک استاندارد جدید برای اندازه گیری به وجود می آورد.

اریک اشمیت: رییس هیات مدیره گوگل
امروز روز ناراحت کننده ای برای همه ما است. استیو مجموعه ای از طراحی و تکنولوژی بود و دیگر مانند او را نخواهیم دید. او با استعداد و شخصیت کاریزماتیک اش، سایرین را برای انجام غیرممکن ها الهام می بخشید. بدون شک او به عنوان بزرگترین مخترع تاریخ دنیای کامپیوتر در ذهن همه ما به یادگار خواهد ماند.

باب ایگر: مدیرعامل دیزنی
استیو جابز یک دوست عالی و مشاور قابل اعتماد بود. میراث وی تنها چند ابزار تولید شده یا یک شرکت نیست، بلکه میلیون ها نفری هستند که از او الهام گرفتند، زندگی هایی هستند که تغییر کردند و فرهنگی است که آفریده شد. استیو مردی از جنس اصل با ذهنی خلاق و مبتکر بود. با وجود تمامی اختراعات او هیچ گاه لحظه ای آرام ننشست. با رفتن او دنیا یک مبتکر بی مانند، دیزنی یکی از اعضای خانواده اش و من یکی از بهترین دوستانم را از دست دادیم.

کفش فوتبالی که مغز دارد!

شرکت تولید کننده محصولات ورزشی آدیداس با ترکیب فناوری های روز در محصولی جدید موفق به ارائه سبکترین کفش فوتبال جهان شده که به ادعای این شرکت دارای مغز است.

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

به گزارش خبرگزاری مهر، پیشرفتهای تکنولوژیکی در صنعت کفش تنها به استفاده از موادی سبکتر و مقاوم تر محدود شده بود که نتیجه آن تولید کفشهایی راحت تر بود. اما ریزسازی قطعات الکترونیکی و فناوری بی سیم امکانات بیشتری را برای افزودن توانایی های کفشهای ساده باز کرده است.

در دورانی که ورزشکاران زن و مرد برای پیشی گرفتن از رقیب خود از کوچکترین مزیت و برتری در ابزارهای ورزشی چشم پوشی نمی کنند، صنعت کفشهای ورزشی معمولا یکی از زمینه هایی است که همه برای یافتن جدیدترین پیشرفتها آن را تحت نظر دارند و شرکت آدیداس نیز یکی از شرکتهای پیشرو در استفاده از تکنولوژی در تولید محصولاتش به شمار می رود.

آدیداس به تازگی با معرفی کفش فوتبال مشهورش با نام تجاری adizero f50 توجه بسیاری را به خود جلب کرده است زیرا این کفش به "کفش فوتبالی که مغز دارد" شهرت یافته است.

مغز adizero f50 قطعه ای الکترونیکی به نام miCoach SPEED_CELL است که در حفره ای در میان کفش قرار گرفته و می تواند اطلاعاتی از قبیل حرکات 360 درجه بازیکن و معیارهایی از قبیل سرعت، میانگین سرعت (ثبت در هر ثانیه)، حداکثر سرعت (ثبت در هر پنج ثانیه)، تعداد استارتها، فاصله، فاصله در بالاترین سطح شتاب، قدمها و طول قدمها را دریافت کرده و ذخیره کند.

با این همه بر خلاف بازوبندهای miCoach که پیش از این تولید شده اند، adizero f50 نمی تواند ضربان قلب بازیکن را ذخیره کند. تمامی اطلاعات دریافت شده درون حافظه داخلی کفش که گنجایش ذخیره هفت ساعت از این اطلاعات را دارد، ذخیره شده و سپس به صورت بی سیم به یک تبلت یا یک رایانه انتقال داده خواهند شد.

می توان آمارهای به دست آمده از اطلاعات این کفش را بر روی شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشت و فوتبالیستهای جوان و آماتور می توانند عملکرد خود را بر اساس این اطلاعات بر روی وب سایت miCoach با فوتبالیستهای حرفه ای مقایسه کنند. شرکت آدیداس حتی تصمیم دارد در سال آینده بازی ویدیویی را بر اساس این تکنولوژی ارائه کند تا در آن بازیکنان توانایی های فیزیکی واقعی خود را در بازی به کار ببندند.

با وجود اینکه adizero f50 دارای یک مغز متفکر است، آدیداس این کفش را با وزنی برابر 165 گرم سبکترین کفش فوتبال جهان نیز معرفی کرده است، زیرا این کفش از پوسته ای به نام Sprint Skin ساخته شده است، ماده ای تک لایه ای و ترکیبی که گفته می شود نسبت به مواد ترکیبی رایج بسیار سبک تر و نازک تر است.

در این کفش همچنین از فناوری ضد میکروبی Agion استفاده شده و آدیداس مدعی شده شکل میخهای طراحی شده در کف این کفش می تواند بیشترین شتاب را برای بازیکن در میدان بازی به ارمغان بیاورد.

بر اساس گزارش پاپ ساینس، "سیمون درابل" مدیر فناوری تعاملی آدیداس می گوید: برای سالها اطلاعات ورزشکاران بزرگ به منظور افزایش دادن عملکرد آنها ذخیره و ارزیابی شده اند. اکنون آدیداس نیز قصد دارد این خدمات را به کاربران خود ارائه کند، ابتدا با ارائه adizero f50 و پس از آن از طریق تولید طیف گسترده تری از محصولات هوشمند با قابلیت ذخیره اطلاعات، کنترل و ارزیابی عملکرد بازیکن در میدان بازی، فعالیتهای خود را گسترش خواهد داد.

کفش فوتبال جدید شرکت آدیداس در میان خود مغزی الکترونیکی دارد

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

این مغز الکتریکی به نام miCoach SPEED_CELL می تواند اطلاعات عملکرد فوتبالیست را دریافت ذخیره کند

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

با وجود این قطعه، آدیداس این کفش را سبکترین کفش فوتبال جهان معرفی کرده و طراحی میخهای آن را عاملی برای بهبود شتاب فوتبالیست در زمین بازی می داند

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

این قطعه توانایی ذخیره هفت ساعت اطلاعات را دارد

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

"لیونل مسی" فوتبالیست آرژانتینی تیم بارسلونا در تبلیغات محصول جدید و هوشمند آدیداس حضور فعالی داشته است

اعضاى یک گروه پژوهشى در ژاپن با اذعان به اعجاز قرآن به دین اسلام

به نوشته روزنامه الجزیره چاپ عربستان، اعضاى این گروه پژوهشى که در زمینه فعل و انفعالات یک پروتئین در مغز فعالیت مى کردند، از دریافت نتیجه تحقیقات پزشک مسلمان دکتر ابراهیم خلیفه که با استناد به قرآن تهیه شده بود، شگفت زده شدند و با اذعان به اعجاز قرآن در این زمینه، اسلام آوردند.
به نوشته روزنامه الجزیره، اعضاى این گروه پژوهشی، در مورد ماده «میثا لونیدز» نوعى پروتئین که در مغز انسان و حیوان تولید مى شود - به دو محصول زیتون و انجیر رسیدند که خداوند در قرآن به آنها قسم خورده است. این ماده براى انسان بسیار اهمیت دارد و توانایى کاهش کلسترول را دارد و تقویت قلب و اعتماد به نفس در انسان را عهده دار است.
براساس این گزارش، مغز انسان به تدریج ازسن 15سالگى تا 35 سالگى تولید آن را آغاز مى کند و سپس تولید آن کم کم کاهش مى یابد و تا 60 سالگى متوقف مى شود و به این خاطر دستیابى به این ماده به سهولت میسر نیست. محققان در این زمینه تلاش خود را بر روى نباتات براى بدست آوردن آن متمرکز کردند،
بنابر این یک گروه ژاپنی، این ماموریت را برعهده گرفت تا جست وجو در مورد این ماده شگفت انگیز را آغاز کند، چرا که این ماده از نظر دانشمندان نقش بسزایى در از بین بردن عوارض پیرى در انسان به عهده دارد. این دانشمندان ژاپنى پس از تلاش هاى بسیار، دریافتند که ماده اى که به دنبال آن هستند فقط و فقط در «انجیر» و «زیتون» وجود دارد.
این در حالى است که خداوند منان در کتاب آسمانى قرآن گفته :
« والتین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین، لقد خلقنا الانسان فى احسن تقویم »
دانشمندان ژاپنى در ادامه یافته هاى خود متوجه شدند، استخلاص این ماده از انجیر یا زیتون امکان پذیر است، اما بدون مخلوط کردن آن، چیزى را که جست وجو مى کنند، امکان پذیر نیست.
به نوشته این روزنامه عربستانى آنها متوجه شدند که باید ماده بدست آمده را به نسبت یک در هفت (یک انجیر در 7 زیتون) مخلوط کنند تا نتیجه بهتر را به دست آورند. که در همین حال دکتر طه ابراهیم خلیفه که قبلا در مورد انجیر و زیتون به پژوهش در قرآن پرداخته بود، نتایج تحقیقات خود را به این گروه ژاپنى ارسال کرد.
براساس پژوهش این پزشک مسلمان عربستانى در قرآن فقط یک بار از انجیر یاد شده است در حالى که 7 بار از زیتون (6 بار به صراحت و یک بار به طور ضمنی) نام برده شده است و این در واقع همان چیزى بود که گروه پژوهشى ژاپنی از طریق علمى به آن دست یافته بودند، در حالى که 1400 سال پیش در کلام الله مجید ذکر شده بود
الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه ما درت به معایشهم ، فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون

پ نه پ 5

به مامانم میگم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام،هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان... میگه: یعنی زن میخوای پدرسوخته؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه داداش توپول موپول میخواستم روم نمیشه مستقیم به بابا بگم..

دوستم پشت چراغ به ماشین بغلی گفت خانوم میشه شمارتونو داشته باشم ؟
دختره شصتشو بلند کرد ،بعد رفیقم میگه به نظرت بهم بیلاخ داد؟
گفتم پَـــ نَ پَــــ پیشنهادت خیلی قشنگ بود داره لایک میکنه

دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟!
پَـــ نَ پـَـــ میخوام واست لاک بزنم!

رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم

تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی

رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟
پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !

پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده

مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن....

زنگ زدم ۱۱۰، یارو پرسید اتفاقی‌ افتاده؟ گفتم: پـَـــ نَ پـَـــ شما زنگ نزدید نگران شدم، گفتم حتما اونجا اتفاقی‌ افتاده!!!

بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم ...
میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟
پَـــ نَ پَــــ من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم

یارو زنگ زده میگه منزل آقای طاهری؟ میگم نخیر.
میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
پَــ نَ پَـــ شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !

تو خیابون مارو دست تو دست باهم دیده ... از این مدلها که مثلاً مُچمونو گرفته ...
با یه لحنی میپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پیش پاتون از اتوشویی گرفتمش

فتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟

میگه میخوای بخری ؟
پَـــ نَ پَـــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه

به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ... میگیرن !
میگه کی ؟ پلیس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی

صبح پاشدم به زور، دارم لباس میپوشم، بابام میگه کلاس داری؟! میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه

بسیجیه منو تو دانشگاه دیده میگه شما با فیلتر شکن میرید تو فیس بوک،پَـــ نَ پَــــ سه تا صلوات میفرستیم با کله میریم تو