انسان های متفاوت، متفاوت رفتار می کنند و اثرات متفاوتی هم
بجا می گذارند، استیو جابز یکی از این افراد متفاوت بود که با
عقاید و الگوهایی که داشت توانست قله های موفقیت و محبوبیت را
فتح کند. استیو جابز تنها اسطوره ای نخواهد بود که دنیای
فناوری هرگز خدماتش را فراموش نمی کند.
1. کارشناسان هیچچیز نمیدانند
روزنامهنگاران، تحلیلگران، مشاوران،
بانکداران و راهبران نمیدانند چه بکنند، بنابراین تنها به شما
مشاوره میدهند. آنها به تو میگویند چه چیزی در محصول تو
وجود دارد که خوب عمل نمیکند اما قادر نیستند محصولی بهتر را
بسازند. آنها میتوانند به تو بگویند چگونه یک محصول را
بفروشی اما خود قادر به فروش آن نیستند. آنها میتوانند به تو
توضیح دهند چگونه گروههای کاری بزرگ تشکیلدهی اما خودشان
بدترین دفاتر را دارند. برای مثال، کارشناسان به ما میگویند
2نقص مهم "مکینتاش" در اواسط دهه 80 فقدان حمایت برای یک چاپگر
چرخشی و نبود لوتوس3،2،1 بود؛ این تنها چیزی است که کارشناسان
میتوانند به ما بگویند.
2. مشتریان نمیدانند چگونه چیزی را که میخواهند به تو بگویند
نقطه تمرکز اپل، نیمکره راست مغز استیو بود که
با نیمکره چپ حرف میزد. اگر از مشتریان بپرسی چه چیزی میخواهند،
آنها به تو میگویند: "بهترین، سریعترین و ارزانترین". اما
این صدای یکنواخت تکراری بویی از یک تغییر انقلابی نبرده است.
مشتریان تنها میتوانند آرزوهای خود را در قالب کلماتی بیان
کنند که هنوز درحال استفاده از آنها هستند؛ در دورهای که در
آن مکینتاش تولید میشد، همه میگفتند میخواهند رایانهای با
بهترین، سریعترین و ارزانترین سیستم عامل MS-DOS داشته باشند.
بهترین چیز برای یک شروع، تولید محصولی است که تو میخواهی
استفاده کنی؛ این چیزی است که استیو جابز و استیو وزنیاک انجام
دادند.
:: استیو جابز در کنفرانس جهانی توسعهدهندگان اپل سال ۲۰۱۰
هنگام معرفی آیفون 4 ::
3. اهمیت جهش به جلو
تغییرات بزرگ زمانی رخ میدهند که تو جهشی
فراتر از قدمهای یکنواخت برداری. بهترین تولیدکنندگان
چاپگرهای چرخشی در ابتدا شروع به تعریف ویژگیهای جدیدی کردند
که متفاوت بودند. اپل یک جهش رو به جلو برداشت: چاپگرهای لیزری.
به آنهایی فکر کنید که یخ جمع میکردند. به شرکتهایی فکر
کنید که یخ را تولید میکردند و به آنهایی فکر کنید که یخچالها
را میسازند. آیا هنوز هم امروز کسی هست که در طول زمستان یخ
جمع کند؟
4. بیشترین، بزرگترین است و بیشترین چالش، کیفیت کار را بهتر
میکند
من همیشه با این ترس کار میکردم که استیو
بتواند به من بگوید من عالی نیستم یا کارم هیچ ارزشی ندارد.
این ترس، چالش بزرگ من بود اما رقابت با IBM و مایکروسافت یک
چالش عظیم بود. تغییر دادن دنیا یک چالش بزرگ بود. من و
کارمندان اپل (قبل و بعد از من) کار خود را به بهترین شکل
انجام دادهایم چون باید برای انجام این چالشهای بزرگ حداکثر
توان خود را صرف میکردیم.
5. روی طراحی حساب کن
استیو با درخواستهای عجیب خود درباره طراحی،
افراد مختلفی را دیوانه میکرد: بعضی از قابهای سیاه به
اندازه کافی سیاه نبودند. انسانهای فناپذیر عادی فکر میکنند،
رنگ سیاه سیاه است و خاکستری خاکستری اما استیو یک کمالگرا بود
و حق داشت؛ بعضی افراد طراحی را در دل دارند، درحالیکه بسیاری
دیگر تنها به آن توجه میکنند.
6. زمانیکه از گرافیکهای بزرگ و حروف درشت استفاده میکنی
نمیتوانی اشتباه کنی
نگاهی به اسلایدهای استیو فونت حروف در سایز
70، از نوعی است که یک نمایشگر یا گرافیک بزرگ دارند. حال به
رونماییهایی فکر کنید که دیگرانی که در بخش فنآوری مشغول به
کار هستند، انجام میدهند. آنها از فونت با سایز هشت استفاده
میکنند و عناصر گرافیکی در رونماییهای آنها وجود ندارد.
بسیاری از مردم میگویند استیو بزرگترین معرفیکننده برای
محصولات جدید بود... اما هیچ شده از خود بپرسید چرا افراد
بسیار کمی هستند که از سبک وی تقلید میکنند؟
7. تغییر ایده نشانهای از هوش است
زمانی که اپل اولین "آی فن" را عرضه کرد، هیچ
برنامه جانبی برای آن وجود نداشت. برنامههای جانبی (app) را
استیو به وجود آورد. آنها ایده بدی بودند چون هرگز نمیدانستی
با تلفن تو چه کار میتوانند بکنند. در ابتدا تعریف برنامههای
جانبی وب در داخل مرورگر "سافاری" تنها امکانی بود که
میتوانست تصور شود. تا اینکه 6ماه بعد، استیو تصمیم گرفت
برنامههای جانبی را به عنوان ابزارهای مناسبی به کار برد. اپل
در مدت زمان کوتاهی راههای بسیاری را پیمود تا به شعار معروف
خود برسد: "برای هر چیزی یک برنامه جانبی وجود دارد" (there’s
an app for that).
8. ارزش با قیمت فرق دارد
بیچاره هستید اگر فکر کنید همهچیز به قیمت
وابسته است و باز هم بیچارهتر هستید اگر فکر کنید تنها
میتوان روی قیمت با دیگران رقابت کرد. قیمت تمام آن چیزی نیست
که شما باید روی آن حساب کنید: آنچه باید روی آن حساب کرد،
حداقل به اعتقاد تعداد کمی از مردم، ارزش است. ارزش است که
باید در آمادهسازی محصول خود به آن فکر کنید تا بتوانید لذت
استفاده از بهترین دستگاه موجود را به مشتری بدهید. میتوانیم
بگوییم هیچکس محصولات اپل را به خاطر قیمت پایین آنها
نمیخرد.
9. نمایشهای مدیر اجرایی
استیو جابز قادر بود 2 بار در سال و در دوره
رونماییهایش به میلیونها نفر نشان دهد iPadها، iPodها،
iPhoneها و Macها چگونه کار میکنند. چرا بسیاری از مدیران
اجرایی (CEO)، معاونان یا سایر مدیران ارشد خود را روی صحنه
مراسم رونمایی صدا میزنند؟ شاید برای اینکه نشان دهند در پس
یک محصول، مجموعهای پرقدرت قرار گرفته است یا شاید به این
دلیل که مدیر اجرایی عمق کاری را که شرکتش انجام میدهد
نمیداند یا نمیفهمد، بنابراین نمیتواند آن را به خوبی
توضیح دهد.
:: استیو جابز در کنار بیل گیتس ::
10. شغل مستقیم مدیر اجرایی
شاید همیشه محصول مطلوب نبود اما همیشه به حدی
چشمگیر بود که بتواند در تمام دنیا گسترده شود. در این مورد،
استیو همیشه یک هدف داشت: "سلطه روی بازارهای موجود و ایجاد
بازارهای جدید در سطح جهانی".
11. بازاریابی
به مربعی فکر کنید که به چهار مربع کوچکتر
تقسیم شده است. محور عمودی نشان میدهد محصول شما چقدر با
محصول رقیب تفاوت دارد. محور افقی ارزش محصول شما را نشان میدهد.
در سمت راست پایین: ارزش است اما تک نیست و به یک قیمت رقابتی
نیاز دارد. در سمت چپ بالا: تک است اما ارزش نیست، بنابراین
شما در بازاری که وجود ندارد اولین هستید. در سمت چپ پایین: تک
نیست و ارزش نیست، بنابراین شما یک ابله هستید. در سمت راست
بالا: تک است و ارزش است و اینجاست که شما میتوانید هم پول
به دست آورید و هم تاریخ را بسازید. برای مثال، iPod تک بود و
ارزش داشت چراکه تنها روش برای بارگذاری موسیقی قانونی بود و
ارزان بنابراین به آسانی از سوی بزرگترین تهیهکنندگان
موسیقی حمایت شد.
12. برای اینکه بعضی چیزها را ببینی نیاز است که آنها را باور
کنی
زمانیکه در تلاشی تا جهشی به جلو برداری، به
دنبال راهی برای فرار از دست کارشناسان میگردی، در جستوجوی
چالشهای بزرگ هستی، وسواس طراحی داری و تمام توجه خود را روی
ارزش واحد پروژه معطوف میکنی، باید مردم را متقاعد کنی تا
کاری را که مشغول انجام آن هستی باور کنند. مردم برای دیدن
مکینتاش آن را باور کردند و به همین دلیل به واقعیت بدل شد.
این اتفاق در مورد iPod، iPhone و iPad هم رخ داد. نقطه آغاز
برای تغییر دنیا تغییر ایدههاست؛ این بزرگترین درسی بود که
از استیو آموختم.
:: مجسمه استیو جابز در پارک فناوری در بوداپست مجارستان ::
تمامی موفقان جهان ؛
بنوعی در رفتار با هم مشترک هستند. « شما گاهی فکر میکنید که مثلا : اخلاق این شخص چقدر شبیه خودم و یا فلان شخص است. » لطفا سر فرصت کافی و با دقت؛ نکات ذیل را بخوانید و در مقایسه با خودتان ؛ به هر موضوع یک ٪ یا امتیاز دهید : |
1- بخداوند ایمان دارند و معتقدند که ایمان مبنای همه اعجازهاست و پادزهر شکست و در همه حال شاکر خداوند هستند .
1. جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.
2. تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای 15 برای تقلب به زندان فرستاده می شوند.
4. مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال 79 در عراق ممنوع بود.
5. در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود.
6. در آریزونای آمریکا، کشتن و شکار شتر ممنوع است.
7. در تایلند همه سینما رو مجبورند هنگام پخش سرود ملی قبل از شروع فیلم قیام کنند.
8. در دانمارک روشن کردن ماشین قبل از چک مردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده است یا نه، ممنوع است.
9. در تایلند انداختن آدامس جویده شده تان 500 دلار جریمه دارد و قبل از خارج شدن از
خانه حتما باید لباس زیر پوشیده باشید.
10. در سال 1888 در بریتانیا قانونی تصویب شده که دوچرخه سواران را موظف می کرد تا زمان رد شدن ماشین از کنارشان، زنگ دوچرخه هایشان را بطور پیوسته به صدا درآورند.
11. در قرن 16 و 17 میلادی نوشیدن قهوه در ترکیه ممنوع بود و اگر کسی در حین خوردن قهوه دستگیر می شدن، به اعدام محکوم می شد.
12. در فنلاند زمانی پخش کارتون دونالد داک به علت شلوار نپوشیدن شخصیت اصلیت سریال ممنوع بود.
13. تا سال 1984، بلژیکی ها مجبور بودند نام فرزندشان را از یک لیست 1500 نفری در روزهای ناپلئون بطور رندوم انتخاب کنند.
14. در برمه دسترسی به اینترنت غیر قانونی است. اگر فردی با اتهام داشتن مودم دستگیر شود، به زندان محکوم می شود.
15. اتریش اولین کشوری بود که مجازات مرگ را در سال 1787 حذف کرد.
16. صد ها سال پیش هر فردی که قصد داشت از کشور خارج شود، به سرعت اعدام می شد.
17. در طول جنگ جهانی اول هر سربازی که به همجنس بازی متهم می شد، اعدام می شد.
18. در زمان حکومت طالبان در افعانستان، پوشیدن جوراب سفید برای زنان به علت تحریک آمیز بودن آن برای مردان ممنوع بود. در ضمن ماموران پلیس دستور داشتند پنجره خانه ها را با رنگ سیاه بپوشانند تا زنان حاضر در خانه ها دیده نشوند.
19. در 24 ایالت آمریکا ضعف حنسی عامل اصلی طلاق است.
20. در ایالت میسوری بخش سنت لوئیس، هنوز هم نجات دادن زنان با لباس خواب، برای ماموران آتش نشانی ممنوع است.
21. در انگلستان، سر لاشه هر نهنگی که پیدا شود متعلق به پادشاه اشت و دم آن متعلق به ملکه.
22. در فرانسه صدا زدن خوک با نام ناپلئون ممنوع است.
23. در ویکتوریای استرالیا پوشیدن شلوارک های صورتی تحریک آمیز در غروب های شنبه ممنوع است.
24. در ویکتوریای استرالیا، تنها متخصصان برق اجازه تعویض لامپ برق را دارند.
25. در انگلستان چسباندن برعکس تمبر حاوی عکس ملکه، نشانگر خیانت و پیمان شکنی با سلطنت است.
26. در ورمونت، زنان تنها با اجازه کتبی همسرانشان حق استفاده از دندان مصنوعی را دارند.
27. در واشنگتون، وانمود کردن به داشتن خانواده پولدار ممنوع است.
28. در منطقه کنورسویل ویسکانسین آمریکا، مردان در هنگام اوج لذت شهوانی (ارگاسم) همسرانشان حق تیراندازی ندارند.
29. در اوهایو آمریکا, ماهیگیری در زمان مستی ممنوع است.
30. در اندونزی مجازات استمنا, مرگ است.
31. در بخش اروکای ایالت نوادا، بوسیدن زنان توسط مردان سبیلو ممنوع است.
32. در میامی آمریکا، تقلید کردن رفتار جانواران ممنوع است.
33. در لوای آمریکا، بوسیدن بیش از 5 دقیقه مجاز نیست.
34. زمانی در کشور سوئیس، محکم بستن در خودرو جرم به حساب می آمد.
35. در روآتای ایتالیا، عبور افراد غیر مسیحی از 20 متری کلیسا ممنوع است. اما عبور بزرگراهی از فاصله 15 متری کلیسای آن منطقه موجب دردسر پلیس شده بود، زیرا امکان توقف حودرو ها در آن منطقه بزرگران برای چک کردن مسیحی بودن یا نبودن شان وجود نداشت.
36. در سوئیس داشتن یک پناهگاه برای شهروند الزامی است.
37. در منطقه هستینگ نبراسکا, قانون می گوید هتلداران باید پیراهن سفید تمیز برای خواب به هر یک از مهمانان بدهند. هیچ زوجی هم حق ندارد تا قبل پوشیدن این لباس ها سکس داشته باشد.
38. در بحرین پزشکان حق ندارند در هننگام معاینه به آلت تناسلی زنان مستقیم نگاه کنند، اما اجازه دارند تصویر آنرا در اینه ببینند.
39. در لینوئیس آمریکا دادن سیگار روشن به حیوانات ممنوع است.
40. در منطقه ترمونتون یوتا در آمریکا, زنان حق سکس با مردان در آمبولانس را ندارند و در صورت انجام این کار گناهکار شناخته شده و نامشان در روزنامه محلی درج خواهد شد
با این روشها هفتهای ۵۰۰ گرم از وزن خود کم کنید. راههای گام به گام خلاص شدن از وزن اضافی:
۱ . چربیزدائی از بدن:
هفته اول - حبوبات بهجای گوشتهای سرخ کرده. اگر شما بیش از حد از گوشت گوساله یا اردک و غاز استفاده میکنید، سعی کنید در هفته اول کم کردن مقدار یک پوند از وزن بدن خویش، به میزان نیمی از مصرف گوشت و چربی مورد استفاده، از انواع لوبیاها، عدس و حبوبات استفاده کنید. حبوبات ضمن تأمین پروتئین مورد نیاز بدن ”فیبر“های مورد نیاز بدن را تأمین و چربی آن را کم خواهد کرد.
۲. مواظب باشید:
اگر تصمیم گرفتهاید در کلاسهای آموزشی تمرینات آکروباتیک شرکت کنید، سعی کنید کلاسهای مربوطه را بهدقت و با علاقه کامل بگذارید. یکی از محققین در این باره میگوید: ”گذراندن کلاسها و تمرینات مربوطه اعتماد به نفس بیشتری به شما میدهد و بهعلاوه، از خطرات این قبیل تمرینات میکاهد.“ تمرینات آکروباتیک به عقیده این محقق از بهترین راههای کاستن از وزن بدن است.
۳. بدن شما عادت میکند:
”فرددیک هاگرمن“ استاد علوم بیولوژیکی در دانشگاه اوهایو میگوید: ”بدن انسان بهطور شگفتانگیزی به ”عادات“ پاسخ میدهد. پس اگر شما بدنتان را عادت دادهاید که روزانه بهطور مثال ده دقیقه ورزش کنید، سعی کنید این عمل شما همه روزه و بهطور مداوم صورت بگیرد. بدن شما به این ورزش کوتاه مدت طوری عادت میکند که ترک عادت باعث ناراحتی و چاقیهای موضعی خواهد شد.“
۴. از خود ”انسان“ دیگری بسازید:
با انجام تمرینات مداوم، پرهیز از خوردن چربیهای مزاحم و مصرف روزانه چربیها، از خود انسان تازهای بسازید. ورزش مداوم و رعایت کردن تمهیدات غذائی به سلولهای بدن شما فرصت بازسازی و دوبارهسازی میدهد. ورزش در مورد جوانسازی یاختههای بدن نیز اعجاز خاص خودش را دارد.
۵. تمرینات بدنی، همه جا:
وقتی برای خرید کالائی مجبور هستید در صف بایستید، در صف بانکها یا اتوبوسهای شهری، عضلات بدن بهویژه شکم و پاها و دستهای خود را تکان دهید. حتی حرکت دادن عضلات مختلف بدن به مقیاس کوچک، به سوخت وساز بدن شما کمک میکند و تداوم این ورزشهای کوچک، نتایج بسیار مؤثری در سلامت بدن شما بهبار خواهد آورد.
۶. گوش کردن به موزیک و رادیو:
حین انجام تمرینات میتوانید به موزیک ریتمیک مورد علاقه خود گوش بدهید. مهم نیست موسیقی مورد نظر چیست. آنچه اهمیت دارد آن است که تمرینات شما توأم با هیجان باشد و این از طریق موزیک دارای ریتم میسر است.
۷. از پروتئین سبز غفلت نکنید!
اگر تصمیم گرفتهاید گوشت را از برنامه غذائی خود حذف کنید، به یکباره خود را از کلیه پروتئینهای بدنساز محروم نکنید. یک لیوان لوبیای سبز حاوی هفت گرم پروتئین است، همین مقدار نخودفرنگی به اندازه یک دانه تخممرغ دارای پروتئین است. پس در کنار گذاردن تدریجی پروتئین حیوانی، حبوبات بهویژه لوبیا، لوبیای سبز و نخودفرنگی را فراموش نکنید.
۸. غذاهای لقمهای حاضر و آماده:
افرادی که مجبورند زیاد به مسافرت بروند، اغلب بیشتر از دیگران کالری و چربی مصرف میکنند.
این افراد ناگزیرند در بین راه مقابل رستورانها توقف کرده و غذاهای چرب و سنگین را روانه معده خود سازند که همین امر سبب چاقی، بهویژه چاقیهای موضعی در خانمها میشود. برای جلوگیری از این امر میتوانید ساندویچهای کوچکی مثلاً از مرغ سوخاری تهیه کنید و یا از سالادهای بدون چربی در حین رانندگی استفاده کنید.
۹. اشتیاق برای غذاخوردن:
وقتی اشتیاق و علاقه شما برای صرف نوعی غذا به اوج میرسد، اگر کمی در برابر آن مقاومت کنید، معمولاً از میزان هوش و اشتیاق شما کاسته خواهد شد. برای ایستادگی بهتر میتوانید از شیوههائی نظیر دوش گرفتن، پیادهروی، دوچرخهسواری و یا هر کار دیگری مغایر با خوردن استفاده کنید. رابینسون میگوید: ”با وجود این شما به خوردن نیاز دارید و با رعایت مواردی میتوانید این کار را بهراحتی و بدون ترس انجام دهید“.
۱۰. پیادهروی اعجاز میکند!
پیادهروی، پیش از صرف غذا، بیش از تمرینات بدنی ورزشی در سوخت وساز بدن مؤثر است. البته اگر پیادهروی با حرکات ورزشی توأم باشد، اثرات مضاعف در پی خواهد داشت.
۱۱. بهترین شیوه سوزاندن کالری بدن:
یک ماشین پلهپیمائی، میتواند چند صد کالری را در طول یک ساعت بسوزاند. دامنه سرعت این ماشین بهمراتب بیشتر از کارکرد معمولی پاهای یک فرد است. اگر برای حرکات و تمرینات عضلات پا به ماشین پلهپیمائی دسترسی ندارید، سعی کنید قدمهای شما حین راه رفتن بلند و دارای ضرباهنگ یک اندازه باشد تا عضلات پاهایتان تقویت شود.
۱۲. یادداشت بردارید:
”جاناتان رابینسون“ مدیر اجرائی مرکز داروهای ممنوعه میشیگان میگوید: ”زمانی که به هوس خود در خوردن یک غذای چرب لذیذ فایق آمدهاید، این موفقیت را در دفترچه یادداشت خود قید کنید تا با یادآوری آن انگیزه مقاومتهای آینده را در خود تقویت کنید. این سادهترین راه برای الگوسازی است“.
۱۳. به عضلات خود استراحت دهید:
عضلات قوی داشتن یعنی برخورداری از سوخت و ساز منظمتر. اما با داشتن بدنی عضلانی، بدن شما باید در پی هر مرحله از تمرینات ورزشی استراحتی به خود بدهد. پس از استراحت دادن به عضلات خود، دوباره تمرینات را از سر بگیرید. بیتردید نتایج بهتری بهدست میآورید.
۱۴. سی دقیقه ورزش، ایدهآل است:
تمرینات به سبک تمرکزی یوگا بسیار مؤثرند. سی دقیقه انجام حرکات ورزشی در طول روز ایدهآل است. اما صرف این وقت ممکن است همیشه میسر نباشد. دلسرد نباشید. سرانجام ۳ تا ۱۰ دقیقه ورزش در طول روز نیز به سلامتی شما کمک خواهد کرد.
۱۵. غذاهای کم کالری:
بهمنظور احتراز از غذاهای پرچربی در طول شب و در آشپزخانه اشتهاآور، خوراکیهای لقمهای را در جاهای بهخصوصی از خانه قرار دهید. برای مثال، مقداری ذرت بینمک یا چوبشور روی گیرنده تلویزیون یا در گوشهای از گنجه لباسها قرار دهید و شبها با خوردن آنها هوس غذا خوردن در طول شب را در خودتان از بین ببرید.
۱۶. برنامه مبارزه با چاقی:
از مؤثرترین اهداف رژیم خود، فهرستی تهیه کنید. (مصرف کردن غذاهای ساده فاقد چربی، تدارک دیدن ناهار توسط خودتان و غیره). فهرست را در پایان هر ماه بررسی کنید. ”لیندا کروفورد“ کارشناس عادتهای تغذیه میگوید: ” ما اغلب از اهداف خود فاصله میگیریم و تنها راه جلوگیری از آن بررسی ماهانه عملکرد ما در تغذیه بدنمان است.“
۱۷. دستها را آزاد نگه دارید:
هنگام بالا رفتن از پلهها، از نردههای کنار پلهها استفاده نکنید. این عمل سرعت عمل کالری سوزاندن بدن شما را کاهش خواهد داد. پس موقع بالا رفتن از پلهها صحیحتر آن است که دستهایتان آزاد باشد.
۱۸. در موقع گرسنگی آشپزی نکنید!
اگر چنین کنید، لقمههای کوچک برای خود خواهید گرفت و بهمیزان پخت غذا نیز خواهید افزود. با خوردن یک دانه سیب یا یک برش لیمو و غیره به گرسنگی خود فائق آئید و بعد با خیال راحت غذا درست کنید.
۱۹. نقش رنگها در تغذیه:
بهتر است غذاهای خود را در اتاقی که رنگ آبی دارد میل کنید و نه رنگ قرمز و تند.
بر پایه تحقیقات مؤسسات طبی دانشگاه ”جان هیکینز“ رنگهای گرم و تند نظیر قرمز، نارنجی و زرد سبب میشود که غذا مطبوعتر جلوه کند. در نتیجه انسان احساس گرسنگی و ولع بیشتری میکند. رنگهای سرد و ملایم مانند آبی و خاکستری درست نتیجه عکس رنگها تند را بهدست میدهد.
۲۰. اهمیت عضلات بدن:
داشتن عضلات قوی، کلید اصلی سوزاندن چربیهای بدن است، پس سعی کنید همواره در تقویت عضلانی خود بکوشید. اما این کم کردن وزن از طریق سوزاندن چربیها را بهطور آهسته و تدریجی انجام دهید، تا با فشار آوردن به عضلات آنها را تقویت کنید.
۲۱. آهسته و آرام غذا خوردن:
اگر عادت دارید غذا را سریع بخورید، ضرورت دارد که به این توصیه عمل کنید. هنگامیکه غذا در دهان دارید، هرگز چنگال به دست نگیرید، چون این عمل سرعت غذا خوردن را زیاد میکند.
۲۲. درس بگیرید:
اگر به دویدن علاقه دارید، بههنگام خسته شدن از دویدن زیاد، زمانی را به تمرین دیگری اختصاص دهید. اگر از آن تمرین هم خسته شدید با راکت، زمانی را توپ بزنید. پرداختن به حرکات و تمرینات متفاوت روش تمرینی شما را در حالت مثبت نگاه خواهد داشت.
۲۳. آیا پس از غذا خوردن میدوید؟
اگر پاسخ مثبت است، پس در هفته دوم این رژیم ۵۰ هفتهای، این قاعده را تغییر دهید. تأثیر حرارتی موجود در غذا باعث دور برداشتن و فزونی گرفتن متابولیسم بدن میشود. در حالیکه اگر این نظم را معکوس کنید، یعنی پس از دویدن و ورزش غذا بخورید، متابولیسم مورد نظر در خدمت قدرت کاری بدن شما قرار خواهد گرفت.
۲۴. پاروزنی، عامل مهم تناسب اندام:
پاروزنی، یا استفاده از ماشینهای پاروزنی در باشگاههای ورزشی، به کوچک شدن شکم، از بین رفتن پیه و چربی دور شکم و بالاخره قویتر شدن عضلان دست و بازو کمک خواهد کرد.
۲۵. آهسته غذا بخورید:
زیرا کسانی که سریع غذا میخورند فرصت جذب کالری را به اندازه کافی به معده خود نمیدهند و غذائی با حجم زیاد و کالری بیش از حد مصرف میکنند. در حالیکه اگر آهسته غذا بخورید ممکن است در یک سوم زمان صرف شده کالری مورد نیاز دریافت کرده و از خوردن بیش از حد غذا بپرهیزید.
۲۶. همواره سعی کنید با معده پر به خرید بروید:
زیرا افراد گرسنه در انتخاب غذاهای مورد نیاز اغلب چربیها و شیرینیجات را انتخاب میکنند، بدون اینکه به نیاز بدن خود به ویتامینها و کالری توجه کنند. خرید کردن با شکم پر میتوانند توجه بیشتری را نسبت به ویتامینها و کالریها جلب کند.
۲۷. سعی نکنید خیلی زود لاغر شوید:
زیرا کسانی که خیلی سریع لاغر میشوند با سرعت بیشتری دوباره اضافه وزن پیدا میکنند. لاغر شدن تدریجی و منظم امکان متعادل نگهداشتن وزن پس از رژیم غذائی را امکانپذیر میکند.
۲۸. با نوشیدن مایعات خنک میتوان برای لاغر شدن گامی مهم برداشت:
بدین ترتیب که نوشیدن آب سرد و نوشیدنیهای خنک باعث مصرف انرژی میشود. در نتیجه بدن بهصورت تدریجی لاغر میشود.
۲۹. غذای بسیار گرم نخورید:
پزشکان توصیه میکنند که از مصرف غذاهای بسیار گرم پرهیز کنید، زیرا هضم غذای سرد به آسانی صورت نمیگیرد و باید بدن آن را گرم کند و این کار مستلزم مصرف کالری قابل توجهی است. به این ترتیب روند هضم و جذب کند انجام میگیرد و از گرسنگی زودرس جلوگیری میشود.
۳۰. هرگز وعده غذائی را حذف نکنید:
در واقع این عمل روش ساخت چربیهای ذخیره را بهکار میاندازد. بهتر است بهمقدار کمتر اما در چندین نوبت غذا بخورید.
وزن ایدهآل:
سلامتی و تندرستی بیش از چاقی ارزش دارد. در دوران گذشته از زمانی که وسایل راحتی بشر بیشتر شد و زندگی اداری و صنعتی، بهوجود آمد چاقی عمومیت یافت و حتی یک ارزش بهشمار میآمد. ولی در حال حاضر سلامتی بیش از چاقی ارزش دارد به همین جهت رژیمهای غذائی و ورزش اهمیتی خاص پیدا کردند. البته وزن هر کس طبق قد، سن، وضعیت عمومی و استخوانبندی او متغیر است.
از: استیو کاوفمن (Steve Kaufmann)
هنگامی که به ۴۵ سال گذشته برمیگردم، چنین به نظرم میرسد که بزرگترین عامل تمام موفقیتهای من به عنوان دانشجو، دیپلمات یا تاجر، خوش شانسی بوده و بس. هنگامی که از ناپلئون پرسیدند که آیا او ترجیح میدهد فرماندهان ارتش وی شجاع باشند یا زیرک، او پاسخ داد هیچکدام، من فرماندهان خوش شانس را ترجیح میدهم.
سوال اینجاست، چگونه شانس بیاوریم؟
در اینجا هفت عادتی را که برای من عامل خوش شانسی بوده اند، با شما در میان میگذارم:
۱٫ ماجراجو باشید اما سر دار و ندارتان شرط نبندید.تمام موفقیتهای من به خاطر روحیه ریسک پذیرم بوده است. من آسایش تحصیل در دانشگاه شهر خود را رها رده و برای تحصیل به خارج رفتم. بر سر موضوعی که واقعا برایم اهمیت داشت در مقابل رئیسم ایستادم. از کار در شرکت استعفا داده و کار خودم را به وجود آوردم. به فروشنده ای در مقابل وثیقه اندک پول قرض دادم و موارد بیشماری از این قبیل. اینها، کارهایی بودند که بیشترین پاداش را به دنبال داشتند. اما، در تمام این موارد من میتوانستم از عهده پیامدهای شکست هم بربیایم. البته قرار هم نبود که در صورت شکست به جزیره الب تبعید شوم، اما باید همه جوانب کار را سنجید. هرچند که من همیشه هم نمینشینم و یک برنامه عریض و طویل بچینم، بیشتر اوقات تنها از حس درونی خود پیروی میکنم، اما در تمام شرایط، کاری را انجام میدهم که بدانم میتوانم از پس شکست آن برآیم.
۲٫ کار را با اعتماد به دیگران آغاز کنید:شما نمیتوانید تک و تنها به جای برسید و تنها با کمک دیگران میتوانید به اهداف خود دست یابید. این دیگران شامل دوستان، خانواده، همکاران، روئسا و کارکنان، فروشندگان و خریداران هستند. اگر شما ذاتا شکاک هستید یا دوست دارید تمام کارها را به تنهایی انجام دهید، امکان اینکه بخت به شما رو کند بسیار کم خواهد بود. زیرا معمولا شانس توسط دیگران بر سر راه شما قرار میگیرد.
۳٫ با مهره های قوی خود بازی کنید:نقاط قوت خود را بشناسید و آنها را به کار گیرید. نقاط ضعف خود را نیز بشناسید و از اینکه مجبور به استفاده از آنها شوید، اجتناب کنید. از وانمود کردن به قدرتهایی که فاقد آن هستید خودداری کنید. شما میتوانید توان و قدرتمندی خود را افزایش داده و بر ضعفهای خود چیره شوید. اما قبل از هرچیز باید مهارتها، استعدادها، دانش و روابط خود را به خوبی بشناسید و در هر زمان که میتوانید، از آنها استفاده کنید. این کار احتمال خوش شانس بودن را افزایش میدهد.
۴٫ بیش از آنچه میگیرید، پس بدهید.اگر میخواهید افراد خوش شانس را به برنامه خود وارد کنید، آماده بخشش باشید. شما باید بدون چشمداشت، برای دیگران قدمی بردارید. جربیات من، همواره نشان داده اند که این ضرب المثل قدیمی: “از هر دست بدهی، از همان دست میگیری” واقعیت دارد و مطمئن باشید که آنچه را بخشیده اید، چه مالی و چه معنوی، در غیر منتظره ترین موقعیت به شما باز میگردد و گره از کارتان میگشاید.
۵٫ متناسب و سلامت شوید و این حالت را حفظ کنید:نظور از تناسب و سلامت تنها از نظر فیزیکی نیست. منظور من بهداشت و سلامن جسمی، فکری و روانی است. صحیح غذا بخورید و فعال باشید. در هر سن و موقعیت به مطالعه و آموختن بپردازید. مثبت اندیش باشید. بدانید که لزوما همواره همه چیز بر وفق مرادتان نیست. اما با اعتقاد بر امکان پذیر بودن موفقیت، حتی در موقعیتهای دشوار نیز پیروز خواهید شد. هرگز هنگام شب و زمانی که خسته هستید، به مشکلات عمده و سخت نیاندیشید. سلامت و انرژی شانس به همراه خواهند داشت و قدرت مقابله با شکست را در اختیارتان میگذارند.
۶٫ در برقرار کردن ارتباط و اطلاع رسانی مهارت یابید:شما باید بتوانید به خوبی به دیگران بگویید که هستید و چه میخواهید. بر روی مهارتهای کلامی خود کار کنید. منظور من شیوه استفاده از کلمات، روش واضح سخن گفتن و نوشتن و بیان منظور با کلامی ساده اما قدرتمند است. اگر فرصت دارید، زبان دیگری نیز بیاموزید. دانستن چند زبان مختلف، شانس بسیاری برای من به همراه داشت و امکانات کاری فراوانی در اختیارم قرار داد. به یاد داشته باشید که در دهکده جهانی، اهمیت زبان هرگز کم نخواهد شد.
۷٫ در کار و صنعت واقعی خود گام بردارید:یک حسابدار میتواند به خوبی از برنامه های اقتصادی، جدولهای مختلف درآمد و سود و زیان و… مطلع باشد و کار خود را به خوبی انجام دهد، اما بعید است بتواند تغییر شغل داده و کفاش خوبی شود. هر راه اندازی، هر شرکت و هر معامله ای بر مبنای یک صنعت یا برپایه رشته علمی یا تجربی خاصی بنا شده است. به سوگند بقراطی رشته مورد نظر خود وفادار باقی بمانید. در اینصورت دیگران متوجه میشوند که شما واقعا در حرفه خود وارد و کارآمد هستید و بخت به شما رو خواهد کرد. با پرداختن به این عادات، به شانس فرصت بدهید به سراغتان بیاید. هر چه زودتر، بهتر…
7روش برای تصمیم گیری بهتر و اراده قویتر
بسیاری بر این باورند که در کنترل و مدیریت خودشان ضعف دارند و دچار مشکلات عدیده ای هستند، تصمیم گیری و تصمیم سازی برایشان سخت است و اراده انجام هیچ کاری را ندارند.
افزایش قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی و تقویت نیروی اراده، آرزویی است که بسیاری از افراد آن را تنها در حد یک رویا می پندارند و گمان می کنند هیچ راهی برای آن وجود ندارد، حال آنکه به شدت در اشتباه هستند.
در این مقاله از روش هایی صحبت به میان می آید که در بهبود وضعیت تصمیم گیری و اراده شما نقشی کلیدی ایفا می کنند:
1. تصمیم ها را با هم هماهنگ کنید
قدرت تصمیم گیری بدین معناست که بتوانید تصمیم های کوچکی که در طول روز می گیرید و کارهایی که قصد و اراده انجام آنها در طول روز را دارید، با هم همسو باشند و بتوانید آنها را هماهنگ یا به عبارت بهتر اولویت بندی کنید.
2. مواد حاوی گلوکز بخورید
شاید برایتان جالب باشد که پس از یک روز کاری خسته کننده و زمانی که به خانه می رسید، چگونه می توانید دوباره انرژی و توان تصمیم گیری درباره ساعات باقی مانده را داشته باشید. راه حل این مشکل ساده تر از تصور شماست. لطفا مواد حاوی گلوکز مصرف کنید.
3. با وسوسه ها مبارزه کنید
از انرژی درونی خود برای مبارزه با امیال و وسوسه های آنی کمک بگیرید تا اراده تان برای تصمیم گیری های پیچیده و مهم بیشتر شود. وسوسه ها خیلی راحت می توانند مانع تصمیم گیری ها شوند و از طرفی مبارزه با وسوسه ها هم تمرینی بسیار خوب و ایده آل برای تقویت اراده و قدرت تصمیم گیری است.
4. استرس را از خود دور کنید
افراد باهوش به جای اینکه در طول روز برای هر کاری به خود استرس راه دهند، انرژی خود را ذخیره می کنند تا از آن برای تصمیم گیری بهتر استفاده کنند.
حذف استرس از فهرست کارهای روزانه مقدار قابل توجهی انرژی ذخیره شده برای شما به ارمغان می آورد.
5. به خواب و خوراکتان برسید
سعی کنید با اراده قوی و تصمیمی قاطع خوراکی هایی را که هیچ نفعی به شما نمی رسانند، از برنامه غذایی تان حذف کنید و از طرفی برای خواب راحت و کافی هم ارزش قائل شوید.
اراده ای که برای این کار به خرج می دهید، نشان از قابلیت های شما در تقویت اراده تان در امور گوناگون دارد.
6. به ضمیر ناخودآگاه، آگاهانه توجه کنید
ضمیر ناخودآگاه شما می تواند در تصمیم گیری و اراده برای انجام کار، بدون اینکه خود بخواهید، به شما کمک کند، پس به سادگی به حرف دلتان گوش کنید و آن را دست کم نگیرید.
7. روی کمک دیگران حساب کنید
تقویت نیروی اراده و تصمیم سازی، لزوما در توانایی شخصی شما برای کنترل خودتان خلاصه نمی شود. پس برای اینکه نتیجه بهتری از این تلاش ها بگیرید، هرگز مشورت با دیگران را از یاد نبرید.
رفتار و طرز برخورد، شالوده و پایه ی موفقیت است. یک انسان سخاوتمند با رفتار و منشی مثبت مطمئناً کامیاب خواهد شد. اگر رفتارتان را تغییر دهید، ادراکتان، اعمالتان، و زندگی تان را تغییر داده اید؛ و با تغییر تک تک زندگی ها، دنیا تغییر خواهد کرد.
در این مقاله ۳۰ نوع کار را عنوان می کنیم که هر کدام فقط ۳۰ ثانیه زمان می برد. تصور کنید اگر میلیون ها یا بیلیون ها انسان روی زمین اگر فقط یکی از این کارها را انجام بدهند، دنیا چطور تغییر می کرد؟ به همین خاطر سعی کردیم راه های جدیدی برای رشد و پیشرفت شخصی به رایتان عنوان کنیم که می توانید در کمتر از ۳۰ ثانیه آن ها را انجام دهید.
۱- تُن صدایتان را تغییر دهید. برای ۳۰ ثانیه سعی کنید نرم تر، آرام تر، و کمی خوشایندتر صحبت کنید. با نتایج شگفت انگیزی روبه رو خواهید شد. آیا می دانستید وقتی با صدای نرم تر و آرام تر به بچه ها دستور بدهید، نسبت به اینکه سرشان داد بزنید، تأثیر بیشتری خواهد داشت؟ اگر در کار خسته شده اید، حتی فقط برای ۳۰ ثانیه سعی کنید لحن صدایتان را آرام تر کنید، شاید زودتر به نتیجه رسیدید!
۲- ایده های قدیمیتان را به یاد آورده و دوباره آن ها را از سر گیرید. برای ۳۰ ثانیه، ایده قدیمیتان را دوباره امتحان کنید. آیا این ایده ی یک اختراع، یک پروژه کاری، یا کاری بوده که به نظرتان خسته کننده می آمده؟ یکی از آن کارها را انتخاب کرده و یک بار دیگر امتحانش کنید. تصور کنید اگر همه ی آدم ها اینقدر جرات داشتند که از نبوغ خدادادی در جهت استعدادهایشان بهره گیرند چه می شد؟ می دانید چه چیزهای جدیدی در دنیا ابداع می شد؟
۳- برای ۳۰ ثانیه به یک نفر یک فرصت دوباره بدهید. یک بار دیگر به حرف هایش گوش دهید یا یک بار دیگر به او فرصت دهید شاید که تغییر کرده باشد.
۴- به فرزندانتان بگویید «دوستتان دارم» و «به شما افتخار می کنم.» به چشم هایشان نگاه کنید، و به آن ها نشان دهید که چقدر به رایشان ارزش قائلید. تصور کنید اگر همه ی والدین ۳۰ ثانیه در روز هم که شده به فرزندانشان اطمینان خاطر می دادند، دنیا چه تغییری می کرد…
۵- دفعه ی بعدی که منتظر خشنودی آنی یا چیزی بودید که نمی توانید در همان لحظه داشته باشید، برای آنچه که در حال حاضر دارید، ۳۰ ثانیه از خدا تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث تغییر رفتارتان خواهد شد.
۶- ۳۰ ثانیه محکم تر و صاف تر بایستید، و سرتان را بالاتر بگیرید. در چشم های دیگران نگاه کنید و با اطمینان بیشتر راه بروید. ببینید چه احساس خوبی دارد.
۷- کاری را که قبلاً از انجام آن دست کشیده اید و نیمه رها کرده اید را انتخاب کنید که امروز انجامش دهید. ۳۰ ثانیه بیشتر طول نمی کشد که برای انجام کاری تصمیم بگیرید. قولتان را پیش خودتان نگه دارید و مطمئن باشید که حتماً انجامش خواهید داد.
۸- به هم ریختگی هایی که کس دیگری ایجاد کرده را تمیز و مرتب کنید.
۹- از کسی تعریف و تمجید کنید.
۱۰- برای چیزی یا کسی که باورش دهید، بایستید. یک جمله ی حمایت کننده، حوزه ی نفوذ شما را گسترده تر خواهد کرد.
۱۱- کسی را در کارش تشویق کنید و به او اطمینان خاطر بدهید. به او بگویید که «تو می توانی!» او را باور داشته باشید و این باور را نشان دهید.
۱۲- کسی را که دوست دارید بیشتر با او آشنا شوید را به خانه تان دعوت کنید. می توانید شام را کنار هم صرف کنید. از این دعوت برای یک دوستی تازه استفاده کنید.
۱۳- به مدت ۳۰ ثانیه در جمع همسرتان را ناز و نوازش کنید. دستتان را پشتش بکشید، انگشتانتان را در موهایش فرو ببرید، نرم و آرام بغلش کنید، دستش را به نرمی فشار دهید، یا حتی یک بوسه تند و چابک. خیلی خوب است اگر بچه هایتان بفهمند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست دارند و برای ابراز علاقه به هم راحت هستند. مطمئناً اگر همه ی زوج ها فقط ۳۰ ثانیه در روز برای چنین کاری وقت می گذاشتند، این قدر زندگی های زناشویی درهم و برهم نبود.
۱۴- یک کلمه ی جدید (کلمه ای از زبانی خارجی که به خوبی به آن تسلط ندارید) یا یک چیز تازه در مورد یک فرهنگ دیگر یاد بگیرید.
۱۵- چکی به مبلغ %۱۰ از حقوق ماهانه تان بنویسید و به مؤسسات خیریه هدیه کنید.
۱۶- هر روز ۳۰ ثانیه برای غالب آمدن بر ترس ها و شجاعانه روبه رو شدن با همه ی موقعیت های زندگی تان دعا کنید. رفتاری مثبت و هدفی مثبت در ذهن داشته باشید. برای کارهای آن روزتان طبق اولویت ها برنامه ریزی کنید. بعد از ۳۰ ثانیه برای تغییر آماده خواهید بود.
۱۷- از کسی بپرسید، «حالت چطور است» و واقعاً به جوابی که به شما می دهد خوب گوش کنید.
۱۸- ۲۰ هزار تومان در یک پاکت گذاشته و با عنوان «ناشناس» برای کسی بگذارید که می دانید به آن احتیاج دارد. نیکوکاری بدون اینکه شناخته شوید احساسی فوق العاده در شما ایجاد خواهد کرد. امتحان کنید!
۱۹- یک اقدام سریع برای محیط زیست بکنید. به پرنده ها غذا بدهید، زباله ها و آشغال ها را جمع و جور کنید و…
۲۰- یک صبحانه ی عالی برای خود انتخاب کنید (انرژی روزانه ی خود را با یک تصمیم ۳۰ ثانیه ای شروع کنید). کمتر مواد قندی بخورید و بیشتر پروتئین و میوه بخورید و صبحانه ای سالم و مقوی برای خود انتخاب کنید.
۲۱- اگر خیلی وقت است که درون خانه یا شرکت هستید، بیرون بروید و اجازه بدهید که نور آفتاب روی صورتتان بنشیند. این کار حالتان را خیلی سریع بهبود خواهد داد.
۲۲- وقتی کسی از شما تقاضای کم خواست (کمک مالی)، پاسخ مثبت بدهید.
۲۳- برای انتخابات ثبت نام کنید. ۳۰ ثانیه برای ثبت نام وقت بگذارید و فرم را پر کنید. با این کار هر وقت موقع انتخابات شهر یا شورا رسید می توانید در این فعالیت مردمی شرکت کنید
۲۴- یک دانه بکارید (یا اگر وارد هستید، یک نهال بکارید). تصور کنید اگر میلیون ها آدم روی زمین این کار را بکنند دنیا چه تغییری خواهد کرد.
۲۵- چراغ اتاق هایی که خالی است را خاموش کنید (لامپ اضافی خاموش). هر ۳۰ ثانیه هم ارزش دارد.
۲۶- در سطل زباله ی خانه چند کیسه ی زباله بگذارید تا انواع مختلف زباله ها را جداگانه دور بریزید. شما بازیافت زباله را از همین امروز شروع کرده اید.
۲۷- یک عادت بدتان را در ۳۰ ثانیه ترک کنید؛ و ۳۰ ثانیه به ۳۰ ثانیه آن را تکرار کنید.
۲۸- ۳۰ ثانیه بخندید. استرستان فروکش خواهد کرد.
۲۹- آب بنوشید.
۳۰- ۳۰ ثانیه از هر آنچه که دارید احساس رضایت کنید؛ و همیشه قدردان نعمت های خداوند باشی.
گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمیرسد.
آدم های موفق خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد میکنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را میدانند و می توان گفت آدم های موفق 30 فرق کلی با دیگران دارند که دانستن آنها بد نیست :
1. فرصتهایی را میبینند و پیدا میکنند که دیگران آنها را نمیبینند.
2. از مشکلات درس میگیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را میبینند.
3. روی راهحلها تمرکز میکنند.
4. هوشیارانه و روشمندانه موفقیتشان را میسازند، در زمانی که دیگران آرزو میکنند موفقیت به سراغشان آید.
5. مثل بقیه ترسهایی دارند ولی اجازه نمیدهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
6. سوالات درست را به شیوه صحیح از خود میپرسند. سوالهایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار میدهد.
7. به ندرت از چیزی شکایت میکنند و انرژیشان را به خاطر آن از دست نمیدهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفیبافی و بیثمر بودن است.
8. سرزنش نمیکنند (واقعا فایدهاش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده میگیرند.
9. وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیتشان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیتشان پیدا میکنند و بیشتر از ظرفیتشان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده میکنند.
10. همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامهریزی کرده و فکر میکنند تا وقتی که کارشان را انجام میدهند استرس کمتری داشته باشند.
11. خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد میکنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را میدانند.
12. بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرتانگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب میکنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمیگذارند زندگیشان اتوماتیکوار سپری شود.
13. بهوضوح و دقیقا میدانند که چه چیزی در زندگی میخواهند و چه نمیخواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی میکنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.
14. بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری میکنند.
15. در انجام کارهایشان امروز و فردا نمیکنند و زندگیشان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمیدهند.
16. آنها دانشآموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار میکنند. آنها از راههای مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد میگیرند.
17. همیشه نیمه پر لیوان را میبینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.
18. دقیقا میدانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگیشان را با از شاخهای به شاخهای دیگر پریدن از دست نمیدهند.
19. ریسکهای حسابشدهای انجام میدهند؛ ریسکهای مالی، احساسی و شغلی.
20. با مشکلات و چالشهایی که برایشان پیش میآید سریع و تاثیرگذار روبهرو میشوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمیکنند. با چالشها روبهرو میشوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره میبرند.
21. منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمیمانند تا آیندهشان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان میسازند.
22. وقتی بیشتر مردم کاری نمیکنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل میکنند.
23. بیشتر از افراد معمولی روی احساساتشان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچگاه برده احساساتشان نمیشوند.
24. ارتباطگرهای خوبی هستند و روی رابطهها کار میکنند.
25. برای زندگیشان برنامه دارند و سعی میکنند برنامهشان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامهریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.
26. در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی میخواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را میفهمند.
27. ارزشهای زندگیشان معلوم است و زندگیشان را روی همان ارزشها بنا میکنند.
28. تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، میدانند که پول و موفقیت مترادف هم نیستند. آنها میدانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلیها خیال میکنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافتهاند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.
29. اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کردهاند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را میروند که کمتر کسی میتواند برود، شاد میشوند.
30. از خودشان مطمئن هستند.