-سرزنش کردن
مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند .
گوش دادن به حرف های مردان
یکی
از علت هایی که مرد سفره ی دلش را برای زن باز نمی کند و غم دل با او نمی
گوید این است که زن با دقت و توجه و دلسوزی به حرفهای مرد دل نمی سپارد.
در
چنین شرایطی مرد از این بیم داردکه مورد تمسخر زنش قرار بگیرد اینگونه
زنها باید راه درست شنیدن و علاقه نشان دادن به حرفهای مرد را یاد بگیرند .
ایجاد تعادل روحی در مردان
یکی
از مهم ترین کارهایی که مردان دوست دارند زنشان برایشان انجام دهد این است
که به او اجازه دهند بار دلش را خالی کنند و مشکلاتی که در سر کار قادر
نیستند با کسی در میان بگذارند و نزد کسی اعتراف کنند به او بگویند. زن
هایی که به این مسئله اهمیت می دهند باعث توازن و تقویت احساس تعادل روحی
در مردان می شوند .
نیاز مردان به زنان با هوش
مردها آن اندازه که به زن شنونده و باهوش و با توجه نیاز دارند به زن اندرز دهنده نیاز ندارند.
نگه داشتن راز مردان
یکی
از علت هایی که بعضی مردها راجع به کارشان با همسرشان مشورت و صحبت نمی
کنند این است که به زنان خود در جهت حفظ راز میانشان اعتماد ندارند .
اعتماد به نفس دادن به مردان
در
مواقعی که مردان به آستانه ی شکست می رسند و احساس می کنند که همه چیز
برای آنها تمام شده است به زنی نیاز دارند که اعتماد به نفس و روحیه ای
سرشار از انرژی را به او هدیه کنند .
فراهم کردن راحتی مردان
مرد ها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.
لیاقت زن برای پیشرفت مرد
هر
مردی دوست دارد همسرش طوری تربیت شده باشد که در اجتماع موجب آبرو و
اعتبار او باشد و وظایفش را با لیاقت هر چه تمام تر به دوش بکشد فرقی نمی
کند که شغل شوهر او چیست آیا از مقام بالایی برخوردار است یا نه ؟ در هر
صورت وظیفه ی زن است که با شخصیت و لیاقت خود پیشرفت شوهر خود را تسریع کند
چون او در این مسئله می تواند مهمترین عامل موثر باشد .
ایرانیان برای هر پدیده سودمندی جشن (یعنی نیایش همگانی) برگزار میکردهاند. از این پدیدهها میتوان رویدادهای طبیعی را نام برد. زمین در گذر خود به گرد خورشید از مداری بیضی شکل میگذرد. هرگاه خورشید در هر یک از دو مرکز این بیضی باشد (زمین در دو سر قطر بزرگ جای داشته باشد)، درازای روز و شب برابر میشوند که نقطههای اعتدال بهاره و پاییزه نامیده شدهاند.
با
گذر از نقطه اعتدال و رسیدن زمین به دو سر قطر کوچک بیضی طول روز یا شب
کمکم به بلندترین اندازه خود میرسد که به ترتیب نقطههای انقلاب
تابستانه و زمستانه نام دارند. از سوی دیگر هم زمان با گردش زمین زاویه
تابش خورشید به بخشهای گوناگون زمین نیز دگرگون شده، گرمای آنجا را کم یا
زیاد میکند. بدین گونه سال خورشیدی، فصل، ماه و دیگر پدیدههای مربوط به
گاه شماری پدید میآید. در دو نقطه اعتدال بهاره وپاییزه همچنین در
نقطههای انقلاب تابستانه و زمستانه به ترتیب جشنهای نوروز، مهرگان،
تیرگان و دیگان (یلدا) برگزار میشده است.
در
گاه شمار ایرانی سال دوازده ماه سی روزه دارد که هر روز را به نامی
میخواندهاند. هر روز که نام آن با نام ماه یکی میشده، آن روز را جشن
میگرفتهاند. آیین برگزاری این جشنها نیز با نام آن هماهنگ بوده است. در
همه این جشنها نخست با نیایش همگانی از خداوند سپاسگزاری کرده، پیمان
میبستهاند که به خشنودی اهورامزدا برای نوکردن جهان همه کردارشان را
بنابر هنجار هستی انجام دهند و خرد خود را با منش نیک همگام سازند. سپس به
شادی برخاسته، داد و دهش (هدیه دادن و پذیرایی) میکردهاند.
یکی از بزرگترین جشنهای ایرانی نوروز
است. در باور ایرانیان جهان در شش مرحله آفریده شده است: آسمان، زمین، آب،
گیاه، جانور، و انسان. بنابر این باور انسان در پنج روز آخر سال آفریده
شده، در نوروز از فروردین (= فْرَوَهْر = راهنمای اهورایی) برخوردار در
نتیجه نو و تازه می شود. بنابر این ایرانیان در پایان اسفند پیرامون خود
را پاکسازی میکردهاند. آنگاه در پنج روز ماندهی آخر سال که به نام
پنجو، پنجه شناخته میشده با سرودن یکی از پنج بخش گاتها میکوشیدهاند که
درونشان را پاکسازی کنند، تا آماده دگرگونی نوروزی شوند. خانه تکانی پیش
از نوروز یادگار این آیین است. سپس به جشن (= نیایش همگانی) می
پرداختهاند تا از خداوند برای چنین آفرینش و هدایتی سپاسگزاری کنند.
انسان
در خانواده ساخته و در اجتماع پرورده میشود. سپس میتواند با پرورش شش
جلوهی خداوند در خودش به او نزدیک شود. از دیدگاه دستور زبان، بهمن،
اردیبهشت و شهریور به صورت خنثی یا مذکر و اسفند، خرداد و امرداد نیز سه
جلوهای هستند که به صورت مونث بکار برده شدهاند. این شش صفت در فرهنگ
التقاطی ساسانیان با نام اَمْشاسپندان (به معنی بیمرگان افزاینده، پاکان
و مقدسان جاودان) دچار شخصیت فرشتهای شدند.
در
اسطورههای ساسانی تخممرغ، شیر و شیر برنج نماد بهمن؛ آتش نماد اردیبهشت؛
فلز نماد شهریور زمین نماد اسفند؛ آب نماد خرداد؛ گیاه سبز و خوراکیهای
گیاهی نماد امرداد هستند. انسانی که این شش پرتو را در خود پرورده باشد،
روحش چون آیینه روشنایی خداوند را باز میتاباند، بنابراین کتاب آسمانی
گاتها و آیینه نیز بایستی نماد اهورایی شدن انسان باشد. در همه جشنها از
جمله پنج روز پنجه، سفرهای گسترده و نیایشها در کنار آن انجام میشود.
این هفت عنصر در همه سفرههایی که برای آیینهای دینی (جشنها) گسترده
میشوند، وجود دارد و سفره هفتسین یادگار آن است. معنی نامها این نکته
را بهتر نشان میدهد ...فروردین (ماه فروهرها) :
فروردین نام نخستین ماه فصل بها ر و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در گاه شمار ایرانی سال با لحظه گذر زمین از نقطه اعتدال بهاره که درازای روز با شب برابر است، آغاز میشود در اسطورههای ایرانی پنج روز پیش و پنج روز پس از نوروز فروهرها به زمین میآیند تا روان انسان را تازه کنند. همان گونه که جهان خموده از زمستان به حرکتی تا بلندای رسیدن در میآید.
در
اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین
گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.
واژه
ی فروهر (فرورد، فرورتی و فروشی به معنی راهنما) نام ذرهای از ذات
خداوندی است که برای راهنمایی باشندگان به سوی خداوند درون آنها نهاده شده
است. روان راستکاران با فروهرشان یکی میشود. به سخنی دیگر انسان قطرهای
کوچک از دریای خداوند است که پس از پالایش دریایی میشود به کوچکی یک قطره.
در
جشن فروردینگان (نوزدهم فروردین) ایرانیان به آرامگاهها رفته از خداوند
برای چنین بخششی سپاسگزاری، برای درگذشتگان درخواست شادی روان و برای خود
آرزوی راستکاری میکردهاند.
بنا
به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال، فروهر در گذشتگان که با
روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می
آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می برند. به مناسبت فرود آمدن
فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده
روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای
دیگر می روند.
اردیبهشت (اشا وهیشتا = بهترین هنجار، راه و قانون) :
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
طبیعت
ایران در این هنگام بهترین و زیباترین حالت خود را داشته، از بهترین
هنجار برخوردار است همانگونه که به هنجارترین چیزها زیباترین
چیزهاست.گاتها آموزش میدهد که خداوند هنجاری به نام اشا بر جهان
استوارکرده است. پیامد شناخت این هنجار دانش نام دارد؛ دانشی که انسان را
توانا و پیروز میکند، ولی خرسندی زمانی به دست میآید که انسان همراه با
اشا از بهمن نیز برخوردار باشد.
در
اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که
کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء اول اشا از جمله لغاتی است که معنی آن
بسیار منبسط است، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی ... و
بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه وهیشت
باشد. صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین
کلمه است. در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است.
در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است.
در معنی ترکیب لغت اردیبهشت مانند بهشت هم آمده است.
خرداد (رسایی و کمال) :
خرداد
نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه شمار اعتدالی خورشیدی است.بنابر
چرخههای بلند مدت آب و هواشناختی ایران در این ماه از سال سیلابهای
بهاری فرو نشسته و کم آبیهای تابستانی هنوز فرا نرسیده است؛ بنابراین
منابع طبیعی آب در بهترین حالت خود هستند. بچههای جانوران دوره حساس
نوزادی را پشت سر گذاشته و شکوفهها میوه شدهاند.
در
اوستا و پارسی باستان هئوروتات، در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا
خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به
معنای رسا، همه، درست، و کامل؛ دوم تات که پسوند است برای اسم مونث،
بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیرو باد و فروردین
از همکاران خرداد می باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در
گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.در اسطورههای ایرانی نگهداری از آب ها
و زندگان، در برابر دیو تشنگی به این امشاسپند سپرده شده است.
تیر (ایزد باران، ستاره تیشتر، شعرای یمانی) :
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در
چرخههای بلند مدت هواشناسی ایران بیشترین تبخیر و کمترین بارش در این ماه
روی میدهد، ولی به هر روی نم بارانی می بارد. از سوی دیگر ستاره تیر در
این هنگام طلوع میکند که ستاره شناسان ایران باستان آن را قرین باران
میدانستند.در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته
آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق
می شود.
فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می شود و کشتزارها سیراب می گردد. تیشتر را در زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر گاه تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.
در این اسطوره ی ایرانی دیو اَپَ ئوشه آبها را بخار و در آسمان زندانی میکند. ایزد تیر پس از کشمکشهای بسیار این دیو را شکست میدهد.
بدین گونه آبها آزاد شده، باران میبارد.
در تاریخ اسطورهای ایران چندین جنگ بزرگ به دلیل بارش باران در این ماه به آشتی انجامید. از رویدادهای اسطورهای این ماه پرتاب تیر بوسیله آرش است که برای مشخص کردن مرز ایران و توران و پایان جنگی درازمدت انجام شد. از آنجا که آرش راستکار و ایرانیان خداپرستانی بر حق بودند، ایزد باد تیر آرش را تا کرانه جیحون برده، همراه با آن سختی و غم را از دل و جان ایرانیان دور میسازد. در جشن تیرگان (دهم تیر ماه) که برابر با انقلاب تابستانه است، مردم پس از سپاسگزاری از خداوند و آرزوی افزایش بارش با شادی به یکدیگر آب میپاشیدهاند که نمادی از باران است.
همچنین در این روز هفت رشته رنگین را به هم تابیده نخ هفت رنگی (نماد هفت رنگ یا نوع درد و رنج) به نام تیرو (به یاد تیر آرش) درست کرده، دور مچ دست چپ خود گره می زدهاند. سپس در روز باد بر سر یک بلندی این تیرو را به باد میسپردهاند تا همچون تیر آرش سختی و رنج را از ایشان دور کند.
امرداد (بیمرگی و جاودانگی) :
امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در اوستا امرتات، در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:
اول
ا ادات نفی به معنی نه، دوم مرتا به معنی مردنی، نیست و نابود شدنی و سوم
تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب
ندیدنی یا جاودانی. پس واژه مرداد به غلط استعمال می شود؛ و گویش اشتباه
مرداد به معنی مرگ و نابودی به دو دلیل ناپسند است. نخست آنکه امرداد از
نامها و جلوههای خداوند و اشتباه در گفتن آنها بسیار ناپسندیده است. دو
دیگر آنکه مرگ و نابودی نام زیبایی نیست و با فرهنگ پیشبرنده ایرانی
همخوانی ندارد.
در
ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.
در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از :
نیک
اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش
و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل
گردد.
در
فرهنگ ایرانیان گیاه و سبزی، نماد بیمرگی بوده است. زیرا گیاهان عمری
بسیار دراز دارند و هرسال دوباره تازه و شاداب جوانه میزنند. از سوی دیگر
گیاه با تامین هوای پاک و خوراک به دیگر زندگان، زندگی میبخشد. در این
هنگام از سال گیاهان در بهترین وضعیت رشد سبزینهای خود هستند.
شهریور (شهریاری نیک و برگزیدنی، سلطه و قدرت نیک) :
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ما در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در
اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می دانند. کلمه ای
است مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی
کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیریه
یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده. این
ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است.
خداوند
تنها شهریار دو جهان است. اگر انسان آن گونه که شایسته است پرورش یابد، بر
همه چیز شهریار بوده، نمیگذارد چیزی بر او سلطه داشته باشد. در گاتها نیز
رابطهی انسان با خدا رابطهی دلداده و دلدار یا استاد و شاگرد است.
شهریور
در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در
جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوست، او را دستگیر فقرا و
ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می شود
از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.
مهر (پیوستن با مهربانی) :
نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.
زمین
در این هنگام از نقطه اعتدال پاییزه میگذرد بنابراین درازای روز با شب
برابر میشود. گرمای خورشید نه چون تابستان بسیار است و نه چون زمستان
اندک. حیوانات و حشرات نیز در این ماه جفتگیری میکنند. در اسطورههای
ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر می دانستند.
در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر، و در فارسی مهر گفته می شود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن.
اغلب
خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است
میان آفریدگار و آفریدگان. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و
روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است.
مهر، ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر
انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد
وپیمان و میثاق مردم گماشته شده است.
از
این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز از او پوشیده نمی ماند.
برای آنکه از عهده نگهبانی برآید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم
داده است. مقام مهر در بالای کوه هرااست، آنجایی که نه روز است و نه شب ،
نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه کثافت. مهر از آنجا بر ممالک آریایی
نگران است. این آرامگاه، خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا
حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می شتابد.
آیین
مهر در دین مسیح نیز مشهود است. ایزد مهر در اصل به جز ایزد خورشید بوده
است اما بعدها آن دو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را به نام
میترس یاد کرده اند و ذکر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم میترس می
ستایند. از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح، آن دو با
یکدیگر خلط شده اند.ایرانیان مهرپرور و عدالت خواه، جشن مهرگان را نوروز
خاصه مینامیدهاند.
آبان (آبها) :
در
اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می شود.در اوستا بارها
آپ به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است.
نام
ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. ایزد
آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب
آن که زو که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده،
او را شکست داده، تعقیب نموده و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز
را جشن می گیرند، دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم
بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع
به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند.
آفتاب
در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می گیرد.در این ماه از سال به طور
معول باران میبارد. آبان، در گاه شماری باستانی این ماه آغاز زمستان بزرگ
بوده است.
آذر (آتش) :
در اوستا آتر و آثر، در پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر می گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.
آریائیان(هندوان
و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد
هندوان، آگنی خوانده شده و در ودا (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان
بزرگ به شمار رفته است.آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می
گیرد؛ و سرما به اندازهای است که باید آتش روشن کرد.
دی (دادار، دانای آفریننده) :
در
اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ، دادار و آفریدگار است و غالباً
صفت اهورامزدا است و آن از مصدر دا به معنی دادن و آفریدن است.
در
خود اوستا صفت دثوش(=دی) برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان
سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی(آفریدگار، دثوش)موسوم است.
برای این که سه روز موسوم به دی با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام
روز بعد می پیوندند. مثلا روز هشتم را دی به آذر و روز پانزدهم را دی به
مهر و ...
دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
در
این هنگام از سال که با انقلاب زمستانه همراه است، کوتاه ترین روزها و
بیشترین سرما زندگی مردم و جانوران را آن چنان با خطر روبرو میسازد که
تنها خداوند می تواند آن ها را در امان نگه دارد. از سوی دیگر همه ی
کارهای کشاورزی و بیشتر کارهای دامداری تعطیل است و بهترین راه برای
گذراندن این شبهای بلند و سرد، نیایش به درگاه خداوند است. در این ماه
چهار جشن دیگان در روزهای اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین
برگزار میشود.
نخستین روز این ماه یعنی اورمزد و دی ماه (25 آذر ماه در گاه شمار امروزی) برابر با شب یلدا است. این باور وجود داشته است که پس از مهرگان، مهر (گرما و نور خورشید) رو به نابودی می رود تا آن که در اورمزد و دی ماه دوباره متولد میشود. واژه آرامی یلدا این نکته را نشان می دهد. در فرهنگ اروپایی پس از جایگزین شدن مسحیت به جای مهرپرستی، این آیین تولد، به نام تولد مسیح برگزار می شده است.
بهمن (منش نیک) :
در
اوستا وهومنه ، در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه
ای است مرکب از دو جزء: وهو به معنی خوب و نیک و مند از ریشه من به معنی
منش است؛ پس یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد.
نخستین
آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی
مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر
بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.
یکی
از وظایف بهمن این است که به گفتار، نیکی را تعلیم می دهد و از هرزه گویی
باز می دارد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار می رود و در سپیده دم با
بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می
خواند، ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است.
بنا
به نوشته ابوریحان بیرونی، جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و
کشتار در بهمن روز منع شده است.بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن
بهمنجه خورده می شود؛ در طب نیز این گیاه معروف است.
در هات 28 بند 1 از گاتها در نماز آرزو میشود که برای خرسندی جهان همه کارهایمان با اشا و خردمان با منش نیک همگام باشد.
با
نگاهی به طبیعت ایران می بینیم که زایش بسیاری از جانوران سودمند اهلی و
وحشی پس از جشن سده (جشن سوختن آتش) روی میدهد. جشن سده که به نظر می رسد
جشن آغاز سال نو کشاورزی بوده باشد در روز مهر ایزد این ماه برگزار
میشود. درگذشته نخستین کار برای آغاز کشاورزی کندن بوتههای بیابانی و
سوزاندن آنها بود. امروزه نیز بسیاری از کارهای کشاورزی و باغبانی پس از
سده آغاز می شود.
اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس) :
دراوستا
اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ
و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده است. اسفند یا سپنتا آرمیتی،
آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه می گیرد.
در
ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده
است. بنابراین در اسطورههای ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین به
شمار می رفته است. در بندهشن آمده که زن نیک چون زمین نیک سختیها را می
گوارد و بر شیرین می دهد. از این روی جشن اسپندگان (29 بهمن ماه امروزی)
ویژه ی زنان بوده است. در این روز مردها با دادن هدیه به زنان از ایشان
قدردانی میکردهاند.
ابوریحان بیرونی از این جشن با نام مردگیران یاد کرده میآورد که دختران شوی (شوهر) مورد علاقه خود را در این روز برمیگزیدهاند.
سپندارمذ،
موظف است که همواره زمین را خرم ، آباد، پاک و بارور نگه دارد، هر که به
کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند، خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده
است. آسایش در روی زمین، سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این
ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است.
بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می باشد.
اینک
که معنی نامهای ماه را دانستیم باری دیگر به چرخه سال باز میگردیم ولی
اینبار با دیدی دیگر سال را از زمستان آغاز میکنیم. شاید بتوان زمستان را
همانند آغاز آفرینش دانست. زمانی که تنها خداوند بود و خواست که روزگار
جهان با فروغ آسایش و آرامش روشن باشد. پس نخست روشنایی را آفرید. آنگاه
با خرد خود آیین راستی (هنجار هستی- اشا) را آفرید و بهترین منش (بهمن) را
استوار کرد (هات 31 بند 7 گاتها).
از آنجا که در بیشتر موارد بهمن به صورت نرینه (مذکر) بکار برده شده شاید بتوان آنرا همانند پدر دانست. پدری که از دانش و خرد، منشی نیک دارد. شاید بتوان اسفند را نیز همانند مادر دانست، زیرا از دیدگاه دستور زبان این جلوه خداوندی همواره به صورت مادینه (مونث) بکار برده شده است. مادری که از دانش، دلدادگی و ایمان به خدا آرامشی افزاینده (اطمینان قلب) دارد.
با تلسکوپی که در تصویر می بینید مردم لندن قادرند بطور زنده نیویورک را ببینند!
این تلسکوپ عظیم که در لندن ساخته شده است با آینه هایی که در زیر اقیانوس آتلانتیک
کار گذاشته شده است تصاویر نیویورک را برای لندنی ها قابل مشاهده می کند.
پائول
جرج، مهندسی است که این تلسکوپ عظیم را طراحی کرده است. وی هدف از طراحی
این تلسکوپ را که روی آن نام تلکتروسکوپ (Telectroscope) نهاده است، جامه
عمل پوشاندن به آرزوی پدر بزرگش مبنی بر دیدن مردم نیویورک از سوی مردم
لندن را عنوان کرده است.
۱- جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.
3- حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و به آنچه که می
خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.
4- هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ
جای خالی در آن وجود ندارد با قدم زدن سعی کنید ذهن خودتان را خالی
کنید.
5- به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند.
زندگی با آرامش را از کودکان یاد بگیرید.
6- سعی کنید به داشته های خود قناعت کنیدو در این صورت احساس رضایت
بیشتری از زندگی خواهید کرد.
7- اکسیژن باعث می شود مغز شما بهتر فعالیت کند. پس در محل زندگی و
کار خود گیاه نگاه دارید.
8- این همه عجله برای چیست؟ به یاد داشته باشید سرعت حرکت شما با
احساس شما رابطه مستقیمی داردو پس سعی کنید عجول و شتابزده
نباشید.
9- شوخی روش خوبی برای رسیدن به آرامش است . پس شوخی طبع
باشید.
10- لحظات زیبای زندگیتان را بایگانی کنید. سعی کنید از این لحظات
فیلم و عکس تهیه کنید و در لحظات ناراحتی به آن نگاه کنید تا به یاد بیاورید زندگی
همیشه برای شما تلخ و دشوار نبوده است.
11- آرام سخن گفتن باعث می شود ظربان قلب و تنفس شما کم شود و این
پایین آمدن ضربان قلب آرامش بیشتری به شما می دهد.
12- شاد کردن دیگران باعث می شود احساس و انرژی مثبتی به شما منتقل
شود.
15- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و اجاره بدهید از شر
فشار زمان نجات پیدا کنید.
16- مسافرت به شما کمک خواهد کرد تا برای مدتی فکر شما آزاد باشد
واثرات مسافرت پس از برگشت به خوبی در زندگی روزمره شما نمایان خواهد
شد.
17- دیگران را ببخشید. زیرا بخشش و شاد کردن دیگران یکی از مسائل
زندگی بخش است.
18- سعی کنید در هنگام عصبانیت خود را به گونه ای تخلیه کنید .
مثلا به بالای پشت بام بروید و فریاد بکشید
19- لباسهای راحت و گشاد باعث آرامش می شوند.
20- سعی کنید به موقع غذا بخورید و از غذا خوردن لذت
ببرید. زیرا غذا خوردن باعث آرامش سیستم عصبی
میشود
لباس
های سبز:
انتخاب رنگ
سبز برای لباس معمولا نشان دهنده آن است که صاحبان آن شخصیتی قوی و اراده ای بالا
دارند. در تصمیم گیری ها خیلی محکم عمل کرده و تا حدی خودرای و مغرورند. این افراد
اعتماد به نفس بالایی دارند و در کمک به دیگران پیشقدم می
شوند.
لباس های
آبی:
اکثر آبی پوشها
دارای نگاهی عمیق بوده و شخصیتی حساس و شفاف دارند. این افراد به راحتی فکر و نظر
خود را به دیگران منتقل می کنند و به همین نسبت شجاعت و جرات ویژه ای هم از خودشان
نشان می دهند. آنها زندگی را زیبا دیده و بیشترین تلاش را برای استفاده بهینه از آن
می کنند.
لباس های
مشکی:
بیشتر اوقات
انتخاب رنگ مشکی نشان دهنده آن است که این افراد انسانهایی رویایی هستند که در
فضایی شاعرانه ز ندگی می کنند و در عین حال بسیار دست و دلبازند و تلاش میکنند با
هر آنچه دارند به کمک دیگران رفته و گرهی از مشکلات آنها باز کنند. آنها بسیار
اجتماعی، ظریف و ساده پسند هستند.
لباس های قهوه
ای:
این افراد سمبل
مهربانی و محبت هستند. برخی روان شناسان می گویند رنگ قهوه ای هر چه تیره تر باشد
مهر و محبت صاحبش بیشتر است. این افراد بسیار خونسردند و تقریبا هر چه را می خواهند
براحتی تصاحب می کنند. آنها در بدترین شرایط می توانند بهترین تصمیم ها را اتخاذ
کنند.
لباس های
خاکستری:
انتخاب رنگ خاکستری
نشان دهنده این نکته است که این افراد معمولا شخصییتی آرام و با اعتماد به نفس
دارند. هر چند روان شناسان میگویند افرادی که دل در گرو رنگ خاکستری دارند، دو دسته
هستند: یا شخصیتی عصبی و انقلابی دارند و یا همیشه به دنبال آرامش می گردند. آنها
در مجموع انسانهایی سرسخت و سنگین دل هستند. اگر در دلشان نفوذ کردی برای همیشه جای
خواهی داشت.
لباس های سفید:
افرادی که لباسهای سفید را دوست دارند انسانهای خوش قلبی
هستند و همیشه به دنبال دوست می گردند. این افراد معمولا از کودکی روی پای خود بزرگ
شده و دوست ندارند به دیگران تکیه کنند. در موقعیت های کاری، همیشه در حال ساختن
نردبانی برای بالا رفتن از آن هستند، چرا که معتقدند از هر فرصتی باید استفاده
کرد.
رنگهای
روشن:
انتخاب این نوع
رنگها، نشان دهنده این است که این افراد بشدت سر شار از انرژی مثبت بوده و عشق و
بالندگی را به اطراف خود پخش میکنند. دیدار با این افراد، اگر چه ممکن است همیشه
خوشایند نباشد، اما بازگیری انرژی مثبت و سازنده از آنها می تواند بقیه روز را برای
شما زیباتر، دلچسب تر و قابل تحمل تر سازد.
«عجیب ترین نام های ایرانی» کوششی است از خلاصه ی تحقیقات مرکز آمار ایران در
خصوص نام های نامتعارف و عجیب و غریب ایرانیان.
آنچه که در این نوشتار کوتاه
بدان پرداخته می شود.
۱ - نام های در تضاد با جنسیت
تجزیه و تحلیل جنسیتی
نام های نامتعارف نشان می دهد که ۷۰درصد نام هایی که متناسب با زنان است برای مردان
و ۳۰درصد نام هایی که متعلق به مردان است برای زنان به کار گرفته شده است.
مصادیق نام ها:
مهین رضا، زن، زاهدان
سینا، زن،
آمل
پری تک، مرد، میناب
ولی بانو، مرد، تهران
پریا، مرد، زابل
یاسمین
خان، مرد، میانه
۲ - نام های جغرافیایی
ساختار برخی دیگر از نام های
نامتعارف نشان می دهد که ۷۰درصد از این نام ها متعلق به مردان بوده و برگرفته از
مکان های جغرافیایی است.
مصادیق نام ها:
آمریکا، زن، آبادان
اروپا،
مرد، همدان
دریاقلی، مرد، شهرکرد
بغداد، مرد، بندرعباس
بوشهر، مرد،
ممسنی
اهواز، مرد، اهر
۳ - نام های زمانی
در ساختار بسیاری از این
نام ها، نشانه هایی از فصل، ماه، هفته، و روز دیده می شود. در این نمونه نیز باز هم
مردها ۸۲درصد این فراوانی را تشکیل می دهند.
مصادیق نام ها:
امروز، مرد،
میانه
تیرماه، مرد، سراب
روزعلی، مرد، شهرکرد
اذان وقت، مرد،
اردبیل
فوری، زن، تهران
شب چراغ، زن، ایذه
۴ - نام های
حیوانی
ساختار این نام ها برگرفته یا تلفیقی از نام های مرکب یا مستقل حیوانات
است. این نام ها ۸۰درصد متعلق به مردان و ۲۰درصد متعلق به زنان است. تجزیه و تحلیل
این اسامی نشان می دهد که ۶۱درصد اسامی پستانداران، ۳۰درصد پرندگان، ۵۱درصد خزندگان
است.
مصادیق نام ها:
پشه، مرد، سرکان
تیله گرگ، مرد، یاسوج
سیدگرگ
الله، مرد، ممسنی
ساس، مرد، شیراز
بزعلی، مرد، درگز
کلاغ، مرد،
کهنوج
۵ - نام های نباتی
این گونه نام ها از پسوند یا پیشوند نباتی
گرفته شده است. در این بین سهم زنان بیشتر از موارد دیگر در حدود ۴۰درصد است. تفکیک
این نام ها برای مشخص شدن جنسیت بسیار مشکل است.
مصادیق نام ها:
انگور،
مرد، ایرانشهر
تریاک، مرد، رامهرمز
زردآلو، مرد، خرم آباد
فلفل، مرد،
ممسنی
گیلاس، زن، اردبیل
نخود، زن، میناب
۶ - نام های وصفی
این
گونه نام ها از صفات مختف گرفته شده است. نسبت این گونه نام ها در میان مردان بیشتر
از زنان است.
مصادیق نام ها:
روسپی، زن، مرودشت
قیمتی، زن،
سنقر
سوخته، مرد، فارسان
فقیر، مرد، لنجان
فتنه، زن، سیرجان
قاچاق،
مرد، الشتر
اریخچهی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار به مکتب رفت. از بد
ماجرا همان روز امتحان ماهیانهی کودکان فلک بخت مکتب بود . لیک حسن چشمان چپش را
بر روی ورقهی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقهی فوق الذکر، دشت کند. این
بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد...
البته این تقلب با روشهای فوق العاده
ابتدایی (البته در مقابل ترفندهای کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور
زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقهی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو
در فرمود. زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و
مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلبهای رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا
از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از
آن به جر زنی تعبیر میشود) را میشود نام برد.
حال روش هایی از تقلب در
امتحانات را به نظرتان میرسانیم:
روش های
نوشتاری:
1 نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...
2نوشتن
روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...
3نوشتن روی دستمال
دماغی، پاکت نامه و...
4 نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخهای
مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچهی آئورت و ...
روش های با کلاسی:
1استفاده از ماشین حسابهای
مهندسی
2 استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس
روش های جوادی:
1خر نمودن یک فقره بچه
خرخون
2خم کردن سر به روی ورقهی طرف به صورت تابلو.
۳روش شیمیایی:بدین معنی
که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت
دست به کار شوید توجه:اگر در این امر
تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو
شدن ندارد
شب - خوابـگاه دخــتـران - سکـانس اول:
(دخــتر «شبنم» نامی با چـند کتـاب در دسـتش وارد واحــد دوستش «لالـه» می شود و او را در حــال گریه می بیــنـد.)
شبنم:ِ وا!... خاک بـرسرم! چــرا داری مثــل ابـر بهـار گریـه می کـنی؟!
لالـه: خـدا منـو می کشـت این روزو نـمی دیدم. (همچـنان به گریـه ی خود ادامــه
می دهـد.)
شبنم: بگـو ببـینم چی شـده؟
لالـه: چی می خواســتی بشـه؟ امروز نـتیجه ی امتـحان <آناتومی!!!> رو زدن تــو بُــرد. منــی که از 6 مـاه قبـلش کتابامـو خورده بــودم، مـنی که بـه امیـد 20 سر جلـسه ی امتحــان نشـسته بودم، دیــدم نمــره ام شـده 19!!!!!! ( بر شـدت گریه افزوده می شــود)
شبنم: (او را در آغــوش می کشـد) عزیـزم... گـریه نـکن. می فهـممت. درد بـزرگیــه! (بغـض شبنم نیز می ترکـد) بهتـره دیگـه غصه نخـوری و خودتـو برای امتحـان فـردا آمـاده کنـی. درس سخت و حجیــمیـه. می دونی کـه؟
لالـه: (اشک هایش را آرام آرام پـاک می کنـــد) آره. می دونـم! امـا من اونقــدر سـر ماجـرای امـروز دلم خـون بـود و فقط تونـستم 8 دور بخـونم! می فهـمی شبنم؟فقط 8 دور... (دوبـاره صـدای گریـه اش بلـند می شود) حالا چه جــوری سرمـو جلوی نـازی و دوستـاش بلـند کنـم؟!!
شبنم: عزیزم... دیگــه گریه نکن. من و شهــره هم فقط 7 - 8 دور تـونســتیم بخـونیم! ببـین! از بـس گریه کردی ریـمل چشمــای قشـنگ پاک شـد! گریـه نکن دیـگه. فکـر کردن به ایـن مســائل کـه می دونـم سخــته، فایده ای نـداره و مشــکلـی رو حـل نـمی کنـه.
لالـه: نـمی دونـم. چـرا چنـد روزیـه که مثـل قدیم دلـم به درس نـمیره. مثـلاً امـروز صبــح، ساعـت 5/7 بیـدار شـدم. باورت مـیشه؟!
(در همیــن حال، صـدای جیــغ و شیـون از واحـد مجـاور به گوش می رسـد. اسـترس
عظیـمی وجـودِ شبنم و لالـه را در بر می گیــرد!دخـتری به نـام «فرشــته» با
اضـطراب وارد اتـاق می شـود.)
شبنم: چی شـده فرشــتـه؟!
فرشــته: (با دلهــره) کمـک کنیـد... نـازی داشت واسـه بیــستمـین بـار کتــابشـو می خـوند که یـه دفعــه از حـال رفت!
شبنم: لابــد به خـودش خیلی سخــت گرفته.
فرشــته: خب، منــم 19 بـار خونـدم. این طـوری نـشدم! زود باشیــد، ببـریـمش
دکتــر.
(و تمــام ساکنـین آن واحـد، سراسیـمه برای یاری «نــازی» از اتـاق خارج
می شـونـد. چـراغ ها خامـوش می شود.)
شـب - خوابــگاه پســران - سکــانـس دوم:
(در اتـاقی دو پـسر به نـام های «مهـدی» و «آرمــان» دراز کشــیده انـد. مهـدی در حال نصـب برنـامه روی لپ تـاپ و آرمـان مشغــول نوشــتـن مطالبی روی چـند برگـه است. در هـمین حـال، واحدی شـان، «میـثــاق» در حـالی که به موبایـلش ور می رود وارد اتــاق می شـود)
میثـــاق: مهـدی... شایـعه شـده فـردا صبــح امتـحان داریـم.
مهـدی: نـه! راســته. امتـحان پایــان تــرمه.
میثــاق: اوخ اوخ! مــن اصـلاً خبـر نـداشـتم. چقـدر زود امتـحانا شـروع شــد.
مهـدی: آره... منــم یه چنـد دقـیقه پیـش فهمـیدم. حالا چیــه مگـه؟! نگـرانی؟ مگـه تو کلاسـتون دختـر نداریـد؟!
میثــاق: مـن و نـگرانی؟ عمــراً!! (بـه آرمــان اشــاره می کنـد) وای وای نیگــاش کـن! چه خرخـونیــه این آقـا آرمـان! ببیــن از روی جـزوه های زیـر قابلمــه چه نـُـتی بـر می داره!!
آرمـــان: تـو هم یه چیزی میگــیا! ایـن برگـه های تقـلبه کـه 10 دقیـقــه ی
پیـش شـروع به نـوشتـنــش کردم. دختــرای کلاس مـا که مثـل دختـرای شما پایـه
نیســتن. اگـه کسی بهت نـرسوند، بایــد یه قوت قلــب داشته باشی یا نـه؟ کار از
محکـم کاری...
مـهدی: (همچــنان که در لپ تاپــش سیــر می کنـد) آرمــان جـون...
اگه واسـت زحمـتی نیست چنـد تا برگـه واسه مـنم بنـویس. دستـت درست!
(در همیـن حــال، صـدای فریـاد و هیاهـویی از واحـد مجـاور بلـند می شود. پسـری به نـام «رضـا» با خوشحـالی وسط اتـاق می پـرد)
میـثــاق: چـت شده؟ رو زمــین بنـد نیـستی!
رضــا: پرسپولیس همین الان دومیشم خورد!!!
مهـدی:اصلا حواسم نبود.توپ تانک فشفشه پرسپولیسی ابکشه!!!
و تمــام ساکنیـن آن واحـد، برای دیـدن ادامـه ی مسـابقـه به اتاق مجـاور می شتـابنـد. چراغ هـا روشــن می مانند
درست است کار هرکسی نیست. آدم از خواندن بروشور داروها و ردوبدل کردن چند تا دیالوگ دستوپا شکسته با توریستها زباندان نمیشود ولی خب بههرحال چه باور بکنیم و چه نکنیم این اتفاق در زندگی علی پیرهانی افتاده است. او مرد شماره یک زبان این کشور است. 19 زبان زنده دنیا را به صورت خودآموخته میداند و یک استعداد ناب در زمینه یادگیری زبان دارد. زبانهای مختلف را تنها با کمک بروشورهای داروها و دستورالعملهای لولزن برقی و همه چیزهای بیاهمیت دیگری که ما بیتفاوت از کنارشان میگذریم و سلام و علیکهای دست و پا شکستهای که با جهانگردانی که برای بازدید از آثار تاریخی زادگاهش همدان به آنجا میآمدند آموخته. او متولد 1364 شهر همدان است و در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد در رشته زبان تحصیل میکند...
درست است کار هرکسی نیست. آدم از خواندن بروشور داروها و ردوبدل کردن چند تا دیالوگ دستوپا شکسته با توریستها زباندان نمیشود ولی خب بههرحال چه باور بکنیم و چه نکنیم این اتفاق در زندگی علی پیرهانی افتاده است. او مرد شماره یک زبان این کشور است. 19 زبان زنده دنیا را به صورت خودآموخته میداند و یک استعداد ناب در زمینه یادگیری زبان دارد. زبانهای مختلف را تنها با کمک بروشورهای داروها و دستورالعملهای لولزن برقی و همه چیزهای بیاهمیت دیگری که ما بیتفاوت از کنارشان میگذریم و سلام و علیکهای دست و پا شکستهای که با جهانگردانی که برای بازدید از آثار تاریخی زادگاهش همدان به آنجا میآمدند آموخته. او متولد 1364 شهر همدان است و در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد در رشته زبان تحصیل میکند.
حتماً آدم های بسیار باهوش و توانمندی را میشناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمیدهند. آنها ساعت های طولانی کار میکنند، به خودشان استرس وارد میکنند اما هیچ پیشرفت خوبی نمیکنند.
همه ما در طول زندگی عادت های غیر مفیدی پیدا میکنیم که ما را از رسیدن به هدف اصلی زندگیمان دور میکند. و معمولاً در این دنیا که با سرعت شگرفی پیش میرود، حتی متوجه نمیشویم که همان اشتباهات را دوباره و دوباره مرتکب میشویم. برای اینکه زندگی متوازن و مفید داشته باشید باید طولانی مدت در کاری که راضیتان میکند تلاش نموده و از اشتباهاتی که در زیر عنوان میگردد دوری کنید.
این ۸ اشتباه انسانهای باهوش است و نشانتان میدهیم که چطور از این اشتباهات در امان بمانید:
لباس های سبز:
انتخاب
رنگ سبز برای لباس معمولا نشان دهنده آن است که صاحبان آن شخصیتی قوی و
اراده ای بالا دارند. در تصمیم گیری ها خیلی محکم عمل کرده و تا حدی
خودرای و مغرورند. این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند و در کمک به
دیگران پیشقدم می شوند.
لباس های آبی:
اکثر
آبی پوشها دارای نگاهی عمیق بوده و شخصیتی حساس و شفاف دارند. این افراد
به راحتی فکر و نظر خود را به دیگران منتقل می کنند و به همین نسبت شجاعت
و جرات ویژه ای هم از خودشان نشان می دهند. آنها زندگی را زیبا دیده و
بیشترین تلاش را برای استفاده بهینه از آن می کنند.
لباس های مشکی:
بیشتر
اوقات انتخاب رنگ مشکی نشان دهنده آن است که این افراد انسانهایی رویایی
هستند که در فضایی شاعرانه ز ندگی می کنند و در عین حال بسیار دست و
دلبازند و تلاش میکنند با هر آنچه دارند به کمک دیگران رفته و گرهی از
مشکلات آنها باز کنند. آنها بسیار اجتماعی، ظریف و ساده پسند هستند.
لباس های قهوه ای:
این
افراد سمبل مهربانی و محبت هستند. برخی روان شناسان می گویند رنگ قهوه ای
هر چه تیره تر باشد مهر و محبت صاحبش بیشتر است. این افراد بسیار خونسردند
و تقریبا هر چه را می خواهند براحتی تصاحب می کنند. آنها در بدترین شرایط
می توانند بهترین تصمیم ها را اتخاذ کنند.
لباس های خاکستری:
انتخاب
رنگ خاکستری نشان دهنده این نکته است که این افراد معمولا شخصییتی آرام و
با اعتماد به نفس دارند. هر چند روان شناسان میگویند افرادی که دل در گرو
رنگ خاکستری دارند، دو دسته هستند: یا شخصیتی عصبی و انقلابی دارند و یا
همیشه به دنبال آرامش می گردند. آنها در مجموع انسانهایی سرسخت و سنگین دل
هستند. اگر در دلشان نفوذ کردی برای همیشه جای خواهی داشت.
لباس های سفید:
افرادی
که لباسهای سفید را دوست دارند انسانهای خوش قلبی هستند و همیشه به دنبال
دوست می گردند. این افراد معمولا از کودکی روی پای خود بزرگ شده و دوست
ندارند به دیگران تکیه کنند. در موقعیت های کاری، همیشه در حال ساختن
نردبانی برای بالا رفتن از آن هستند، چرا که معتقدند از هر فرصتی باید
استفاده کرد.
رنگهای روشن:
انتخاب
این نوع رنگها، نشان دهنده این است که این افراد بشدت سر شار از انرژی
مثبت بوده و عشق و بالندگی را به اطراف خود پخش میکنند. دیدار با این
افراد، اگر چه ممکن است همیشه خوشایند نباشد، اما بازگیری انرژی مثبت و
سازنده از آنها می تواند بقیه روز را برای شما زیباتر، دلچسب تر و قابل
تحمل تر سازد.
کدام فستفود را انتخاب کنیم؟
کاربران گرامی ، به بندهای زیر توجه فرمائید:
IranSetup قیاس زیر را بر اساس تجربه این سال ها ارائه نموده است و خود را معیار جهانی تلقی نمی کند. |
مقایسه های زیر بر اساس تکنولوژی ساخت موتور آنتی ویروس ها صورت نگرفته است ؛ بنابراین نباید با سایت هایی که رتبه بندی جهانی انجام می دهند مقایسه شود. |
قیاس زیر ، فقط در میان آنتی ویروس هایی که در IranSetup پشتیبانی می شوند صورت گرفته است. |
این رتبه بندی برای ورژن های فعلی است. اگر در آینده رتبه آنتی ویروسی افت کند دلیل بر ضعیف شدن آن نیست. از آنجا که مقایسه ، یک پارامتر نسبی است ، ممکن است در قیاس با سایر آنتی ویروس های جدید دچار افت رتبه شده باشد. |
حتی اگر یک آنتی ویروس در همه موارد به جز پارامتر قدرت ، بهتر از آنتی ویروس دیگری باشد ، دلیلی ندارد که در جمع بندی نهایی رتبه بالاتری داشته باشد ؛ زیرا همه شما کاربران گرامی ، آنتی ویروس را در نظر اول برای محافظت از سیستم خود نصب می کنید. پس پارامتر قدرت آنتی ویروس در جمع بندی ، اولویت بالاتری دارد. |
|
به طور کلی آنتی ویروس ها را می توان بر اساس معایب و مزایای آن ها رتبه بندی کرد:
Last Comparison: 15 June 2011
رتبه بندی از نظر قدرت شناسایی و حذف ویروس ، Trojan ، Malware ، Worm ، HackTool و سایر بدافزارها.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رتبه بندی از نظر کمترین تأثیرگذاری بر سرعت سیستم کاربر. (کاربران Laptop ، بیشتر در این زمینه دقت کنند)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رتبه بندی از نظر نصب سریع و محیط ساده و کاربر پسند. (منظور از محیط کاربر پسند ، محیط زیبا و گرافیکی آنتی ویروس نیست بلکه کار کردن آسان با ابزارها و منوهای برنامه است)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رتبه بندی از نظر بدست آوردن سریع و آسان کلید یا آنچه برای Active کردن برنامه نیاز است و مدت ماندگاری آن.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رتبه بندی از نظر دسترسی سریع به سیستم غیرفعال کردن موقت آنتی ویروس برای جلوگیری از حذف یک فایل. (آنتی ویروس هایی که به طور کامل غیرفعال نمی شوند و سیستم محافظت پنهانی آن ها فعال باقی می ماند رتبه پائین تری دارند)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رتبه بندی از نظر دفعات Update شدن در طول روز و حجم دانلود شده.
(از آنجا که هر ساعت ، ویروس جدیدی ساخته نمی شود ، بنابراین به روز رسانی مکرر آنتی ویروس ها در طول روز ، فقط به دلیل چک کردن قانونی بودن یا نبود کلید فعال سازی است. در نیتجه مطلوبست حجم دانلود و تعداد دفعات به روز رسانی در طول روز کمتر باشد)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رتبه بندی از نظر سرعت Scan کردن کل سیستم.
(البته سرعت Scan کردن سیستم شما به حجم و نوع فایل هایی که در اختیار دارید نیز بستگی دارد)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
IranSetup کدامیک از آنتی ویروس های موجود در این سایت را پیشنهاد می کند؟
|
|
|
|
|
|
|
|
|