پول میتونه سرگرمی رو بخره اما نه شادی رو.
Money can buy an amusement, but not happiness
پول میتونه رختخواب رو بخره اما نه خواب رو.
Money can buy a bed, but not sleep
پول میتونه غذا رو بخره اما نه اشتها رو.
Money can buy a food, but not appetite
پول میتونه دارو رو بخره اما نه سلامتی رو.
Money can buy a medicine, but not health
پول میتونه وسیله آرایش بخره اما نه زیبایی رو.
Money can buy cosmetic, but not beauty
پول میتونه خدمتکار بخره اما نه دوست رو.
Money can buy a servant, but not friend
پول میتونه پست (مقام) رو بخره اما نه بزرگی رو.
Money can buy a position, but not greatness
پول میتونه نوکری رو بخره اما نه وفاداری رو.
Money can buy a service, but not loyalty
پول میتونه قدرت رو بخره اما نه اعتبار رو.
Money can buy a power,but not authority
فرض کنید ظرفى پر از انواع میوه هاى مختلف جلو شماست. میوه مورد علاقه
تان را بردارید ولى دقت کنید! ممکن است با انتخاب این میوه اسرار و رموز
شخصیت شما به سرعت فاش شود. در حقیقت این تست روانشناسى به سادگى نشان مى
دهد که شخصیت افراد مختلف نسبت به انتخاب میوه مورد علاقه شان چگونه است.
سیب
اگر سیب میوه مورد علاقه شماست فردى افراطى هستید که از روى انگیزه آنى و
بدون فکر قبلى کارى را انجام مى دهید. رک گو هستید و از مسافرت لذت مى
برید. مى توانید خیلى خوب رهبرى یک گروه را به عهده بگیرید و کارها را پیش
ببرید. اشتیاق زیادى براى زندگى کردن دارید که این انگیزه شما از نظر
اطرافیانتان بى همتاست.
پرتقال
فردى صبور و پر طاقت هستید که اراده تان بسیار قوى است. دوست دارید کارها
را به آهستگى ولى بطور جدى انجام دهید. خجالتى هستید و نزد اطرافیانتان
قابل اعتمادید. شریک زندگى خود را با دقت و تمام احساس قلبى تان انتخاب مى
نمایید و از هر گونه مشاجره و ناسازگارى اجتناب مى کنید.
هلو
رفتار دوستانه اى دارید. رک گو و پر حرف هستید که به جذابیت شما مى افزاید.
رفتار ناشایست دیگران را خیلى سریع مى بخشید و فراموش مى کنید. براى رفاقت
ارزش زیادى قائلید و رگه هایى از استقلال طلبى و بلند پروازى در شخصیت شما
دیده مى شود که باعث شده شخصى زرنگ و فعال جلوه کنید. کمال طلب، احساساتى،
صادق و با وفا هستید. به هر حال دوست ندارید همه امیال خود را در مقابل
دیگران نشان دهید.
گلابى
اگر تمام توجه تان را به کارى معطوف کنید مى توانید آن را با موفقیت انجام
دهید. گاهى در انجام کارهایتان بى ثبات و متغیر هستید و مایلید که از نتایج
سعى و تلاش خود خیلى سریع مطلع شوید. از شرکت در بحث هاى خوب و مفید لذت
مى برید. بى طاقت هستید و زود هیجان زده مى شوید. با توجه به اینکه به سرعت
دوستى هاى خود را بر هم مى زنید نگهدارى رفقا براى شما چندان ساده به نظر
نمى رسد.
گیلاس
اگر گیلاس میوه مورد علاقه شماست زندگى همیشه برایتان شیرین نیست و اغلب با
فراز و نشیب هاى زندگى مواجه مى شوید. به جاى داشتن درآمد جزیى به شیوه اى
براى دریافت مقدار زیادى پول فکر مى کنید. ذهن خلاقى دارید و به دنبال
فعالیت هاى خلاقانه هستید. یک شریک زندگى صادق و باوفا محسوب مى شوید ولى
ابراز احساسات برایتان کار ساده اى نیست. خانه شما در حکم پناهگاهتان است و
از هیچ چیز به اندازه اینکه در کنار فامیل هاى نزدیک و افراد موردعلاقه
تان باشید، لذت نمى برید.
موز
فردى با محبت، ملایم، خونگرم و دلسوز هستید. اغلب اوقات از کمبود اعتماد به
نفس رنج مى برید و کمى احساس ترس در شما دیده مى شود. برخى مواقع مردم از
اخلاق خوب شما سوءاستفاده مى کنند. شریک زندگى خود را تحت هر شرایطى که از
نظر روحى و جسمى داشته باشید، مى پرستید و ارتباطات شما با دیگران در وضعیت
متعادلى قرار دارد.
نارگیل
جدى، متفکر و اندیشمند هستید. اگرچه از روابط اجتماعى تان لذت مى برید ولى
در انتخاب شریک زندگى بسیار سخت گیر هستید. در کارهایتان سرسختى و سماجت
دارید ولى لزوماً بى پروا نیستید. زیرکى، تیزهوشى و گوش به زنگ بودن از
دیگر خصوصیات شخصیتى شماست. باید مطمئن شوید که در هر زمینه اى و بویژه از
لحاظ شغلى در رأس امور قرار دارید. شریک زندگى شما باید فرد باهوشى باشد.
احساسات در زندگى براى شما مهم است ولى بطور حتم برایتان همه چیز نیست!
انگور سیاه
بطور کلى فرد مؤدبى هستید. به سرعت عصبانى مى شوید ولى خیلى سریع به حالت
اولیه باز مى گردید. از زیبایى در هر نوع آن لذت مى برید. فرد محبوبى هستید
شما سرشت خونگرم و سخاوتمندى دارید. میل زیادى براى زندگى در شما موج مى
زند و از انجام هر کارى که مى کنیم لذت مى برید. شریک زندگیتان باید در
هیجانات شما سهیم شود و از پیشنهاداتتان لذت ببرد.
آناناس
به سرعت تصمیم مى گیرید و در انجام کارهایتان سریع و چابک هستید. تغییرات
شغلى شما را نمى ترساند که این موضوع یکى از برترى هاى شخصیت شماست.
توانایى استثنایى در سازماندهى کارهایتان دارید و از حجم زیاد وظایف
اطرافتان نمى هراسید. سعى دارید در روابط خود با دیگران متکى به نفس، صادق و
درستکار باشید.
دوستان خود را خیلى سریع انتخاب نمى کنید ولى اگر شخصى را برگزینید تا آخر
عمر با شما خواهد بود. به ندرت احساساتى مى شوید و شریک زندگیتان اغلب تحت
تأثیر یکرنگى شما قرار مى گیرد ولى اجازه ندهید که به دلیل عدم توانایى شما
در ابراز محبت نا امید شود.
اگر مایلید اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت خودتان و خصوصیاتی که باعث میشوند دیگران، شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا کنید، به تست زیر با کمال صداقت پاسخ دهید.
۱- فرض کنید شما مشخصهی صورت کسی میباشید، کدام قسمت از صورت او هستید؟
الف - چین وچروک ب - لکه ج - خال زیبایی د - ککومک ت - لبخند
۲- دوست دارید چه نوع پرندهای باشید؟
الف - شباهنگ ب - جغد ج - عقاب د - فلامینگو ت - پنگوئن
۳- کدامیک از آلات موسیقی را دوست دارید؟
الف - پیانو ب - ویلون ج - سازدهنی د - گیتار ت - دف
۴- کدامیک از برنامههای تلویزیونی برای شما جالبتراست؟
الف – اخبار و برنامههای مستند ب - فیلمهای درام و زندگینامه ج - هیجانی و پلیسی د – عشقی و ماجرایی ت – کمدی و کارتون
۵- کدامیک از بازیهای شهربازی را بیشتر دوست دارید؟
الف - هیچکدام ب - قطار یا قایق ج - نمایش و اجرای کمدی د – چرخوفلک و وسایلی که سریع میچرخند ت - ترنهای هوایی سریعالسیر
۶- آیا شما به اشتباهات خوتان میخندید؟
الف - هرگز ب - بهندرت ج - برخی مواقع د - بهطور معمول ت – همیشه
۷- اگر دوست شما سربهسرتان گذاشت، چه عکسالعملی نشان میدهید؟
الف - عصبانی میشوید ب - ناراحت میشوید ج – برایتان جالب است د – تلافی میکنید ت - چندین برابر تلافی میکنید
۸- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطور میکند، چیست؟
الف – کار و یا تحصیل ب – مشکلات زندگی ج - صبحانه د - روزی که در پیش دارید ت – کاری که تا شب انجام خواهید داد
۹- در زندگیتان چه شعاری دارید؟
الف - وقت طلاست ب - سحرخیز باش تا کامروا باشی ج – آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند د – زندگیکن و به دیگران هم اجازهی زندگیکردن بده ت - بیخیال باش ” هرچه بادا باد “
۱۰- آیا به همهی حیوانات علاقهمندید؟
الف - هرگز ب – تعداد کمی از حیوانات ج - برخی از حیوانات د - بیشتر حیوانات ت - تمام حیوانات
۱۱- شما لبخند میزنید؟
الف - هرگز ب - بهندرت ج - گاهیوقتها د - اغلب ت – آنقدر زیاد که برخی فکر میکنند دیوانه هستم
۱۲- نظر دیگران راجعبه شما اغلب کدام مورد است؟
الف - بیرحم ب - سرد و بیاحساس ج – زیبا د - دوستداشتنی ت - خوشگذران
۱۳- شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان میدهید؟
الف - هرگز ب - بهندرت ج - گاهی د - اغلب ت - حداکثر تا جایی که امکان دارد
۱۴- شما اعتقاد دارید که برای شاداببودن، باید ساعتهایی از روز را فقط صرف خودتان کنید؟
الف - هرگز ب - به احتمال زیاد نه ج - گاهی د - بله ت - البته، تا جایی که امکان دارد
۱۵- آیا زندگی شما با برنامهریزی پیش میرود؟
الف - حتی در تعطیلات هم برنامهریزی میکنم ب - همیشه برنامهریزی میکنم ج - بستگی به روز هفته دارد د - درصورت امکان اجازه میدهم که خودش پیشآید ت – همیشه بدون برنامهریزی روزها را طیمیکنم
نتیجهگیری آزمون:
حال امتیازات خود را جمع کنید.
گزینهی «الف»۱ امتیار
گزینهی «ب» ۲ امتیاز
گزینهی «ج» ۳ امتیاز
گزینهی «د» ۴ امتیاز
گزینهی «ت» ۵ امتیاز
اگر امتیاز شما بین ۱ تا ۲۰ باشد:
بدینمعنی است که شما «سوسن سفید» هستید. مردم شما را بهخاطر پشتکارتان، از جانودل مایه گذاشتنتان و موفقیتهایتان، تقدیرمیکنند. اهداف مشخصی دارید و فکرتان بر کارتان متمرکز است. احساستان را بهسختی ابراز میکنید. یکی از مهمترین نگرانیهای شما این است که چگونه در برابر افراد مختلف ظاهرشوید. اندیشههایتان کمی متمایل به بدبینی است. اعتمادبهنفس دارید ولی در باطن، گاهی به خود اعتماد ندارید. قادرهستید که هدفی تعیین کنید و به آن برسید. گاهیوقتها دنیا را با دیدی باریکبین مینگرید. احساس میکنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان، شما را از دنیای اطراف دورنکند. خونسرد باشید و از زندگیتان لذت ببرید. کارهایی انجام دهید که از آنها لذت میبرید. با انجام این دستورات، قوهی خلاقیتتان شکوفا میشود. سعیکنید بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.
اگر امتیاز شما بین ۲۱ تا ۵۴ باشد:
بدینمعنی است که شما یک گل «رز» هستید. کمی تیغ دارید اما زیباییهای بسیاری دارید. حس شوخطبعی دارید از شنیدن لطیفه لذتمیبرید. مردم دوست دارند دوروبر شما باشند. خونگرم هستید. دوستان صمیمی بسیاری دارید. زندگی را با دید واقعبینانه مینگرید. آگاه هستید که زندگی از خوبیها و بدیها تشکیل شده است. قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایههایی که دارید، امتحان کنید. سختکوش هستید و به اهدافتان پایبندید. دوست دارید خودتان باشید و این مسأله به شما اعتمادبهنفس میدهد. مشکلترین مسأله در زندگیتان یکنواخت بودن مسائل است. یکنواختی در هر مسألهای شما را آزار میدهد و باعث کسل شدن روحیهتان میشود.
به شما پیشنهاد میگردد که افق دیدتان را وسیعتر کنید. مسائل جدیدی را تجربه و کشف کنید. آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی بهدست آوردهاید و مهمتر از همه اینکه فراموش نکنید که در همهچیز دنبال زیبایی بگردید بهخصوص در خودتان.
اگر امتیاز شما بین ۵۵ تا ۷۵ باشد:
بدینمعنی است که شما یک گل «آفتابگردان» هستید در بستری از گلهای رز.
یک ویژگی بارز در شما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران و جلوهگری
شما میشود. در وقت لازم، جدی هستید اما دوستانتان شما را بهعنوان یک
شخص شوخطبع میشناسند. از گفتن لطیفه لذت میبرید. مایلاید که با
افراد جدید و جالبی در زندگیتان آشنا شوید. با افرادی که هیچوقت
نمیخندند، راحت نیستید. دید مثبتی به زندگی دارید. در همهچیز
بهدنبال خوبیها هستید. بیدی نیستید که با هر بادی بلرزید. گرم،
دوستداشتنی و اجتماعی هستید و هرکدام از این صفات، میتواند دلیلی
برای خوببودن شما باشد. انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزهتان کم است.
برای شما مشکل است که فقط بر روی یک کار متمرکز شوید.
به شما پیشنهاد
میگردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند همانطور که
چهرهی شاد شما را میبینند. در اینصورت میخواهند که همیشه با شما
باشند. به احساسات دیگران احترام بگذارید. از اینشاخه به آنشاخه
نپرید و کاری را که دوست دارید، انتخاب کنید و تا پایان، آن را انجام
ده
خیاروهلو و سیب جلوی شماست. بین این 3 میوه کدام را انتخاب می کنید؟ (تمرکز
کنید و جواب را در ذهن خود نگه دارید. حال ویژگیهای شخصیّت خود را مطابق
جوابتان بیابید)
جواب:
اگر هلو را انتخاب کردید مشخص می شود شما فردی هستید که هلو دوست دارد!
اگر سیب را انتخاب کردید مشخص می شود شما فردی هستید که سیب دوست دارد!
اگر خیار را انتخاب کردید مشخص می شود شما فردی هستید که خیار دوست دارد!
-سرزنش کردن
مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند .
گوش دادن به حرف های مردان
یکی
از علت هایی که مرد سفره ی دلش را برای زن باز نمی کند و غم دل با او نمی
گوید این است که زن با دقت و توجه و دلسوزی به حرفهای مرد دل نمی سپارد.
در
چنین شرایطی مرد از این بیم داردکه مورد تمسخر زنش قرار بگیرد اینگونه
زنها باید راه درست شنیدن و علاقه نشان دادن به حرفهای مرد را یاد بگیرند .
ایجاد تعادل روحی در مردان
یکی
از مهم ترین کارهایی که مردان دوست دارند زنشان برایشان انجام دهد این است
که به او اجازه دهند بار دلش را خالی کنند و مشکلاتی که در سر کار قادر
نیستند با کسی در میان بگذارند و نزد کسی اعتراف کنند به او بگویند. زن
هایی که به این مسئله اهمیت می دهند باعث توازن و تقویت احساس تعادل روحی
در مردان می شوند .
نیاز مردان به زنان با هوش
مردها آن اندازه که به زن شنونده و باهوش و با توجه نیاز دارند به زن اندرز دهنده نیاز ندارند.
نگه داشتن راز مردان
یکی
از علت هایی که بعضی مردها راجع به کارشان با همسرشان مشورت و صحبت نمی
کنند این است که به زنان خود در جهت حفظ راز میانشان اعتماد ندارند .
اعتماد به نفس دادن به مردان
در
مواقعی که مردان به آستانه ی شکست می رسند و احساس می کنند که همه چیز
برای آنها تمام شده است به زنی نیاز دارند که اعتماد به نفس و روحیه ای
سرشار از انرژی را به او هدیه کنند .
فراهم کردن راحتی مردان
مرد ها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.
لیاقت زن برای پیشرفت مرد
هر
مردی دوست دارد همسرش طوری تربیت شده باشد که در اجتماع موجب آبرو و
اعتبار او باشد و وظایفش را با لیاقت هر چه تمام تر به دوش بکشد فرقی نمی
کند که شغل شوهر او چیست آیا از مقام بالایی برخوردار است یا نه ؟ در هر
صورت وظیفه ی زن است که با شخصیت و لیاقت خود پیشرفت شوهر خود را تسریع کند
چون او در این مسئله می تواند مهمترین عامل موثر باشد .
در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح می دهند هر چه زودتر تشکیل خانواده بدهند، اما در این بین هستند اشخاصی که ترجیح می دهند همچنان مجرد بمانند و یا دیر تر ازدواج کنند. باید اشاره داشت در بیشتر افرادی که تشکیل خانواده می دهند میل به ازدواج احساس می شود، یعنی زمانی که این احساس در آنها به وجود آمد تشکیل خانواده می دهند... حال شاید شما بپرسید، این نیاز را چگونه باید در وجود خودمان بشناسیم تا ازدواج کنیم... آیا اصلاً چنین احساسی در ما به وجود می آید یا نه؟ تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟
1- آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید، غبطه می خورید؟
الف) بله ب) خیر ج)گاهی اوقات
2- آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید، افسوس می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
3-آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
4- زمانی که در جمع دوستان متاهل هستید،به خود می گویید که ای کاش من هم متاهل بودم؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
5-آیا شده که تا به حال حضور شخصی از جنس مخالف، شما را دگرگون کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
6- آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که تنهایی دیگر بس است؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
7-آیا تا کنون برایتان پیش آمده که شادی تان را بخواهید به کسی از جنس مخالف، انتقال دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
8- آیا شما موسقی های آرام گوش می دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
9- آیا شده زمانی که پشت ویترین یک فروشگاه هستید، احساستان به شما بگوید برای کسی هدیه ای بخرید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
10- آیا رنگ زندگی برای شما تغییر کرده است؟ امیدواریم که حضور شخصی زندگی تان را دگرگون کند.
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
11- آیا شده در چند ماه اخیر، لبخند فردی، امید را در دلتان زنده کند و نگاه شما به زندگی تغییر کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
12- زمانی که پدر مادرتان می گویند، دیگر زمان ازدواج فرا رسیده است، اخم نمی کنید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
13- آیا به تازگی در خیالتان مراسم خواستگاری را مرور می کنید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
14- آیا اخیرا برایتان پیش آمده عاشق کسی شده باشید، اما حجب و حیا اجازه ندهد، آن را با او در میان بگذارید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
نتیجه:
اگر
از 14 پرسش بالا به ده گزینه پاسخ بلی داده اید، به این معنی است که نیاز
به ازدواج در وجودتان احساس شده است و اگر به ده گزینه پاسخ خیر داده
اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج هنوز در وجودتان احساس نشده است و
اگر به هفت گزینه پاسخ گاهی اوقات داده اید به این معنی است که هنوز سر
در گم هستید و نمی دانید که باید ازدواج کنید یا نه، همچنان مجرد بمانید
پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات
دهید، کدام را انتخاب میکنید؟
الف : خرگوش
ب : گوسفند
پ : گوزن
ت : اسب
2- به آفریقا رفتهاید. به هنگام بازدید از یکی از قبیلهها، آنها اصرار
میکنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را
انتخاب میکنید؟
الف : میمون
ب : شیر
پ : مار
ت : زرافه
3- فرض کنید خطای بزرگی انجام دادهاید و خداوند برای مجازات شما تصمیم
گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد.
کدام را انتخاب میکنید؟
الف : سگ
ب : گربه
پ : اسب
ت : مار
4- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین
نابود کنید، کدام را انتخاب میکردید؟
الف : شیر
ب : مار
پ : تمساح
ت : کوسه
5- یک روز، با حیوانی برخورد میکنید که میتواند با شما به زبان خودتان
صحبت کند. دلتان میخواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟
الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش
ت : پرنده
6- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه
شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب میکنید؟
الف : انسان
ب : خوک
پ : گاو
ت : پرنده
7- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دستآموز کنید. کدامیک از
حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب میکردید؟
الف : دایناسور
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ
8- اگر قرار بود برای 5 دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در میآمدید،
کدامیک را انتخاب میکردید؟
الف : شیر
ب : گربه
پ : اسب
ت : کبوتر
پاسخ ها در ادامه مطلب....
ادامه مطلب ...پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات
دهید، کدام را انتخاب میکنید؟
الف : خرگوش
ب : گوسفند
پ : گوزن
ت : اسب
2- به آفریقا رفتهاید. به هنگام بازدید از یکی از قبیلهها، آنها اصرار
میکنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را
انتخاب میکنید؟
الف : میمون
ب : شیر
پ : مار
ت : زرافه
3- فرض کنید خطای بزرگی انجام دادهاید و خداوند برای مجازات شما تصمیم
گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد.
کدام را انتخاب میکنید؟
الف : سگ
ب : گربه
پ : اسب
ت : مار
4- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین
نابود کنید، کدام را انتخاب میکردید؟
الف : شیر
ب : مار
پ : تمساح
ت : کوسه
5- یک روز، با حیوانی برخورد میکنید که میتواند با شما به زبان خودتان
صحبت کند. دلتان میخواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟
الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش
ت : پرنده
6- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه
شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب میکنید؟
الف : انسان
ب : خوک
پ : گاو
ت : پرنده
7- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دستآموز کنید. کدامیک از
حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب میکردید؟
الف : دایناسور
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ
8- اگر قرار بود برای 5 دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در میآمدید،
کدامیک را انتخاب میکردید؟
الف : شیر
ب : گربه
پ : اسب
ت : کبوتر
پاسخ ها در ادامه مطلب....
ادامه مطلب ...بیوگرافی کامل امیر تتلو وحسین تهی + والپیپر
حسین موسوی
درحال حاضر ساکن تهران وشهرک غرب هستم.(زمانی که در ایران بوده )
ازکی به رپ علاقمند شدی؟
من ازسال 79 به رپ علاقه شدیدی پیداکردم چون ازسبک و طرزبیان جملات توی
آهنگایی که سبک رپ دارن خیلی خوشم میومد ودوست داشتم بشتربا این سبک اشناشم
ازکی شروع کردی به رپ خوندن؟
اواخر سال81بود که من شروع کردم به رپ کردن اما کارهامومن توخونه وفقط برای خودم میخوندم
واصلا قصدبیرون دادن وحتی گذاشتن آهنگا روی سایتو نداشتم مثلا ازآهنگای ریکورد شده
تو خونه تااونجایی یادمه میتونم :ادعای باحالی _ دیس فتال و...... میتونم اسم ببرم که فقط برای
خودم بود وهیچکدومشون هیچ جا پخش نشد
تهی در حال حار یکی از بزرگترین رپر های ایرانی میباشد که محل سکونتش در دبی است.
امیر حسین مقصودلو
نام : امیر حسین
نام فامیل : مقصود لو
لقب : تتلو ( از خود ساختگیه وخواسته یه لقب تک انتخاب کنه که فقط تو دنیا یکی باشه)
تاریخ تولد : 30/6/1363
امیر مقصود لو معروف به تتلو در شهر تهران در
ساله 1362 به دنیا اومده و از سال 1379 با موسیقی رپ اشنا شده ( قبلش یه 2
سالی پاپ میخونده ) و در سال 1380 با سفر به دبی و اشنا شدن با شاهرخ تونست
سبک ار ان بی رو به صورته کامل فرا بگیره و بعد از اون وارد ایران شد و
شروع کرد به ار ان بی خوندن با رپرهای بزرگ اون موقع مثله توهی و پیشرو و
ابلیس و تیغه و ......
امیر در اوایل تقریبآ تا سال 1383 کارش در
سبک ار ان بی به صورته کاور بود و نتونسته بود به طور کامل تو این سبک رشد
کنه تا این که امیر و حسین تهی گروه تی ان تی رو تشکیل دادن و کارهای قوی
رو با اهنگ سازیه محسن صادقی بیرون دادن
لازم به ذکر است
که بگوییم امیر فردی است که به همراهیه تهی و پیشرو و روزبه اولین کلیپ رپه
فارس رو روانه بازار کردند و قدمه بزرگی رو در پیشرفت رپ ورداشتن
امیر
تتلو به دلیل کدورتی که با حسین پیدا کردن گروه تی ان تی رو رها کرد و هر
کدوم به کارهای خودشون ادامه دادن البته مثله اینکه جدیدن و بعد از کلیپ
گیر میدادی با هم اشتی کردن ولی دیگر گروه تی ان تی وجود ندارد
نکته
جالب در مورد تتلو اینه که تتلو تا کنون هیچ البومی بیرون نداده و هرچه از
او به عنوان اهنگ بیرون امده به صورت تک اهنگ بوده است
امیر تتلو را همگان با سبک ار ان بی میشناسند ولی امیر تاکنون در 3 یا 4 ترک رپ نیز خوانده است
امیر
تتلو که با سروش و رضا پیشرو نیز رابطه یه صمیمانه ای داشت سر قبول نکردن
عضویت در صامت با انان نیز به مشکل برخورد و الان با هیچ کدوم رابطه
دوستانه ندارد
زمانی که تتلو در ایران بود در سعادت اباد سکونت داشت ولی از اوایل سال ۸۹ به دبی رفته است
کوروش بزرگ (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. شاه پارسی، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شدهاست؛
ایرانیان، کوروش را پدر و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح شده توسط پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند.
واژهٔ کوروش
نام کوروش در زبانهای گوناگون باستانی بهگونههای مختلف نگاشته شدهاست:
پارسی باستان: Kūruš
در کتیبههای عیلامی: Ku-rash
درکتیبههای بابلی: Ku-ra-ash
در زبان یونانی باستان: Κoρος
در زبان عبری: کورِش Koresh
در زبان لاتین: سیروس Cyrus؛
"صورت لاتین نام کوروش به فارسی بازگشته و به عنوان نام پسران در ایران استفاده میشود"
دورهٔ جوانی
تو چگونه جرأت کردی با فرزند کسی که بعد از من دارای بزرگترین مقام کشوری است، چنین کنی؟
کوروش پاسخ داد:
در این باره حق بامن است، زیرا همه آنها مرا به پادشاهی برگزیده بودند و چون او از من فرمانبردارینکرد، من دستور تنبیه او را دادم، حال اگر شایسته مجازات میباشم، اختیار با توست
دورهٔ قدرت
تندیس ۴ متری کورش در پارک المپیک سیدنی از سال ۱۹۴۴
آزادسازی یهودیان دربند و اجازهٔ بازگشت و بازسازی اورشلیم توسط کوروش بزرگ
فرزندان کوروش
آخرین نبرد
آرامگاه کوروش بزرگ
هر قومی که نخواهد
من پادشاهشان باشم من مبادرت به جنگ با آنها نمیکنم؛
منشور حقوق بشر کوروش
ایرانیان برای هر پدیده سودمندی جشن (یعنی نیایش همگانی) برگزار میکردهاند. از این پدیدهها میتوان رویدادهای طبیعی را نام برد. زمین در گذر خود به گرد خورشید از مداری بیضی شکل میگذرد. هرگاه خورشید در هر یک از دو مرکز این بیضی باشد (زمین در دو سر قطر بزرگ جای داشته باشد)، درازای روز و شب برابر میشوند که نقطههای اعتدال بهاره و پاییزه نامیده شدهاند.
با
گذر از نقطه اعتدال و رسیدن زمین به دو سر قطر کوچک بیضی طول روز یا شب
کمکم به بلندترین اندازه خود میرسد که به ترتیب نقطههای انقلاب
تابستانه و زمستانه نام دارند. از سوی دیگر هم زمان با گردش زمین زاویه
تابش خورشید به بخشهای گوناگون زمین نیز دگرگون شده، گرمای آنجا را کم یا
زیاد میکند. بدین گونه سال خورشیدی، فصل، ماه و دیگر پدیدههای مربوط به
گاه شماری پدید میآید. در دو نقطه اعتدال بهاره وپاییزه همچنین در
نقطههای انقلاب تابستانه و زمستانه به ترتیب جشنهای نوروز، مهرگان،
تیرگان و دیگان (یلدا) برگزار میشده است.
در
گاه شمار ایرانی سال دوازده ماه سی روزه دارد که هر روز را به نامی
میخواندهاند. هر روز که نام آن با نام ماه یکی میشده، آن روز را جشن
میگرفتهاند. آیین برگزاری این جشنها نیز با نام آن هماهنگ بوده است. در
همه این جشنها نخست با نیایش همگانی از خداوند سپاسگزاری کرده، پیمان
میبستهاند که به خشنودی اهورامزدا برای نوکردن جهان همه کردارشان را
بنابر هنجار هستی انجام دهند و خرد خود را با منش نیک همگام سازند. سپس به
شادی برخاسته، داد و دهش (هدیه دادن و پذیرایی) میکردهاند.
یکی از بزرگترین جشنهای ایرانی نوروز
است. در باور ایرانیان جهان در شش مرحله آفریده شده است: آسمان، زمین، آب،
گیاه، جانور، و انسان. بنابر این باور انسان در پنج روز آخر سال آفریده
شده، در نوروز از فروردین (= فْرَوَهْر = راهنمای اهورایی) برخوردار در
نتیجه نو و تازه می شود. بنابر این ایرانیان در پایان اسفند پیرامون خود
را پاکسازی میکردهاند. آنگاه در پنج روز ماندهی آخر سال که به نام
پنجو، پنجه شناخته میشده با سرودن یکی از پنج بخش گاتها میکوشیدهاند که
درونشان را پاکسازی کنند، تا آماده دگرگونی نوروزی شوند. خانه تکانی پیش
از نوروز یادگار این آیین است. سپس به جشن (= نیایش همگانی) می
پرداختهاند تا از خداوند برای چنین آفرینش و هدایتی سپاسگزاری کنند.
انسان
در خانواده ساخته و در اجتماع پرورده میشود. سپس میتواند با پرورش شش
جلوهی خداوند در خودش به او نزدیک شود. از دیدگاه دستور زبان، بهمن،
اردیبهشت و شهریور به صورت خنثی یا مذکر و اسفند، خرداد و امرداد نیز سه
جلوهای هستند که به صورت مونث بکار برده شدهاند. این شش صفت در فرهنگ
التقاطی ساسانیان با نام اَمْشاسپندان (به معنی بیمرگان افزاینده، پاکان
و مقدسان جاودان) دچار شخصیت فرشتهای شدند.
در
اسطورههای ساسانی تخممرغ، شیر و شیر برنج نماد بهمن؛ آتش نماد اردیبهشت؛
فلز نماد شهریور زمین نماد اسفند؛ آب نماد خرداد؛ گیاه سبز و خوراکیهای
گیاهی نماد امرداد هستند. انسانی که این شش پرتو را در خود پرورده باشد،
روحش چون آیینه روشنایی خداوند را باز میتاباند، بنابراین کتاب آسمانی
گاتها و آیینه نیز بایستی نماد اهورایی شدن انسان باشد. در همه جشنها از
جمله پنج روز پنجه، سفرهای گسترده و نیایشها در کنار آن انجام میشود.
این هفت عنصر در همه سفرههایی که برای آیینهای دینی (جشنها) گسترده
میشوند، وجود دارد و سفره هفتسین یادگار آن است. معنی نامها این نکته
را بهتر نشان میدهد ...فروردین (ماه فروهرها) :
فروردین نام نخستین ماه فصل بها ر و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در گاه شمار ایرانی سال با لحظه گذر زمین از نقطه اعتدال بهاره که درازای روز با شب برابر است، آغاز میشود در اسطورههای ایرانی پنج روز پیش و پنج روز پس از نوروز فروهرها به زمین میآیند تا روان انسان را تازه کنند. همان گونه که جهان خموده از زمستان به حرکتی تا بلندای رسیدن در میآید.
در
اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین
گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.
واژه
ی فروهر (فرورد، فرورتی و فروشی به معنی راهنما) نام ذرهای از ذات
خداوندی است که برای راهنمایی باشندگان به سوی خداوند درون آنها نهاده شده
است. روان راستکاران با فروهرشان یکی میشود. به سخنی دیگر انسان قطرهای
کوچک از دریای خداوند است که پس از پالایش دریایی میشود به کوچکی یک قطره.
در
جشن فروردینگان (نوزدهم فروردین) ایرانیان به آرامگاهها رفته از خداوند
برای چنین بخششی سپاسگزاری، برای درگذشتگان درخواست شادی روان و برای خود
آرزوی راستکاری میکردهاند.
بنا
به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال، فروهر در گذشتگان که با
روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می
آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می برند. به مناسبت فرود آمدن
فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده
روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای
دیگر می روند.
اردیبهشت (اشا وهیشتا = بهترین هنجار، راه و قانون) :
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
طبیعت
ایران در این هنگام بهترین و زیباترین حالت خود را داشته، از بهترین
هنجار برخوردار است همانگونه که به هنجارترین چیزها زیباترین
چیزهاست.گاتها آموزش میدهد که خداوند هنجاری به نام اشا بر جهان
استوارکرده است. پیامد شناخت این هنجار دانش نام دارد؛ دانشی که انسان را
توانا و پیروز میکند، ولی خرسندی زمانی به دست میآید که انسان همراه با
اشا از بهمن نیز برخوردار باشد.
در
اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که
کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء اول اشا از جمله لغاتی است که معنی آن
بسیار منبسط است، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی ... و
بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه وهیشت
باشد. صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین
کلمه است. در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است.
در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است.
در معنی ترکیب لغت اردیبهشت مانند بهشت هم آمده است.
خرداد (رسایی و کمال) :
خرداد
نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه شمار اعتدالی خورشیدی است.بنابر
چرخههای بلند مدت آب و هواشناختی ایران در این ماه از سال سیلابهای
بهاری فرو نشسته و کم آبیهای تابستانی هنوز فرا نرسیده است؛ بنابراین
منابع طبیعی آب در بهترین حالت خود هستند. بچههای جانوران دوره حساس
نوزادی را پشت سر گذاشته و شکوفهها میوه شدهاند.
در
اوستا و پارسی باستان هئوروتات، در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا
خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به
معنای رسا، همه، درست، و کامل؛ دوم تات که پسوند است برای اسم مونث،
بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیرو باد و فروردین
از همکاران خرداد می باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در
گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.در اسطورههای ایرانی نگهداری از آب ها
و زندگان، در برابر دیو تشنگی به این امشاسپند سپرده شده است.
تیر (ایزد باران، ستاره تیشتر، شعرای یمانی) :
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در
چرخههای بلند مدت هواشناسی ایران بیشترین تبخیر و کمترین بارش در این ماه
روی میدهد، ولی به هر روی نم بارانی می بارد. از سوی دیگر ستاره تیر در
این هنگام طلوع میکند که ستاره شناسان ایران باستان آن را قرین باران
میدانستند.در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته
آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق
می شود.
فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می شود و کشتزارها سیراب می گردد. تیشتر را در زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر گاه تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.
در این اسطوره ی ایرانی دیو اَپَ ئوشه آبها را بخار و در آسمان زندانی میکند. ایزد تیر پس از کشمکشهای بسیار این دیو را شکست میدهد.
بدین گونه آبها آزاد شده، باران میبارد.
در تاریخ اسطورهای ایران چندین جنگ بزرگ به دلیل بارش باران در این ماه به آشتی انجامید. از رویدادهای اسطورهای این ماه پرتاب تیر بوسیله آرش است که برای مشخص کردن مرز ایران و توران و پایان جنگی درازمدت انجام شد. از آنجا که آرش راستکار و ایرانیان خداپرستانی بر حق بودند، ایزد باد تیر آرش را تا کرانه جیحون برده، همراه با آن سختی و غم را از دل و جان ایرانیان دور میسازد. در جشن تیرگان (دهم تیر ماه) که برابر با انقلاب تابستانه است، مردم پس از سپاسگزاری از خداوند و آرزوی افزایش بارش با شادی به یکدیگر آب میپاشیدهاند که نمادی از باران است.
همچنین در این روز هفت رشته رنگین را به هم تابیده نخ هفت رنگی (نماد هفت رنگ یا نوع درد و رنج) به نام تیرو (به یاد تیر آرش) درست کرده، دور مچ دست چپ خود گره می زدهاند. سپس در روز باد بر سر یک بلندی این تیرو را به باد میسپردهاند تا همچون تیر آرش سختی و رنج را از ایشان دور کند.
امرداد (بیمرگی و جاودانگی) :
امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در اوستا امرتات، در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:
اول
ا ادات نفی به معنی نه، دوم مرتا به معنی مردنی، نیست و نابود شدنی و سوم
تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب
ندیدنی یا جاودانی. پس واژه مرداد به غلط استعمال می شود؛ و گویش اشتباه
مرداد به معنی مرگ و نابودی به دو دلیل ناپسند است. نخست آنکه امرداد از
نامها و جلوههای خداوند و اشتباه در گفتن آنها بسیار ناپسندیده است. دو
دیگر آنکه مرگ و نابودی نام زیبایی نیست و با فرهنگ پیشبرنده ایرانی
همخوانی ندارد.
در
ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.
در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از :
نیک
اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش
و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل
گردد.
در
فرهنگ ایرانیان گیاه و سبزی، نماد بیمرگی بوده است. زیرا گیاهان عمری
بسیار دراز دارند و هرسال دوباره تازه و شاداب جوانه میزنند. از سوی دیگر
گیاه با تامین هوای پاک و خوراک به دیگر زندگان، زندگی میبخشد. در این
هنگام از سال گیاهان در بهترین وضعیت رشد سبزینهای خود هستند.
شهریور (شهریاری نیک و برگزیدنی، سلطه و قدرت نیک) :
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ما در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.
در
اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می دانند. کلمه ای
است مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی
کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیریه
یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده. این
ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است.
خداوند
تنها شهریار دو جهان است. اگر انسان آن گونه که شایسته است پرورش یابد، بر
همه چیز شهریار بوده، نمیگذارد چیزی بر او سلطه داشته باشد. در گاتها نیز
رابطهی انسان با خدا رابطهی دلداده و دلدار یا استاد و شاگرد است.
شهریور
در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در
جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوست، او را دستگیر فقرا و
ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می شود
از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.
مهر (پیوستن با مهربانی) :
نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.
زمین
در این هنگام از نقطه اعتدال پاییزه میگذرد بنابراین درازای روز با شب
برابر میشود. گرمای خورشید نه چون تابستان بسیار است و نه چون زمستان
اندک. حیوانات و حشرات نیز در این ماه جفتگیری میکنند. در اسطورههای
ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر می دانستند.
در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر، و در فارسی مهر گفته می شود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن.
اغلب
خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است
میان آفریدگار و آفریدگان. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و
روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است.
مهر، ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر
انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد
وپیمان و میثاق مردم گماشته شده است.
از
این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز از او پوشیده نمی ماند.
برای آنکه از عهده نگهبانی برآید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم
داده است. مقام مهر در بالای کوه هرااست، آنجایی که نه روز است و نه شب ،
نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه کثافت. مهر از آنجا بر ممالک آریایی
نگران است. این آرامگاه، خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا
حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می شتابد.
آیین
مهر در دین مسیح نیز مشهود است. ایزد مهر در اصل به جز ایزد خورشید بوده
است اما بعدها آن دو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را به نام
میترس یاد کرده اند و ذکر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم میترس می
ستایند. از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح، آن دو با
یکدیگر خلط شده اند.ایرانیان مهرپرور و عدالت خواه، جشن مهرگان را نوروز
خاصه مینامیدهاند.
آبان (آبها) :
در
اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می شود.در اوستا بارها
آپ به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است.
نام
ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. ایزد
آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب
آن که زو که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده،
او را شکست داده، تعقیب نموده و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز
را جشن می گیرند، دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم
بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع
به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند.
آفتاب
در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می گیرد.در این ماه از سال به طور
معول باران میبارد. آبان، در گاه شماری باستانی این ماه آغاز زمستان بزرگ
بوده است.
آذر (آتش) :
در اوستا آتر و آثر، در پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر می گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.
آریائیان(هندوان
و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد
هندوان، آگنی خوانده شده و در ودا (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان
بزرگ به شمار رفته است.آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می
گیرد؛ و سرما به اندازهای است که باید آتش روشن کرد.
دی (دادار، دانای آفریننده) :
در
اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ، دادار و آفریدگار است و غالباً
صفت اهورامزدا است و آن از مصدر دا به معنی دادن و آفریدن است.
در
خود اوستا صفت دثوش(=دی) برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان
سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی(آفریدگار، دثوش)موسوم است.
برای این که سه روز موسوم به دی با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام
روز بعد می پیوندند. مثلا روز هشتم را دی به آذر و روز پانزدهم را دی به
مهر و ...
دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
در
این هنگام از سال که با انقلاب زمستانه همراه است، کوتاه ترین روزها و
بیشترین سرما زندگی مردم و جانوران را آن چنان با خطر روبرو میسازد که
تنها خداوند می تواند آن ها را در امان نگه دارد. از سوی دیگر همه ی
کارهای کشاورزی و بیشتر کارهای دامداری تعطیل است و بهترین راه برای
گذراندن این شبهای بلند و سرد، نیایش به درگاه خداوند است. در این ماه
چهار جشن دیگان در روزهای اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین
برگزار میشود.
نخستین روز این ماه یعنی اورمزد و دی ماه (25 آذر ماه در گاه شمار امروزی) برابر با شب یلدا است. این باور وجود داشته است که پس از مهرگان، مهر (گرما و نور خورشید) رو به نابودی می رود تا آن که در اورمزد و دی ماه دوباره متولد میشود. واژه آرامی یلدا این نکته را نشان می دهد. در فرهنگ اروپایی پس از جایگزین شدن مسحیت به جای مهرپرستی، این آیین تولد، به نام تولد مسیح برگزار می شده است.
بهمن (منش نیک) :
در
اوستا وهومنه ، در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه
ای است مرکب از دو جزء: وهو به معنی خوب و نیک و مند از ریشه من به معنی
منش است؛ پس یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد.
نخستین
آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی
مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر
بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.
یکی
از وظایف بهمن این است که به گفتار، نیکی را تعلیم می دهد و از هرزه گویی
باز می دارد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار می رود و در سپیده دم با
بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می
خواند، ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است.
بنا
به نوشته ابوریحان بیرونی، جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و
کشتار در بهمن روز منع شده است.بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن
بهمنجه خورده می شود؛ در طب نیز این گیاه معروف است.
در هات 28 بند 1 از گاتها در نماز آرزو میشود که برای خرسندی جهان همه کارهایمان با اشا و خردمان با منش نیک همگام باشد.
با
نگاهی به طبیعت ایران می بینیم که زایش بسیاری از جانوران سودمند اهلی و
وحشی پس از جشن سده (جشن سوختن آتش) روی میدهد. جشن سده که به نظر می رسد
جشن آغاز سال نو کشاورزی بوده باشد در روز مهر ایزد این ماه برگزار
میشود. درگذشته نخستین کار برای آغاز کشاورزی کندن بوتههای بیابانی و
سوزاندن آنها بود. امروزه نیز بسیاری از کارهای کشاورزی و باغبانی پس از
سده آغاز می شود.
اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس) :
دراوستا
اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ
و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده است. اسفند یا سپنتا آرمیتی،
آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه می گیرد.
در
ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده
است. بنابراین در اسطورههای ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین به
شمار می رفته است. در بندهشن آمده که زن نیک چون زمین نیک سختیها را می
گوارد و بر شیرین می دهد. از این روی جشن اسپندگان (29 بهمن ماه امروزی)
ویژه ی زنان بوده است. در این روز مردها با دادن هدیه به زنان از ایشان
قدردانی میکردهاند.
ابوریحان بیرونی از این جشن با نام مردگیران یاد کرده میآورد که دختران شوی (شوهر) مورد علاقه خود را در این روز برمیگزیدهاند.
سپندارمذ،
موظف است که همواره زمین را خرم ، آباد، پاک و بارور نگه دارد، هر که به
کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند، خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده
است. آسایش در روی زمین، سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این
ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است.
بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می باشد.
اینک
که معنی نامهای ماه را دانستیم باری دیگر به چرخه سال باز میگردیم ولی
اینبار با دیدی دیگر سال را از زمستان آغاز میکنیم. شاید بتوان زمستان را
همانند آغاز آفرینش دانست. زمانی که تنها خداوند بود و خواست که روزگار
جهان با فروغ آسایش و آرامش روشن باشد. پس نخست روشنایی را آفرید. آنگاه
با خرد خود آیین راستی (هنجار هستی- اشا) را آفرید و بهترین منش (بهمن) را
استوار کرد (هات 31 بند 7 گاتها).
از آنجا که در بیشتر موارد بهمن به صورت نرینه (مذکر) بکار برده شده شاید بتوان آنرا همانند پدر دانست. پدری که از دانش و خرد، منشی نیک دارد. شاید بتوان اسفند را نیز همانند مادر دانست، زیرا از دیدگاه دستور زبان این جلوه خداوندی همواره به صورت مادینه (مونث) بکار برده شده است. مادری که از دانش، دلدادگی و ایمان به خدا آرامشی افزاینده (اطمینان قلب) دارد.
راز مثلث برمودا
در
اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از
هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز
اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
این منطقه مرگبار که اصطلاحا
«مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا»
از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود
میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان
را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در
رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون
کمکی به حل معما نکرده است.
در
حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانویه 1948 هواپیمای بزرگ چهار موتوره بریتانیا
موسوم به « استار تایگر» هنگامی که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث
برمودا» پرواز می کرد، ناگهان به طرز اسرارامیزی ناپدید شد و دیگر هیچ
خبری از آن به دست نیامد.
چند دقیقه قبل، تنها یک پیام رادیویی از خلبان هواپیما دریافت شده بود که اعلام کرده بود « هوا خوب است و هیچ مانعی وجود ندارد»
با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد.
در
ساعت 45/7 دقیقه بامداد روز 17 ژانویه 1949 کاپیتان با هواپیمای خود از
فرودگاهی در جزیره « برمودا» به هوا برخاست تا به «کینگستون» واقع در «
جامائیکا» برود، ولی این هوایما نیز هنگام عبور از فراز « مثلث برمودا» به
سرونوشت هواپیمای قبلی دچار گردید.
کاپیتان 40 دقیقه پس از پرواز، طی
یک تماس رادیویی، وضع هوا را عالی توصیف کرد و با اطمینان گفت که به موقع
به « جامائیکا» خواهد رسید.
ولی این آخرین پیامی بود که از خلبان هواپیما دریافت شد و پس از آن، فقط سکوتی اسرار آمیز بر قرار گردید.
برای
یافتن این هواپیما، قطعات شکسته آن، و یا حتی آثار روغن و بنزین بر سطح آب
که می توانست سرنخی به دست دهد، جستجوی گسترده ای به عمل آمد، لیکن این
جستجو کاملا بی فایده بود.
پیش از ناپدید شدن این دو هواپیما، حادثه
شگفت انگیزی در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد
و در حقیقت وجه تسمیه «مثلث برمودا» از آنجا ناشی شد.
وجه تسمیه «مثلث برمودا»
در
روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام یک پرواز
تمرینی که پرواز شماره 19 نامیده می شد، از پایگاه نظامی « فورت لودردیل»
واقع در « فلوریدا» به هوا برخاستند . طبق برنامه ، آنها می بایستی یک
مسیر مثلث شکل را طی کنند و دوباره به پایگاه بازگردند.
قبلا
جندین بار جنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر
ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را
افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادندم. و همه هواپیماها مجهز به بهترین
دستاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند.
در ساعت 10/2 دقیقه آن روز،
هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرایشی زیبا و سرعتی در حدود 200
مایل در ساعت به سوی خاور به پرواز در آمدند.
در ساعت 45/3 دقیقه، حادثه وحشتناکی رخ داد. ستوان «تایلو» فرمانده این اسکادران طی تماس رادیویی با برج مراقبت فریاد زد:
-
برج مراقبت ... وضع اضطراری پیش آمده ... انگار ما از مسیر خود منحرف شده
ایم... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم... تکرار می کنم ... ما قادر نیستیم
زمین را ببینیم.
مسئول برج مراقبت پرسید:
- حالا در چه موقعیتی هستید؟
- موقعیت خود را به درستی نمی دانیم ... اصلا نمی دانیم کجا هستیم . به نظر میرسد راه را گم کرده ایم.
مسئول
برج مراقبت از این سخن بر خود لرزید. چگونه ممکن بود پنج هواپیما، با
سرنشینان پر تجربه خود، در شرایطی که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم
کنند.
برج مراقبت گفت:
- طاقت داشته باشید. به سوی غرب پرواز کنید.
ستوان « تایلور» پاسخ داد:
- ما اصلا نمی دانیم غرب کجاست... همه دستگاه ها از کار افتاده ... همه چیز شگفت انگیز است. هیچ جهتی را نمی توانیم تشخیص دهیم.
حتی اقیانوس شکل دیگری به خود گرفته است...
چند لحظه بعد، دوباره صدای ستوان« تایلور» به گوش ریسید که دیوانه وار فریاد زد:
- ما وارد آب های سفید می شویم ... خطر همچون دشنه ای به سوی ما می آید... کمک ... کمک ...
و این آخرین پیام ستوان « تایلور» بود و صدای او برای همیشه خاموش شد.
مسئولان
فرودگاه، وضع اضطراری اعلام کردند و یک هواپیمای « مارتین مرینر» با 13
سرنشین و مجهز به کلیه وسایل نجات از زمین برخاست تا به جستجوی پنج
هواپیمای بمب افکن بپردازد، ولی شگفت اینکه این هواپیما نیز به همان
سرنوشت پنج بمب افکن دچار گردید و برای همیشه ناپدید شد.
در ساعت 4/7
دقیقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نیروی دریایی در « اوپالوکا» پیام
ضعیفی دریافت کرد که مربوط به یکی از هواپیماهای پرواز شماره 19 بود. عجیب
آن بود که به موجب پیش بینی، موجودی بنزین آخرین هواپیما می بایستی تقریبا
دو ساعت پیش تمام شده باشد، در حالی که هنوز در آسمان بود.
سپیده
دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای
گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای
شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند.
هرگاه فرض کنیم که این
پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادم کرده اند، می بایستی
قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادم پیدا می شد و از سوی
دیگر هنگامی که ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه
هواپیما می توانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا
پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشک های بادی و جلیقه های نجات
استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت
نگرفت . هواپیمای « مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود،
به گونه ای ساخته شده بود که می توانست روی آب بنشیند، در حالی که این
هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید
شد.
واقعیت حادثه تا به امروز کشف نشده و این ماجرا همچنان در شمار
یکی از اسرار حل نشده عالم، باقی مانده است. پس از این رویداد، تعداد
زیادی هواپیما و کشتی همراه با سرنشینان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپدید
شده اند که تا کنون اثری از آنها به دست نیامده است و این حوادث موجب شده
که دانشمندان نظریات گوناگون در رابطه با « مثلث برمودا» ارائه دهند.
نظرات دانشمندان در ارتباط با مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایرهای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس
در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای
آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب
و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق میگردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمیشود.
وینسنت گادیس
که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف میکند: « یک
خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو میگذرد و سومین
خط از میان باهاما به فلوریدا بر میگردد. »
در
بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شدهاند که
تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ
کردهاند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کردهاند
که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش
عقربههای قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی
، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی
قبل آرام بودهاند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیفتر و غیرقابل تشخیصتر شده و یا سریعا قطع شدهاند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان
بوده و دورتر و دورتر شدهاند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که
نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی
در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده
است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان
دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو
ناپدید شدهاند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای
قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره
شروع بکار کردهاند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری
ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به
سرعت میآید ... ما نمیتوانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص
شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
توضیحات
و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمولترین
فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.)
بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها میشود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب میشود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرندههایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمدهاند، میتواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیبترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال
به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده میکردند. به نظر کاین نوعی نیروی
شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق
شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی
کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها میگردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرندهها
» ابزار میدارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله
اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام
مزبور ربط میدهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی
ایجاد میکنند که دارای طرحی یونیزه شده است و میتواند باعث متلاشی شدن
یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار میکرد که
چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و میتواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین
او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی میدانست برای ظهور و
محو شدن ناگهانی بشقاب پرندهها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ
امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام
ماند.
به
نظر میرسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانهها به
منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از
آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبرهها» ، «مثلث شیطان» ،
«مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده میشده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه
چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمیشود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت
عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه
بازتاب نمییابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود
دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه میدارد.
آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری میگیرد؟
آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟
و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.
با تلسکوپی که در تصویر می بینید مردم لندن قادرند بطور زنده نیویورک را ببینند!
این تلسکوپ عظیم که در لندن ساخته شده است با آینه هایی که در زیر اقیانوس آتلانتیک
کار گذاشته شده است تصاویر نیویورک را برای لندنی ها قابل مشاهده می کند.
پائول
جرج، مهندسی است که این تلسکوپ عظیم را طراحی کرده است. وی هدف از طراحی
این تلسکوپ را که روی آن نام تلکتروسکوپ (Telectroscope) نهاده است، جامه
عمل پوشاندن به آرزوی پدر بزرگش مبنی بر دیدن مردم نیویورک از سوی مردم
لندن را عنوان کرده است.